بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
کتابچهی نیمه شعبان 1403 (دفتر سوم)
فهرست
2. زلال بندگی (اعمال شب نیمه شعبان)
3. امام زمان عجل الله فرجه الشریف کیست؟ (3)
8. چگونگی یاری امام زمان علیه السلام .....
10. سوال: شرایط ظهور حضرت امام زمان علیه السلام چیست ؟
11. معرفی کتاب..
12. معارف مهدویت علیه السلام (1)
12. نواب اربعه
13. ادعیه مهدوی علیه السلام (2)
14. راه رسیدن به امام زمان علیه السلام (1)
16. مسابقه مهدوی علیه السلام.....
شب نیمه شعبان یکی از برترین شبهای سال است. امام محمد باقر علیه السلام درباره فضیلت این شب میفرمایند: «این شب برترین شب بعد از شب قدر است» [اقبال الاعمال،ج۳،ص۲۱۵]. برای همین منظور، اعمال عبادی بسیاری در روایات و سیره معصومین علیهم السلام سفارش شده است که به مهمترین آنها اشاره میشود:
البته برای این شب اذکار و دعاها و نمازهای دیگری هم ذکر شده است که میتوانید به مفاتیح الجنان مراجعه نمایید.
امام زمان، حضرت حجت بن الحسن المهدی عجل الله فرجه الشریف دوازدهمین پیشوای شیعیان و آخرین حجت الهی بر روی زمین است. آن حضرت در سحرگاه نیمه شعبان سال 255ق در شهر سامرا دیده به جهان گشودند. پدر ایشان امام حسن عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان هستند و ایشان یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام میباشند. مادر گرامی آن حضرت شاهزادهای رومی به نام «نرجس خاتون» علیها السلام است كه از طرف پدر، نوه قیصر روم شرقی و از طرف مادر از نوادگان شمعون الصفا، وصی حضرت عیسی علیه السلام بوده است.
نام اصلی امام زمان علیه السلام «محمد» و کنیه مبارکشان «ابوالقاسم» است. پیامبراکرم نیز به این موضوع اشاره کرده و این بشارت را داده بودند و دوازده معصوم را به عنوان اوصیای خاتمالانبیاء معرفی فرمودند و آخرین وصی را همنام و همکنیه خویش دانستند.
در منابع شیعه بیش از 70 لقب برای ایشان ذکر شده که القاب معروف ایشان صاحب الزمان، حجت، قائم، بقیةالله، منتظَر، خاتم الاوصیاء، صاحب الامر و خلف صالح و مشهورترین لقب آن حضرت «مهدی» عجل الله فرجه الشریف است.
در بیان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام، بشارت داده شده بود که مهدی موعود عجل الله فرجه الشریف فرزند امام عسکری علیه السلام است. لذا عباسیان امام یازدهم را به سامرا احضار کرده و زندگی ایشان را به شدت تحت كنترل قرار داده بودند؛ از این رو تولد امام زمان عجل الله فرجه الشریف مخفیانه و معجزهآسا صورت گرفت و بنا بر روایات، از جهت تولد به حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام شباهت داشتند. در تمام دوران بارداری هیچ نشانهای در مادر ایشان آشکار نبود؛ همانگونه که مادر حضرت ابراهیم و حضرت موسی نیز چنین بودند. ولادتشان نیز مخفیانه صورت گرفت و همانگونه که این دو پیامبر الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان، به اراده الهی به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدیf نیز در حالی که مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه پدر بزرگوارشان را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان متوجه بشوند، متولّد شدند.
پس از ولادت نیز حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف زندگی پنهانی داشتند و از دیدهها مخفی بودند و امام عسکری علیه السلام فرزند گرامیشان را تنها در برخی از موقعیتهای مناسب، آن هم فقط به عدهای از خواص شیعیان خود نشان میدادند و ایشان را به عنوان جانشین و امام بعد از خود معرفی میکردند. یکی از کسانی که آن حضرت را در نوزادی زیارت کرده است، فردی از اهالی فارس به نام «ضَوءِ بن علي عِجلِي» است که به عشق خدمت به امام عسکری علیه السلام به سامرا میآید و مدتی را در ملازمت آن حضرت بوده است. او در ضمن حکایتی میگوید: «امام عسکری علیه السلام نوزادی را به من نشان دادند که زیبا و سپیدروی بود و رشته مویى سبز رنگ – نه سیاه - از بالای سینه تا ناف مبارکش روئیده بود و به من فرمودند: «این نوزاد امام من بعد از شماست» (کافی، ج 1، ص 329)
فرد دیگری که آن حضرت را در حال کودکیشان زیارت کرده است، «یعقوب بن منقوش» است. او میگوید: «به محضر امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم. در حیاط بر سکویی نشسته بودند و سمت راستشان اتاقی قرار داشت که پردهای آن را پوشانده بود. عرض کردم: «ای آقای من! صاحب امر امامت، بعد از شما چه کسی خواهد بود؟» فرمودند: «پرده را کنار بزن» پرده را کنار زدم؛ کودکی بیرون آمد به قامت پنج وجب که به نظر میآمد هشت الی ده ساله بود؛ با پیشانیای نورانی، چهرهای سپید، چشمانی درخشان، کف دستانی ستبر و زانوانی نیرومند، در گونۀ راستش خالی و در جلوی سرش گیسوانی بود. جلو آمد و بر زانوی پدر گرامیاش نشست؛ امام عسکری علیه السلام رو به من کردند و فرمودند: «این است صاحب امر شما»
آن گاه حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف برخاستند که بروند. امام عسکری علیه السلام فرمودند: «فرزندم، تا زمانی معین شده به داخل برو» آن حضرت وارد اتاق گردیدند و من مشغول نظاره ایشان بودم. سپس امام عسکری علیه السلام فرمودند: «ای یعقوب، بنگر چه کسی در داخل اتاق است؟» من داخل شدم ولی کسی را ندیدم.» (کمال الدین، ج 2، ص 437)
همان طور که در شمارۀ قبلی دفترچه اشاره شد،[1] شیعیان در هر دورانی نسبت به حجت خدا در آن دوران وظایف و تکالیفی دارند که هر کس این تکالیف را رعایت کند، به مسیر حق راه یافته و تمام امور دنیا و آخرتش به بهترین وجه سامان مییابد و این وظایف در دوران غیبت امام از گردن شیعیان ساقط نشده و بلکه مضاعف و دوچندان میگردد؛ چون خود را مدیون الطاف امام میدانند، چرا که امام در دوران غیبت، از رسیدگی به امور شیعیان کوتاهی ندارند، امام مهدیg میفرمایند:«إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ؛ ما در رعايت حال شما كوتاهى نمىكنيم و شما را فراموش نمىكنيم».[2] در شماره قبل به سه مورد از این وظایف اشاره کردیم و در این شماره به دو مورد دیگر اشاره خواهیم کرد:
4. همواره به یاد حضرت بودن
اگر کسی به حقیقت منتظر محبوب خود باشد، پیوسته در اندیشۀ او خواهد بود. منتظر واقعی، تلاش میکند در همه حال، به یاد آن بزرگوار باشد و با یاد آن عزیز، دل و جانِ خود را زنده نگه دارد و اعمال خود را از انحراف و کجیها حفظ کند. یاد آن حضرت با خواندن دعاهای مرتبط با آن بزرگوار، مطالعه دربارۀ آن حجت الهی، توسّل به آن حبل متین خداوند، صدقه دادن برای سلامتی آن عزیز جان، انجام دادن خیرات به نیابت از آن ذخیره الهی، دعا کردن برای تعجیل فرج آن بقیۀ خدا در زمین، ندبه کردن در فراق آن وجه خدا و تجدید پیمان در یاری حضرتش ارواحنا فداه و ... تحقق مییابد. یاد امام زمان عجل الله فرجه الشریف دو سویه است یعنی اینکه محب و منتظر تا از ایشان یاد میکند، حضرت نیز از او یاد مینمایند:«فَاذْكُرُونِي اَذكُرْكُمْ؛ پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم»[3]. یاد حضرت زمینهای برای سنخیت ایجاد کردن بین محب و محبوب است و منتظر سعی میکند تا در حرکت رو به کمال خود، بین خود و امام خویش سنخیت ایجاد کند و اعمال، رفتار، اخلاق و ... خود را به او شبیه سازد.
5. تلاش برای خودسازی
در شمارۀ قبل اشاره کردیم که بالاترین و بهترین نوع بندگی و مهمترین وظیفه شیعیان در این دوران انتظار فرج و تلاش برای فراهم شدن هر چه بیشتر زمینههای این امر مبارک است. اولین قدم در انتظار حقیقی و روشنترین مصداق تلاش برای فراهمکردن پاکی و طهارت است که با ظهور جلوههای «خودسازی» فراهم میگردد. چرا که مانع اصلی تأخیر این امر مبارک عدم طهارت و آمادگیهای لازم در جامعه انسانی است و اینها هم ناشی از ظلمتها و هواپرستیها و اخلاق و اعمال ناپسند است. اساساً یکی از اصلیترین نشانههای انتظار صحیح و حقیقی آن است که انسان را به خودسازی وادار میکند. زیرا چطور ممکن است انساان آلوده و ناپاک باشد، اما در عین حال حقیقتاً هم منتظر و آرزومند انقلابی باشد که هدفش ریشهکن کردن آلودگیها و ناپاکیهاست؟! من اگر فاسد و آلوده هستم چگونه میتوانم آرزومند بر پا شدن نظامی باشم که فاسدها و آلودهها را طرد میکند و کنار میگذارد؟!
امام صادق علیه السلام در روایتی مىفرمایند: «هر كس مشتاق است كه از ياران قائم ما باشد، بايد منتظر ظهور او باشد و پرهيزكارى پيشه سازد و داراى اخلاق نيكو باشد و بدين گونه انتظار آن روز را كشد. چنین کسی اگر پیش از ظهور بمیرد، اجر او مانند کسی است که زمان ظهور آن حضرت را درک کرده است. پس (در تقوا و اخلاق نیکو) بکوشید و منتظر باشید (و این حالت) گوارا باد بر شما اى گروه رحمت شده.»[4]
هدف از بعثت انبیای الهی، رشد عقلانی مردم و شکوفایی صفات نیکوی انسانی برای بندگی خدای تعالی و رسیدن به کمال است. قرآن کریم پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به عنوان آخرین پیامبر و دین او یعنی اسلام را به عنوان آخرین دین الهی که کاملترین و کاملکننده سایر ادیان الهی است به جامعه معرفی میفرماید. ایمان به رسولان الهی و کتابهای آسمانی از پایههای اصلی اسلام و ایمان فرد مسلمان است.
وجود نازنین خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم از همان ابتدای رسالت با معرفی حضرت علی علیه السلام به عنوان وصی و جانشین بعد از خود، این انتخاب را از جانب خدا دانسته و در طول مدت حیات بابرکت خویش در مکانها، زمانها و موارد مختلفی به این نکته اشاره کردهاند که جانشینان بعد از من دوازده نفر هستند و نام یک یک آنان را بیان فرمودند. این اسامی با نام امام علی علیه السلام شروع شده و به حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف ختم میگردد.
شناختن نام این اولیای الهی به تنهایی کافی نیست و هر فرد مومن وظیفه دارد با فرمایشات، سبک زندگی و سیره اولیای دین خود آشنا شود و فطرت حقیقت طلب و کمالجوی خویش را در این مسیر قرار دهد. در کلام معصومین علیهم السلام بر این بسیار تاکید شده تا آنجا که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودهاند: «اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.»[5] شناخت راه، منش، مرام، سبک، سیره، کمالات نفسانی و اخلاقی و ... امام، قلبها را به سوی ولیّ خدا متمایل نموده و آنها را مستعدّ پذیرش حق و دعوت به راه مستقیم الهی مینماید.
همچنین در سیره عملی و روایات نبوی و اهل بیت عصمت علیهم السلام، وجود مبارک حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف به عنوان امام زندهای یاد شده است که از نظرها غائب هستند. رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند:« «مهدی از فرزندان من است، اسمش، اسم من است و کنیهاش کنیه من، شبیهترین مردم به من است خَلقا و خُلقا، برای او غیبتی است و یک حیرتی که مردم امت من به گمراهی میافتند، سپس مانند خورشید فروزان میآید، و زمین را پر از عدل و داد میکند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده بود.»[6]
امام عصر عجل الله فرجه الشریف، حجت و خلیفه الهی بر روی زمین هستند و به واسطه وجود ایشان است که خدای تعالی زمین و اهل آن را حفظ میکند. در آیات و روایات بر این امر تاکید فراوانی شده است. قرآن کریم در آیه 33 سوره انفال خطاب به پیامبر اکرم میفرماید:«وَمَا کَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ؛ اي پيامبر! ما مردم را عذاب نميکنيم تا زماني که تو در بين آنها هستي.» وجود مبارک رسول الله در میان مردم باعث شده بود که عذاب از مردم دور شود. همچنین اگر حجت خدا بر روی زمین وجود نداشته باشد زمین زیر و رو شده و به تعبیر روایت اهل خود را فرو خواهد بُرد.[7]
بنابراین مومن وجود خودش را در مدیون امام میبیند و میداند که حیات او به برکت وجود مبارک امام است پس سعی میکند خودش را شبیه به ولی نعمت خود نماید. اصلاح نفس و بعد از آن یاری حجت خدا را سرلوحه برنامههای خود قرار میدهد و از زمانی که نیت کند و شروع به کار نماید و در تمام طول مسیرِ کمال خود با وجود تمام مشکلات و سختیها، حضرت را ناظر و حاضر بر اعمالش میبیند و یاریهای امام بر خودش را مییابد، در همین رابطه امام مهدیj میفرماید:« ما در رعايت حال شما كوتاهى نمىكنيم و شما را فراموش نمىكنيم»[8]. پس وظیفه هر شخصیست که امام و ولی نعمت خود را که با شفقت و مهربانی با او رفتار میکند در حد توان یاری نماید.
پاسخ :
آنچه از روایات برداشت می شود، دو شرط کلی و اساسی است:
1- آمادگی فکری و قلبی مردم دنیا، بهطوری که همهی آنها احساس کنند فقط حکومت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف است که آنها را به سعادت و آرامش و خوشبختی میرساند و فقط آن حضرت و حکومت او را بخواهند و با آغوش باز و از روی کمال میل از او استقبال نمایند. و خود را برای این معنا آماده نموده و دست طلب جدی بگشایند.
2- احساس ظلم و ستم و به تنگ آمدن از ناراحتی به طوری که از این ظلم و ستم خسته شوند و دیگر حاضر نباشند زیر بار این ظلمها زندگی را ادامه دهند. در نتیجه به استقبال حکومت امام عصر عجل الله فرجه الشریف بروند، و این را بهصورت یک خواهش و مسئلت عمومی از درگاه خدای سرمدی در آورند.
ولی اگر مردم ظلم را احساس کنند ولی رشد فکری برای از بین بردن ظلم نداشته باشند، مانند زمان خلفای بنی عباس که با تلقین فلسفه یونان مردم را به جبر معتقد کرده بودند، ظلم را میدیدند ولی به خاطر نداشتن رشد فکری و یونانزدگی میگفتند:"خدا برای قدرتمندان قدرت را مقدّر نموده و سرگذشت ما هم ضعف و بیچارگی بوده است."
یا اینکه رشد فکری داشته باشند ولی ظلم را احساس نکنند و ارزش حکومت جهانی را درک ننمایند. در این صورت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف هم ظاهر نمیشود، چون از آن حضرت استقبال نخواهد شد؛ به این دلیل که اگر ظاهر شوند یا باید همه را بکشند که آن حضرت برای قتل و عام نیامده است و یا باید به همان وضع با مردم بسازد، که این هم خلاف مقصود از ظهور آن بزرگوار می باشد.
لذا بر ماست که برای تشریف فرمایی حضرت ولی عصر g خود را آماده نموده و برای ظهورشان بسیار دعا کنیم.
پرسش و پاسخ مهدوی |
|||
نویسنده: علی شعیبی |
ناشر: کتاب جمکران- 1401 |
||
این کتاب بهصورت پرسش و پاسخ و با تصاویر جذاب، کودکان و نوجوانان را با زندگی امام زمان عجل الله فرجه الشریف و آینده ظهور ایشان آشنا میکند و داستان بعضی از تشرفات به خدمت ایشان را نقل میکند. پاسخهای این کتاب غالباً از احادیث مشهوری گرفته شده که در رابطه با زندگانی آن حضرت در کتابهای شیعه آمده است. |
|||
فریادرس |
|||
نویسنده: حسن محمودی |
ناشر: کتاب جمکران- 1402 |
||
این کتاب که برای رده سنی نوجوانان نگاشته شده، به الطاف و عنایات حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف اختصاص دارد که شامل حال ارادتمندان آستان مقدسشان در جای جای عالم هستی شده است. این کتاب شامل هفت داستان به عناوین ذیل است: ۱- قرب غریب ۲- قول مردانه ۳- یار پنهان ۴- اسماعیل غافل ۵- عطر حضور ۶- سفر نجات بخش ۷- سلطان آسمان |
|||
دانشنامه امام مهدی عجل الله فرجه الشریف بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ |
|||
نویسنده: محمدمهدی ریشهری |
ناشر: موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث-1393 |
||
دانشنامه امام مهدی عجل الله فرجه الشریف شامل یک درآمد در ۱۲ محور و چهارده بخش در ۷۰ فصل است و در آن مسائل مرتبط با حضرت مهدی f و موضوع مهدویت، با تکیه بر آیات، احادیث و تاریخ بررسی میشود. |
|||
پس از ولادت باسعادت آخرین وصی رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت امام مهدی عجل الله فرجه الشریف، دلایل مختلفی از جمله ترس از جان ولی خدا، آماده نبودن و عدم پذیرش جامعه و ... سبب گشت آخرین حجت الهی از دیدهها پنهان شوند. غیبت حضرتشان به دو دوره غیبت صغری وکبری تقسیم میشود. در طول مدت غیبت صغری که حدود 70 سال به طول انجامید، امام عصر عجل الله فرجه الشریف از طریق چهار نائب خود که به «نوّاب اربعه» معروف هستند با مردم و شیعیان در ارتباط بودند.
عثمان بن سعید عمروی 6 سال، محمد بن عثمان بن سعید 40 سال، حسین بن روح نوبختی 21 سال و على بن محمد سمرى 3 سال نیابت امام را بر عهده داشتند.
نائبان خاص امام، فعالیتها و اقداماتی را با نظر و اجازه حضرتشان انجام میدادند که در نشر معارف شیعی و مهدوی و همچنین حفظ جان شیعیان بسیار تاثیرگذار بود.
مخفی نگه داشتن فعالیتها به دلیل جوّ خفقان و ناامنی جانی در حکومت عباسیان، مبارزه با کسانی که درباره ائمه علیهم السلام غلو میکردند، از بین بردن تردیدها درباره حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف، سازماندهی وکلا، پنهان نگاه داشتن مکان و مشخصات امام، پاسخگویی به پرسشهای فقهی و اعتقادی از مهمترین فعالیتهای نواب اربعه امام بوده است.
ساماندهی شبکه وکالتی که بهدست نائبان خاص امام رسیده بود، در رسیدگی به امور شیعیان بسیار تاثیرگذار بود. آنها نامهها و سوالات مردم را به دست نواب خاص میرساندند و پس از دریافت جواب به شهر و دیار خود بازگشته و مردم را از نظرات امام زمانشان آگاه میکردند.
فعالیت مهم دیگر نائبان خاص، دریافت وجوهاتی بود که از اقصی نقاط بلاد اسلامی به دستشان میرسید و با اجازه و نظر امام از آن به نفع شیعیان و جامعه اسلام استفاده می نمودند.
امام زمان عجل الله فرجه الشریف در نامهای که به علی بن محمد سمری نوشتند، او را آخرین نائب خود خوانده و از او خواستند که بعد از خود کسی را به عنوان نیابت خاص معرفی نکند زیرا که به اذن الهی، دوران غیبت کبری و طولانی مدت حضرتشان آغاز شده است.
یکی از وظایف شیعیان و بلکه دوستداران عدالت و آزادگی، دعا برای فرج منجی بشریت است. او که با آمدنش جهان را سراسر عدل و احسان خواهد نمود. در کتابهای دعا و از زبان مبارک معصومین علیهم السلام دعاهای مختلفی در این زمینه وارد شده که یکی از مشهورترین آنها «دعای فرج» است. دعایی که حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف آن را به مردی زندانی آموختند و او پس از خواندن این دعا از حبس رهایی یافت و برای هر گشایشی خوب است و میشود در همه زمانها از آن بهره برد و استفاده کرد. متن دعا چنین است:
اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِـحَـقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلًا قَرِيباً كَلَمْـحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَايَ يَا مَوْلَانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْأَمَانَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِـمُحَـمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
[مصباح کفعمی، ص176]
راه رسیدن به امام زمان عجل الله فرجه الشریف چیزی جز «تقوای الهی» نیست. چرا که آن حضرت در بالاترین مراتب طهارت و کمال قرار دارند و طاهرترین مخلوق خداوند هستند و برای رسیدن به طاهر، راهی جز طاهر شدن وجود ندارد. برای طاهر شدن هم راهی جز تقوا وجود ندارد.
واژۀ «تقوا» به لحاظ لغوی به معنای «خود نگهداری و اجتناب» است و منظور از آن «نگه داشتن خود از هر چیزی که موجب آلودگی و پلیدی شده و ظلمت روح را به دنبال دارد و اجتناب از آنچه که موجب نافرمانی الهی شده و خشم و عذاب او را بهدنبال خواهد داشت» است. به وسیلۀ تقوا انسان به تدریج طهارت و نورانیت کسب میکند و با استمرار بر تقوا این طهارت و نورانیت را حفظ و مراقبت کرده و آن را تقویت میکند. بنابراین هر چه تقوای بندهای بیشتر بشود، به همان میزان به خدا و اولیاء الهی مقربتر میگردد.
مصادیق تقوا در آیات الهی و روایات معصومین علیهم السلام بسیار زیاد است که به برخی از آنان اشاره میشود:
از مهمترین رعایتهایی که در مراحل ابتدائی خودسازی و حرکت در کسب نورانیت و طهارت معنوی و نزدیک شدن به امام زمان عجل الله فرجه الشریف بسیار تأثیرگذار است، تقوای در طعام و مراقبت در خورد و خوراک است. انسان موحّد برای رسیدن به امام زمان عجل الله فرجه الشریف به حلال و پاکیزه بودن لقمهاش بسیار دقت دارد. تا زمانی که خوراک انسان حلال و پاکیزه نباشد، اصلاً کسب طهارت و نورانیت و نزدیک شدن به امام زمان عجل الله فرجه الشریف معنا ندارد و پاکیزه نبودن لقمه باعث میشود که بقیه اعمال نیکو هم بیفایده و بیثمر باشند.
بنابراین محبی که عشق به امام زمان عجل الله فرجه الشریف را در دل دارد و دوست دارد به آن حضرت نزدیک شود، در طهارت رزق و پاکیزگی لقمۀ خود تلاش مینماید و این از رعایتهای مهم او بهشمار میرود. اگر شغلش تجارت است، در تجارت و کسبش احکام الهی را رعایت کند و تنها در چهارچوبی که دین اجازه داده است، تجارت نماید. اگر کارمند و حقوق بگیر است، تلاش کند تا مسئولیتهایی که بر عهده او است را به بهترین وجه انجام دهد و در انجام وظایفش کوتاهی نداشته باشد. همچنین باید حقوق و واجبات مالیای که بر گردنش است را ادا کند تا اموالش طاهر باشد.
در آیات و روایات بر این معنا بسیار تاکید شده که به چند مورد اشاره میشود:
1- کدام یک از موارد زیر جزو اعمال شب نیمه شعبان است؟
الف) احیاءگرفتن به نماز و استغفار – دعای کمیل
ب) زیارت امام حسینj - نماز جعفر طیّار;
ج) دعای حضرت رسول صلی الله علیه و اله و سلم - دعای مخصوص نیمه شعبان د) همه موارد
2- کدام یک از القاب امام زمان عجل الله فرجه الشریف است؟
الف) حجت، قائم، بقیةالله ب)منتظَر، خاتم الاوصیاء، صاحب الامر
ج) خلف صالح، مهدی عجل الله فرجه الشریف د) همه موارد
3- امام مهدی عجل الله فرجه الشریف درباره رسیدگی به امور شیعیانشان چه میفرمایند؟
الف) إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ.
ب) ما در رعايت حال شما كوتاهى نمىكنيم و شما را فراموش نمىكنيم.
ج) هر کس مشتاق است که از یاران ما باشد، باید منتظر ظهور باشد.
د) موارد الف و ب صحیح است.
4- دو مورد از وظایف شیعیان که در دفترچه آمده کدام است؟
الف) همواره به یاد حضرت بودن – تلاش برای خودسازی
ب) صدقه دادن ج) دعا کردن-صلوات فرستادن د) نماز خواندن
5- هدف از بعثت انبیای الهی چیست؟
الف) ایمان به کتابهای آسمانی و تعیین جانشین
ب) به مردم یاد بدهند که چگونه نماز بخوانند و روزه بگیرند
ج) رشد عقلانی مردم و شکوفایی صفات نیکوی انسانی برای بندگی خدای تعالی و رسیدن به کمال د) دیندار کردن مردم جامعه
6- این کلام از کیست؟ «اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است».
الف) امام علی علیه السلام ب) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ج) امام صادق علیه السلام د) امام خمینی رحمت الله علیه
7- دو شرط از شرایط ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف را نام ببرید؟
الف) آمادگی فکری و قلبی مردم دنیا ب) احساس ظلم و ستم و به تنگ آمدن از ناراحتی
ج) زلزلههای شدید بهصورتی که همه بترسند د) موارد الف و ب صحیح است
8- غیبت صغری چند سال طول کشید و امام زمان عجل الله فرجه الشریف چگونه با شیعیان در ارتباط بودند؟
الف) 37 سال و به وسیله کاتبان وحی ب) حدود70 سال و به وسیله نواب اربعه
ج) 150 سال و به وسیله مراجع تقلید د) 650 سال و به وسیله علمای دینی
9- کدام یک جزو مهمترین فعالیتهای نواب اربعه نیست؟
الف) مخفی نگه داشتن فعالیتها، مبارزه با کسانی که درباره ائمهb غُلُوّ میکردند
ب) از بین بردن تردیدها درباره حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف، سازماندهی وکلا
ج) تشکیل کاروان برای زیارت و دیدار امام زمان عجل الله فرجه الشریف
د)پنهان نگاه داشتن مکان و مشخصات امام، پاسخگویی به پرسشهای فقهی و اعتقادی
10- راه رسیدن به امام زمان عجل الله فرجه الشریف چیست ؟
الف) تقوای الهی ب) آگاهی سیاسی ج) فعالیت اجتماعی ب) فقط نمازخواندن
11- یکی از مصادیق تقوای الهی -که در دفترچه آمده- کدام است؟
الف) نماز شب ب) کمک به نیازمندان ج) لقمه حلال د) گوشدادن به سخنرانی
12- حدیث را کامل کنید: «عبادت کسی که ................ میکند مانند ساختمانی است که بر روی...................... بنا شده باشد.»
الف) حرامخواری-آسفالت ب) گناه- دریاچه ج) فحاشی- شنزار
د) حرامخواری - شنزاری روان
13- امام حسین علیه السلام علت اثرنداشتن سخنانشان در قلب کوفیان را چه چیزی بیان میکنند؟
الف) شکمهایتان از حرام پر شده ب) سر و صدای زیاد لشکریان ج) حواسپرتی د) روزه نگرفتن
14- زمین در چه صورتی اهل خود را فرو میبرد؟
الف) زلزله بیاید ب) رعد و برق وحشتناک ج) حجت خدا بر روی زمین وجود نداشته باشد د) گناهان مردم
[1]- جهت مطالعه شمارههای قبلی دفترچه به پایگاه اینترنتی مؤسسه خیریه نیکگستر وصال به آدرس «vesalngo.ir» و موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس به آدرس«fadakesabz.ir» مراجعه فرمایید.
[2]- احتجاج طبرسی،ج2،ص495.
[3]- بقره، 152.
[4]- بحارالانوار، ج 52، ص 140.
[5]- کمال الدین، ج۲، ص۴۰۹.
[6]- کمال الدین، ج1، ص278.
[7]- الکافی، ج1، ص179.
[8]- الإحتجاج طبرسي، ج2، ص497.
[9]- بحارالانوار، ج 66، ص 313، ح 7.
[10]- بحارالانوار، ج 81، ص 258.
[11]- بحارالانوار، ج 104، ص 296، ح 17.
[12]- مقتل الحسين خوارزمى، ج 2، ص 6 ـ 8؛ بحارالانوار، ج 45، ص 8 ـ 10.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
فهرست
2. امام زمان علیه السلام کیست؟ (2)
7. معرفی کتاب...
8. چگونگی یاری امام زمان علیه السلام
10. موانع ظهور حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف
11. ادعيه به نام حضرت مهدي عجل الله فرجه الشریف(دعاي غريق)
12. جهان قبل از ظهور
14. سبك زندگي مهدوي علیه السلام
16. منابع.
امام زمان، حضرت حجت بن الحسن المهدی ارواحنا فداه دوازدهمین پیشوای شیعیان و آخرین حجت الهی بر روی زمین است. آن حضرت در سحرگاه نیمه شعبان سال 255 قمری در شهر سامرا دیده به جهان گشودند. ایشان یگانه فرزند امام حسن عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان هستند و مادر گرامی امام زمان، شاهزادهای رومی به نام «نرجس خاتون علیها السلام » است كه از طرف پدر، نوه قیصر روم شرقی و از طرف مادر از نوادگان شمعون الصفا؛ وصی حضرت عیسی علیه السلام بوده است.
نام اصلی امام زمان «محمد» و کنیه مبارکشان «ابوالقاسم» است. بنابراین آن حضرت هم نام و هم کنیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم هستند. القاب معروف ایشان خاتم الاوصیاء، منتظَر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، بقیةالله، قائم و خلف صالح و مشهورترین لقب آن حضرت «مهدی» عجل الله فرجه الشریفاست.
امام زمان عجل الله فرجه الشریف در دورانی دیده به جهان گشودند که حاکمان ستمگر عباسی، امام حسن عسكری علیه السلام را به سامرا احضار کرده و زندگی ایشان را به منظور یافتن آخرین حجت الهی و نابودی او به شدت تحت كنترل قرار داده بودند؛ دلیل آن روایات متعددی بود که مهدی موعود ارواحنا فداه را فرزند امام عسکری علیه السلام معرفی میکردند. از اینرو تولد آن حضرت، مانند ولادت حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم علیه السلام به صورت مخفیانه و معجزه آسا صورت گرفت. یعنی همانگونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان، به اراده الهی به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف نیز در حالی که مأموران خلیفه عباسی، تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، بدون آن که دشمنان متوجه شوند و در کمال امنیت متولّد شدند.
پس از ولادت نیز حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف زندگی پنهانی داشتند و از دیدهها مخفی بودند و امام حسن عسکری علیه السلام فرزند گرامیشان را، تنها در برخی از موقعیتهای مناسب، آن هم فقط به عدهای از خواص شیعیان خود نشان میدادند و ایشان را به عنوان جانشین و امام بعد از خود معرفی میکردند.
سرانجام دستگاه خلافت عباسی در 8 ربیع الاول سال 260قمری، امام حسن عسكری علیه السلام را ـ در حالی که فرزند گرامی ایشان پنج سال بیشتر نداشتند ـ مسموم کرد و به شهادت رساند و از آن تاریخ به بعد، دوران امامت حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف آغاز گردید.
آغاز امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف همزمان با شروع دوران غیبت ایشان بود. غیبت به معنای زندگی پنهانی در زمین و میان مردم است به گونهای که برای عموم انسانها ناشناخته هستند نه به این معنا که ایشان مثلا در آسمانها یا کُرات دیگر زندگی میکنند؛ بلکه در جامعه و میان مردم رفت و آمد دارند.
دوران غیبت امام زمان عجل الله فرجه الشریف به دو دوره تقسیم میشود. یک دوره غیبت کوتاه مدت که با آغاز امامت آن حضرت آغاز شد و 69 سال به طول انجامید و از آن به «غیبت صغری» تعبیر میشود. در این دوران شیعیان بهواسطه چهار نائب خاص به نامهای: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری، که از اصحاب باسابقه و مورد اعتماد امامان بودند به صورت محدود با امام ارتباط داشتند. این چهار نفر بهمدت هفتاد سال، نیابت امام را عهدهدار بودند و با داشتن نمایندگانی در دورترین شهرهای اسلامی، پیامها، سوالات، مشکلات و خواستههای شیعیان را به امام و پاسخهای امام را به آنان میرساندند. از دیگر وظایف نایبان خاص، از بین بردن تردیدها درباره حضرت مهدیd و پنهان داشتن محل زندگی و مشخصات امام، جهت حفظ جان ایشان بود.
دیگری دوران «غیبت کبری» یا غیبت طولانی مدت آن حضرت است که از سال 329 قمری آغاز شد و هنوز نیز ادامه دارد که در آن دیگر خبری از نائبان خاص و ارتباط با واسطه با امام به صورت عمومی نیست.
شیعیان در هر دورانی نسبت به معصوم زمان خود و امام آن دوران وظایف و تکالیفی دارند که هر کس این تکالیف را رعایت کند، به مسیر حق راه یافته و تمام امور دنیا و آخرتش به بهترین وجه سامان مییابد. در این زمان که ولی اعظم الهی عجل الله فرجه الشریف به دلیل رفتار مردمان از دیدگان پنهان است، وظایف شیعیان از گردنشان ساقط نشده؛ بلکه مضاعف گشته و نسبت به آن عزیز الهی تکالیفی دو چندان دارند. در اینجا به برخی از مهمترین وظایف منتظران اشاره میکنیم:
بر اساس روایات متعددی، ورود به صراط مستقیم و حرکت به سمت خدا جز با شناخت امام و حجت خدا ممکن نیست و اگر کسی بدون این که امام زمان خودش را بشناسد از دنیا برود، مرگش مرگ جاهلانه و همراه با نادانی خواهد بود. البته شناخت هم مراتبی دارد. مرتبه ابتدایی، شناخت تاریخی و شناسنامهای امام است و مرتبه بالاتر، شناخت جایگاه، ویژگیهای والای امام، نقش امام در عالم هستی و زندگی انسانها، رشد و حرکت آنها به سمت خدا است. بر شیعه لازم است که درباره این مسأله مطالعه، پرسوجو و تفکر کند و حتی به خود امام متوسل شود و از او بخواهد که او را در این مسیر یاری کند و بر معرفتش نسبت به این امر بیافزاید.
امام نزدیکترین مخلوق به خداوند و حجت خدا در میان سایر مخلوقاتش است و خواست او عین خواست خدای تعالی است که اگر این خواست محقق شود، بهترین حالت در هر زمینهای است که بهتر از آن قابل تصور نیست. بنابراین تلاش برای تحقق خواست امام، همان انجام خواست خداست که این بالاترین عبادت و مصداق بهترین نوع بندگی خدای متعال است. از طرف دیگر تلاش برای حرکت در راستای خواست امام، لطف و عنایت ویژه الهی را شامل حال انسان میکند که نتیجه آن، سامان یافتن امور دنیا و آخرت انسان به بهترین وجه ممکن است.
مهمترین دغدغه تمام انبیاء، اهل بیت علیهم السلام و اولیاء الهی و اصلیترین هدف و وظیفه همه آنان در طول تاریخ، نجات انسانها از هلاکت و ظلمت، و هدایت آنها به سعادت و رستگاری حقیقی در دنیا و آخرت بوده است. این مهم، اصلیترین خواست آنهاست و همانطور که اشاره شد، بالاترین نوع بندگی خدای متعال، تلاش برای حرکت در راستای تحقق خواست حجت و ولی خداست. مهمترین خواست و دغدغه امام زمان عجل الله فرجه الشریف در این دوران تحقق امر فرج و فراهم شدن زمینههای ظهور مبارک ایشان است؛ زیرا که نجات انسانها جز با تحقق امر فرج و ظهور منجی موعود حاصل نمیشود. با تحقق فرج است که حکومت توحیدی عالمگیر میشود و عدل الهی در تمام عالم فراگیر میشود و زمینه برای رشد و تعالی معنوی توأم با سعادت و رفاه مادی به بهترین وجه ممکن برای همه انسانها فراهم میشود و این بالاترین خواست اولیاء الهی در تمام طول تاریخ بوده است.
پس اگر بهترین و بالاترین نوع بندگی تلاش برای تحقق خواست حجت و ولی خداست و بالاترین و مهمترین خواست ولی خدا و امام زمان عجل الله فرجه الشریف در این دوران و بلکه در تمام دورانها، تحقق امر فرج و ظهور بوده است. واضح است که بالاترین و بهترین نوع بندگی و مهمترین وظیفه شیعیان در این دوران انتظار فرج و تلاش برای فراهم شدن هر چه بیشتر زمینههای این امر مبارک است و هر کدام از ما باید تلاش کند تا بفهمد که چگونه و به چه وسیلهای میتواند در این مسیر قدمی هر چند کوچک بردارد و چگونه میتواند در این امر عظیم سهمی هر چند ناچیز داشته باشد و تمام همّ و غمّ خود را متوجه این مسأله كند و این همان است که در روایات متعددی به آن اشاره شده است که «افضل اعمال امتِ اسلام، انتظار فرج است» (بحارالانوار، ج 50، ص 318)
❔با توجه به این که امام زمان عجل الله فرجه الشریف در حال حاضر در میان ما حضور ندارند و در غیبت به سر میبرند، وجود ایشان چه نقشی در زندگی ما میتواند داشته باشد؟
✔ وجود امام حتی در حال غیبت، آثار و فواید بسیاری برای تمام بشریت دارد که در اینجا تنها به یکی از مهمترین آنها اشاره میکنیم. امام واسطه بین خدا و همه هستی و مهمترین وسیله ارتباط با خدا است. اطاعت از امام به دستور خدای تعالی بر همگان واجب است؛Nيَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! M(نساء، 59) و در این امر به اطاعت، تفاوتی میان حضور و غیبت امام نیست. خدای تعالی هر خیری را به هر مخلوقی بخواهد عطا فرماید، به وسیله امام و از ناحیه امام است و غیبت و حضور امام هم تفاوتی در اصل این واقعیت ایجاد نمیکند.
بنابراین امام، پناه و پشتیبان ما در تمام مشکلات و صحنههای زندگیمان، اعم از مادی و معنوی است که این مهمترین نقش امام در زندگی ماست.
در هر جنبهای از زندگی، هر نگرانی و نیازی که داشته باشیم، خوب است به این نکته توجه کنیم که در عالم، شخصی وجود دارد که کلید تمام خزانههای غیب الهی به دست اوست و او یار و یاور بندگان و پناه بیپناهان است و از پدر هم به ما مهربانتر است؛ هیچ چیز در عالم، مانع ارتباط ما با او نیست. تنها کافی است به او توجه و توسل کنیم و نیاز خود را در هر جای عالم که هستیم، فقط به زبان بیاوریم و یقین داشته باشیم که او به اذن خدا میشنود، نیازمان را برآورده میکند و بندگان را در امور مادی و معنوی یاری میرساند. البته باید توجه داشته باشیم که او بدون اذن خدا و بر خلاف مصالح الهی کاری نمیکند و درخواستهای ما را مطابق با مصلحت ما و آنگونه که خداوند اراده کند، برآورده میسازد.
کتاب «خورشید مغرب (غیبت، انتظار، تکلیف)»
نویسنده: محمدرضا حکیمی ناشر: دلیل ما – 1391 شمسی
موضوع: کتابی جامع درباره مباحث مختلف مهدویت كه با بيانى علمى و در عین حال ساده و روان نگاشته شده است. کتاب در چهارده فصل، با استناد به آيات، روايات و منابع تاريخى و تحليل آنها، سيمايى كلى از مهدى موعود عجل الله فرجه الشریف ارائه کرده است. مؤلف تلاش نموده تا مسأله مهدویت را از زواياى تاريخى، روايى، قرآنى، ملل و نحل و ادیان مختلف، عقلی و علوم تجربی مورد بحث و بررسى قرار دهد و به گونهای مستدل به سوالات و شبهاتی که از سوی افراد و گروههای مختلف در زمینه مباحث مهدویت مطرح شده است، پاسخ دهد.
کتاب « حکومت جهانی مهدی عجل الله فرجه الشریف »
نویسنده: آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی ناشر: نسل جوان– 1392 شمسی
موضوع: در کتاب سخن از سرنوشت و آينده بشريت است كه آيا به صلح و عدالت و آزادى میانجامد يا به هرج و مرج، نابسامانىها، جنگ و ويرانی؟ مؤلف در کتاب با بهرهگیری از دلائل عقلی و نقلی و تحلیلی انسانشناختی آيندهاى روشن براى جهان ترسيم كرده و سرنوشت نهایی جهان را بر پایه عدل و صلح و برادرى به اثبات میرساند که با یک انقلاب اصیل و ارزشی و معنوی محقق میشود.
کتاب «آخرين منجی (شناختنامه امام مهدیf)»
نویسنده: قنبرعلی صمدی ناشر: بنیاد فرهنگی مهدی موعود عجل الله فرجه الشریف -1393
موضوع: نوشتار حاضر، اثری جامع و فشرده پیرامون مباحث مهدویت است که با تکیه بر آیات قرآنی و روایات مهدوی، به تبیین مبانی معرفتی اندیشهی مهدویّت پرداخته و سپس با استناد به محتوای آیات و روایات، حوادث و رخدادهای مربوط به دوران ولادت، خردسالی، غیبت و ظهور حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف را بر شمرده است.
گاهی اینگونه تصور میشود که وظیفه شیعه در دوران غیبت فقط این است که بنشیند و منتظر باشد تا امام زمان عجل الله فرجه الشریف تشریف بیاورند و یکتنه و بهصورت خارقالعاده و معجزهآسا حکومت جهانی توحیدی را بر پا کنند و در این مسیر نه منتظران وظیفهای در قبال یاری آن حضرت دارند و نه اساساً آن حضرت نیازی به یاری کسی دارند. این تصوّر غلطی است که با واقعیت فاصله بسیار دارد.
برقراری توحید و عدالت و اصلاح امور جامعه به این صورت، نه با سنت ابتلاء و امتحان الهی سازگار است و نه موجب تحقق رشد و هدایتی جدی و ماندگار برای جامعه میشود. اگر قرار است امر فرج، بدون دخالت دیگران و تنها با تصرفات معجزهگونه امام عجل الله فرجه الشریف محقق شود، چرا این همه بهتأخیر افتاده است؟! اگر قرار بر چنین چیزی بود، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان صاحب شریعت یا امیرالمؤمنین علیه السلام که سرسلسله ولایت و امامت بودند، به استفاده از معجزه و امور خارقالعاده برای تشکیل حکومت جهانی توحیدی سزاوارتر بودند و اهلبیت عصمتb اینهمه زجر نمیکشیدند و مسلمانان نیز به گرفتاریهای مختلف و متعدد دچار نمیشدند.
ائمه طاهرین علیهم السلام در روایات متعددی به مسأله نداشتن یاران حقیقی و اهمیت آمادگی و همراهی آنان اشاره کرده و این نکته را بارها به پیروان خود گوشزد نمودند که اگر به تعداد کافی یار واقعی داشتند، قیام نموده و با طاغوت مبارزه میکردند و یا قیام امام زمان عجل الله فرجه الشریف را به آماده شدن یاران ایشان موکول نمیفرمودند.
زمانه امام صادقj ، دوران شکوفایی علم ایشان و آزادی نسبی امام عجل الله فرجه الشریف بود که بیشترین تعداد پیروان را داشتند، بهگونهای که شیعیان به ایشان پشنهاد قیام میدادند؛ امّا نظر امام عجل الله فرجه الشریف چیز دیگری بود؛ چنانچه در روایتی به "سدیرصیرفی" یکی از یاران خود فرمودند: «وَاللَّهِ لَوْ کان لِی شِیعَةٌ بَعَدَدِ هذِهِ الْجَداء ما وَسَعَنِی الْقُعُودُ؛ [ای سدیر!] اگـر شـمار یـاران و پـیـروان مـن بـه تـعداد ایـن بـزغاله ها رسیـده بـود، بر جای نمینشستم [و قیام میکردم].» "سدیر" میگوید: "بعد از نماز شمردم، دیدم عدد بزغاله ها 17 تا است."(2)
به هر حال مبارزه با جبهه کفر و برقراری حکومت عدل جهانی، نیاز به یاران و انصاری دارد که بدون وجود آنها یا بدون آمادگی کامل آنها برای به دوش کشیدن این بار سنگین، قیام برای تشکیل حکومت توحیدی موفق نخواهد بود و سرّ تأخیر در امر فرج نیز همین است. بلکه حتی آمادگی این عده هم به تنهایی کفایت نمیکند و باید کل جامعه شیعه و بلکه کل جامعه بشری به میزانی، آمادگی پذیرش حکومت عدل الهی و درخواست تحقق آن را دارا باشند؛ در غیر این صورت باز هم امکان قیام پیروزمندانه وجود نخواهد داشت. البته ظهور منجی شروط و مقدمات دیگری هم دارد ولی مهمترین شرط آن همین آمادگی جمعی خاص و آمادگی و اقبال عمومی در جامعه است.
حال که چنین است، در دوران غیبت چگونه میتوان امام را یاری نمود؟ با توجه به توضیحی که گذشت، میتوان ادعا کرد که برترین مصداق یاری ولیّ خدا در این دوران، تلاش برای زیادشدن همین آمادگی است. اولین قدم در این زمینه، تلاش هر فرد برای افزایش آمادگی شخصی است که این امر جز با رعایت تقوا و تهذیب نفس امکانپذیر نیست. امام صادق علیه السلام میفرمایند: «هر کس مشتاق است که از اصحاب قائم ما عجل الله فرجه الشریف باشد، باید منتظر ظهور او باشد و تقوا پیشه کند و حسن خُلق داشته باشد». (بحارالانوار، ج52، ص140) پس انتظار به تنهایی کفایت نمیکند و برای آمادگی حقیقی، تقوا و خودسازی و کسب فضائل اخلاقی نیز لازم بوده و تلاش در این مسیر، برترین مصداق یاری ولی خدا در این زمانه است.
مرحله بعد، افزایش آمادگی و توجه جامعه نسبت به امر فرج است و هر منتظری خود را موظف به ترویج اندیشه مهدویت در جامعه بداند و تلاش کند تا تقوا، توجه و خواست عمومی در جامعه نسبت به ظهور افزایش یابد. هر تلاش و کوششی در این زمینه بالاترین مصداق یاری ولی خدا خواهد بود.
چرا با وجود گذشت 12 قرن از دوران غیبت و این همه دعا و تضرع و درخواست منتظران به درگاه الهی، باز هم ظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف محقق نگردیده است؟!
در پاسخ باید گفت: این امر نشاندهنده وجود موانعی است که علیرغم فراهم بودن برخی اسباب و مقدمات، وجود این موانع باعث شده تا فرج محقق نشود و ظهور به تأخیر بیفتد. با توجه به آنچه که در بحث یاری امام زمان عجل الله فرجه الشریف گفته شد، ظاهراً جدیترین مانع ظهور حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف عدم آمادگی لازم برای پذیرش ولایت و حکومت آن حضرت در میان انسانها است. درست است که عده زیادی قرنهاست که به درگاه الهی دعا و تضرع داشتهاند و ظهور آن منجی عدالتگستر را عاجزانه از خدا درخواست کردهاند، اما ظاهرا این درخواست به آن میزانی که باید جدی و واقعی نبوده یا تعداد کسانی که واقعا خواهان این امر بودهاند، تا کنون به آن عددی که باید نرسیده است.
هر گناه و هر صفت ناپسندی چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، مانعی برای فرج و ظهور است و باعث کاسته شدن درخواست و تمایل نسبت به حاکمیت خوبیها و پاکیها و از میان رفتن حاکمیت پلیدیها و آلودگیها، هم در فرد و هم در جامعه میشود و از اراده فردی و جمعی نسبت به مبارزه با جبهه کفر و نفاق و تزویر و تلاش برای تحقق دولت عدالتگستر مهدوی میکاهد.
پس بر هر منتظر مهدیباوری لازم است که بکوشد تا موانع ظهور مولایش از جمله گناهانی که به صورت آشکارا انجام میدهد و یا بهصورت پنهانی به آن مشغول است و یا اعمال زشت و ناپسندی را که به صفتی از صفات او تبدیل شده است (مانند دروغگویی، رباخواری) را در درون خود و جامعهاش بشناسد و برای از میان بردن آن موانع، ابتدا در خودش و سپس در اطرافیان و دوستان و عزیزانش و بلکه کل افراد جامعه تلاش نماید.
یکی از دعاهایی که در این عصر و زمانهی فتنه و آشوب، خواندنش بسیار سفارش شده «دعای غریق» است؛ دعایی از امام صادق علیه السلام برای حفظ ايمان در زمان دوری از امام معصوم علیه السلام و در امان ماندن از خطر شبهات و فتنههاي آخرالزمان!
عبدالله بن سنان، یکی از یاران امام صادق علیه السلام نقل میکند که روزی آن حضرت خطاب به ما فرمودند: «به زودی شبههای به شما روی خواهد آورد؛ در حالی که نه نشانهاي خواهید داشت که آشكار باشد و به وسيله آن هدايت يابيد و نه امامی که شما را هدایت کند. تنها کسانی از این شبهه نجات خواهند یافت که دعای غریق را بخوانند. گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: میگویی:
«یا اللهُ یا رَحمنُ یا رحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قَلبِی عَلی دِینِکَ؛
ای خدا! ای بخشنده! ای بخشایشگر! ای کسی که قلبها را دگرگون میسازی! قلب مرا بر دینت پایدار فرما» و من هم گفتم: «یا الله یا رَحمنُ یا رحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ و الابصار ثبِّت قَلبِی عَلی دِینکَ» امام فرمود: خدای تعالی مقلّب القلوب و الابصار است؛ اما همچنان که من گفتم بگو: «یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قَلبِی عَلی دِینِکَ» (كمالالدين و تمامالنعمه، ج 2، ص 351)
در منابع اسلامی، روایات متعددی از اهل بیتb نقل شده است که در آنها مجموعهای از پیشگوییها و اطلاعات در مورد ویژگیهای آخرالزمان و وضعیت جهان در آستانه ظهور بیان شده است. مجموعه این پیشگوییها و اطلاعات، تصویری نسبتاً روشن و واضح از جهان قبل از ظهور در اختیار ما قرار میدهند که گسترهی آن تقریبا تمام ابعاد حیات بشر در این دوران را در بر میگیرد.
بخشی از این علائم و پیشگوییها سالها و گاه دههها است که به وقوع پیوستهاند و عجیب آنکه تحقق آنها حتی در جزئیات، کاملاً مطابق با آن چیزی است که در روایات آخرالزمانی بيان شده است! گویی این روایات، نه پیشگوییهایی مربوط به 13 یا 14 قرن قبل، بلکه گزارشهایی از سوی کسی هستند که در همین دوران زندگی میکند و به چشم خود این وقایع و پدیدهها را دیده و خودش در بطن آنها قرار دارد و اکنون به صورت زنده آنها را برای مخاطبينش گزارش میکند!
از جمله مسائلي كه در روايات آخرالزماني به آن پرداخته شده است، ویژگیهای مردم اين دوران و شیوه زندگی و رفتار و اندیشه آنان است. بخشي از اين روايات بشارتدهنده هستند و احوال مردماني را بيان ميكنند كه در دوران وانفساي آخرالزمان دين خود را حفظ ميكنند و بر صراط مستقيم پايدار ميمانند. اما بخشي از روايات هم بيمدهنده هستند و در آنها از زشتیها، ناراستیها، بدعتها، انحرافات و كژيهاي مردمِ آخر الزمان سخن بهمیان رفته است. از جمله اين روايات، روايت مفصّلي از امام صادق علیه السلام است كه در آن ویژگیهایی هراسانگیز را برای مردمانِ آخرالزمان برشمردهاند که در اينجا بخشي از آن را نقل ميكنيم.
حضرت در توصيف عادات و خوي مردمان دوران آخرالزمان ميفرمايد:
«سبك زندگي مهدوي عجل الله فرجه الشریف» به معناي شيوهاي از زندگي است كه با محوريت وجود مهدي موعود عجل الله فرجه الشریف و باور به آن بزرگوار شكل گرفته باشد. سبك زندگي مهدوي به این معناست که اعتقاد به مهدي موعودd را تبديل به شيوه و روش اصلي زندگي خود كنيم و تمام فعاليتهاي خود را ناظر به اين اعتقاد جهت بدهيم.
مهمترين مؤلفه در سبك زندگي مهدوي، مسأله موعودباوري و انتظار فرج مهدي موعود عجل الله فرجه الشریف است؛ انتظار ظهور منجيِ عدلگستري كه ميآيد و بشريت را از تمام بدبختيهايش رهايي ميبخشد و عالم را تبديل به گلستان ميكند. سبك زندگي مهدوي يعني زندگي متنظرانه؛ يعني همه چيز انسان در راستاي انتظارِ تحقق چنين امر عظيمي جهت پيدا كند؛ يعني انتظار فرج، تبديل به مهمترين مسأله در زندگي انسان بشود و تمام تلاش و فعاليت انسان رنگ انتظار به خود بگيرد.
اگر بخواهيم كمي كاربرديتر اين مسأله را بيان كنيم، بايد بگوئيم سبك زندگي مهدوي يعني هر كاري را كه ميخواهيم انجام بدهيم، با توجه به مسأله فرج و توجه به نقش و تأثيري باشد كه آن كار در راستاي فرج دارد. انسان مهديباور در برنامهريزي و تعيين سبك زندگي خود اولاً بررسي ميكند كه از مجموعه فعاليتهايي كه در زندگي روزمرهاش انجام ميدهد، كدام يك در راستاي امر فرج و تسريع آن نقش مهمتري را ايفا ميكند و اولويتهاي زندگي خود را با توجه به اين ملاك تعيين مينماید و نقشه راه و مسير كلي زندگياش را بر اين اساس ترسيم ميكند. در مرحله بعد نيز به سراغ هر بُعد از ابعاد زندگي خود كه ميرود و قصد انجام هر فعالیتی را که دارد، تمام تلاشش اين است كه آن فعاليت را به گونهاي سامان دهد كه بهترين و بيشترين تأثير را در تسريع و تعجيل امر فرج داشته باشد.
ممكن است اين پرسش براي کسی ايجاد شود كه معناي این سخن، تعطيل شدن تمام زندگي و فعاليتهاي روزمره انسان مهديباور است و او باید تنها به دنبال تلاش براي زمينهسازي امر فرج باشد!
در پاسخ بايد گفت چنين نيست و سبك زندگي مهدوي مستلزم تعطيل كردن فعاليتهاي عادي زندگي نيست. نکته کلیدی در این زمینه، «جهت بخشي» به فعاليتهای روزمره زندگی در راستاي امر فرج و ظهور منجي منتظَر است. مثلا انسان مهديباور مانند ديگر انسانها براي كسب درآمد و امرار معاش شغلي انتخاب ميكند و به كاري ميپردازد. اما تمام تلاش خود را در انتخاب شغل و نحوه پرداختن به آن با به کار میبندد تا بهگونهاي عمل نماید كه فعاليتهاي اقتصادياش بهترين و بيشترين تأثير را در راستاي تعجيل امر فرج داشته باشد. همانطور كه در ازدواج و انتخاب شريك زندگي نيز همين معيار را در نظر ميگيرد و هدفش از ازدواج در عين كسب آرامش و ارضاء نيازهاي زناشويي و ....، تشكيل خانوادهاي مهدوي و تربيت فرزنداني است كه سربازان جبهه مهدوي و زمينهسازان ظهور منجي باشند.
يا مثلا هر انسان دينباوري بخشي از زمان خود را به عبادت و انجام مناسك ديني ميگذراند. اما اين اعمال ميتواند به نيتهاي مختلفي انجام شود و اهداف متعددي در آنها لحاظ شود. انسان دينباوري كه سبك زندگياش مهدوي قرار داده، در انجام فعاليتهاي عبادياش، نیّتهایی را در نظر ميگيرد كه بيشتر رنگوبوي انتظار و موعودباوري داشته باشند. مثلا سفر زيارتياش را به نيتهايي نظير تعجيل امر فرج حضرت مهديd، يا رفع موانع فرج آن حضرت، يا فراهم شدن زمينههاي فرج آن حضرت، يا فزوني روزافزون قوت و قدرت كساني كه در راستاي تعجيل امر فرج تلاش ميكنند، يا دفع خطرات از اين افراد و امثال اين نيّات انجام بدهد.
تلاش براي زندگي كردن به سبك مهدوي بالاترين مصداق بندگي خداي تعالي بوده زیرا که از بهترین وجوه اطاعت و یاری ولیّ خداست و همانگونه كه در بحث وظايف منتظران گفته شد، لطف و عنایت ویژه الهی را شامل حال انسان میکند و باعث میشود تا امور دنیا و آخرت انسان به بهترین وجه ممکن سامان پیدا کند.
[1]- اثباه الهداه، ج 5، ص 108 و 207 و 346؛ الملاحم و الفتن، ص 48 و 60 و 140.
2- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، مکتبة الصدوق، چاپ دوم، 1381 ه. ق، ج 2، ص 242؛ بحار الانوار، ج 47، ص 372 - 373.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
فهرست
2. دعای فرج.
9. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کیست؟ (1)
5. معرفی کتاب..
10. جهان قبل از ظهور
12. ارتباط با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
14. توصیه به زیارت حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف این دعا را به مردی زندانی آموختند که او پس از خواندن این دعا از حبس رهایی یافت و برای هر گشایشی خوب است.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر |
اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِـحَـقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلًا قَرِيباً كَلَمْـحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَايَ يَا مَوْلَانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْأَمَانَ الْأَمَانَ الْأَمَانَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِـمُحَـمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
(مصباح کفعمی، ص176)
دوازدهمین اختر تابناک امامت و ولایت هم نام و هم کنیه حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند؛ نام ایشان محمد بن الحسن و کنیه مبارکشان ابوالقاسم است.
القاب معروف ایشان مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح است. در برخى منابع نیز بيش از ۱۸۰ لقب براى امام زمانj بيان شده است.
وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ ق در سامرّا چشم به جهان گشود.
شیخ مفید در اینباره مینویسد: امام پس از حضرت عسکری، فرزندش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که نام و کنیهاش مساوى با نام و کنیه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بوده، پدرش به غیر از او در باطن و ظاهر فرزندى نداشت.
تولد مخفیانه آن حضرت بیشباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همانگونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز در حالی که مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیرنظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آنکه دشمنان متوجه شوند، تولد یافتند.
ایشان پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند.
ایشان هم اکنون در پرده غیبت قرار دارند که در این ایام نیز شیعیانشان را به حال خود رها نفرموده و آنان را برای کسب معارف دین و احکام الهی به فقها و علمای راستین دین ارجاع داده اند. امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در جواب نامهای که توسط یکی از وکیلانشان به دستشان رسیده چنین نگاشته اند:
«وَأمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فيها إلى رُواةِ حَديثِنا فَإنَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُمْ وَ أنَا حُجَّهُ اللّه ِ عَلَيْهِمْ؛ امّا در رخدادهايى كه پيش مى آيد به راويان احاديث ما مراجعه كنيد، كه آنان حجّت من بر شما هستند و مـن حـجّت خــدا بـر آنـان هستـم».
(معجم احادیث المهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج ۴، ص ۲۹۴).
پس از سپری شدن دوران غیبت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، به اذن خداوند با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سراسر زمین حاکمیت خواهند بخشید.
1. مکیال المکارم
مؤلف مرحوم آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی
از مقدمه ای که مرحوم سید محمد تقی بر مکیال نوشته، چنین برمی آید که از شدت عشق و علاقه ای که به حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته، شبی آن حضرت را در خواب می بیند. امام تألیف این کتاب را به وی توصیه و تأکید میفرماید و حتی نام آن را نیز «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» تعیین می کند
این کتاب ارزشمند دارای هشت بخش مهم است:
بخش اول: وجوب شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛
بخش دوم: اثبات وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛
بخش سوم: توجهات آنحضرت نسبت به شیعیان؛
بخش چهارم: ویژگیهای آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛
بخش پنجم: آثار دعا برای حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛
بخش ششم: پنجاه زمان و هشت مکان مشخص جهت دعا برای آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف؛
بخش هفتم: چگونگی دعا برای تعجیل ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛
بخش هشتم: تکالیف بندگان به خصوص شیعیان و مسلمانان نسبت به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.
2. آشتی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
نویسنده محمد شجاعی
اين کتاب درباره مسئوليت هاي ما در برابر امام زمان است. نویسنده بر این باور است که ما میتوانیم با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قــهر باشیم، ولی در عین حال اهل عبادت، عزاداری، عمل صالح و خیر نیز باشیم و کارهایمان هیچ ربطی به حضرت نداشته باشد و اگر داشته باشد، بسیار کم و ناچیز و غیر مؤثر باشد.
کتاب در چهار بخش تنظیم شده :
بخش اول: انسان و حیات ابدی؛
بخش دوم: غم نامهای از مظلومیت، تنهایی و اضطرار امام زمان علیه السلام و بی مهریها و بیوفاییها و جفاهایی ما نسبت به ایشان؛
بخش سوم: چشم اندازهای روشن از آینده انقلاب اسلامی و آینده جهان؛
بخش چهارم: وظایف عملی و نظری درباره حضرت و معنای انتظار و خدمت به حضرت
3. عصاره خلقت
نویسنده: آیت الله جوادی آملی
موضوعات کتاب عبارتاند از: فضیلت نیمه شعبان، مراتب شب قدر، انتظار فرج، جلوه های انتظار، قرآن و عترت دو گوهر هماهنگ، در پس پرده غیبت، منافع امام غایب، اسرار نهایی غیبت، و بعد فرهنگی انتظار.
این اثر، به ذکر فضایل و برکات نیمه شعبان روز تولد امام زمانf و بحث انتظار، آثار و ابعاد مختلف آن پرداخته است.
با ذکر روایتی از رسول خداsکه فرموده: «بهترین عمل امت من انتظار فرج و گشایش از جانب خدای سبحان است، وارد بحث انتظار، آثار انتظار و ابعاد مختلف آن می شود. استاد با بهره گیری از روایات، انسان عصر غیبت را به دوگونه منتظر واقعی و انسان گرفتار جاهلیت و عدم شناخت تقسیم میکند و با توجه به حدیث معرفت از امام صادقj به تبیین مفهوم معرفت و وظایف شیعه در عصر غیبت اشاره میکند.
شیعیان در هر دوره نسبت به معصوم و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود وظایف و تکالیفی دارند که اگر همگان آن را رعایت کنند به مسیر حق دست یافته و راه راستی که در قرآن به آن اشاره شده است دست پیدا میکنند. در این زمان که ولی اعظم الهی عجل الله تعالی فرجه الشریف به دلیل رفتار مردمان از دیدگان پنهان است، وظایف شیعیان از گردنشان ساقط نشده بلکه مضاعف گشته و نسبت به آن عزیز الهی علیه السلام تکالیفی دو چندان دارند.
منتخبی از بیش از 80 وظیفهای که در کتاب "پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف " آمده را با هم مرور کنیم:
۱- چرا امام زمان علیه السلام را نمی بینیم؟
چون دشمنهای حضرت میخواهند ایشون را اذیت کنند. برای همین خدای مهربون امام را از جلو چشمها پنهان و ناشناس کردن.
۲- خانه امام زمان علیه السلام کجاست؟
امام عزیزمون خانه و جای مشخصی ندارن آخه برای اینکه دشمن ها ایشون را اذیت نکنن و صدمه نزنن
پدر مهربونشون امام حسن عسکری علیه السلام بهشون گفته بودن در قسمتهای سخت کوهها و دور از چشم زندگی کنند و.... ، اینجوری کمتر دیده میشن و شناخته نمیشن .
3- امام زمان علیه السلام کجا هستند؟
چون همیشه در سفر هستن جای مشخصی ندارن و از جای امام فقط دوستای صمیمیشون خبر دارن ولی امام مهربون وقتی کسی ازشون کمک بخواد به کمکشون میرن.
٤- امام زمان علیه السلام چه کسانی را دوست دارند؟
همه کسانی که قرآن را سرمشق زندگیشون قرار میدهند خصوصا بچهها را خیلی دوست دارند پس بیایید با هم قرآن را یاد بگیریم.
5- امام زمان علیه السلام چه می کنند؟
هم خدا را عبادت میکنن و هم مردم را هدایت میکنن. اگر کسی ازشون کمک بخواد کمکش میکنن، تازه مهمترین کارشون آماده کردن مردم برای اومدنشون هست چون ایشان بین مردم هستن و ممکنه مردم ایشون را بینند ولی نشناسند .
همه ادیان توحیدی، پیروانشان را به ظهور منجی در آخر الزمان بشارت داده اند و برای آن نشانه هایی نیز آورده اند. بالاترین و بیشترین اشاره به کمیت و کیفیت نشانه ها را می توان در روایات و اخبار اهل بیت علهیم السلام درباره وضعیت جهان قبل از ظهور منجی عالم حضرت ولی عصر ارواحنا فداه دید که در این زمان آنها را به وضوح می بینیم. برای نمونه به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
1. اتکاء به خود: بشر کنونی به واسطۀ تکیه به علم و تکنولوژی و اختراعات فراوان، به خود مغرور شده و گمان می کند که همۀ این علوم از دست آوردهای خود اوست؛ غافل از اینکه آنچه از موفقیت و علم و توانائی به او می رسد همگی از جانب خدای تعالی است. اعتماد به دانش و تواناییهای مختلف، انسان را به گمراهی و دور شدن از مسیر اصلی خلقتش سوق داده است.
2. ظلم، ستم و استکبار: ظلم و ستم در امور فردی، اجتماعی، حکومتی و ... بیداد می کند. دیگر ظلم کردن به دیگران از افراد و گروهها گذشته و به کشورهای مختلف به یکدیگر ستم روا می دارند. در این بازه زمانی می توان به وضعیت کشورهایی همچون یمن، عراق، افغانستان، سوریه و ... اشاره کرد.
3. فزونی بلایای طبیعی: گاه برای بیدار کردن و بازگرداندن انسانها به مسیر صحیح که همان رشد و کمال الهی است از روش هایی استفاده می شود که به ذائقه بشریت خوش نمی آید و آن بلایای طبیعی است. خدای حکیم آن را وسیله هشیاری مردم ساخته تا به او توجه کنند ولی بشر امروز را چه سود که هنوز جهت خروج از این گرفتاری ها به دنبال اسباب مادی می گردد. سازمان های جهانی گزارش داده اند که بلایای طبیعی در 50 سال گذشته 5 برابر شده است.
4. فزونی فتنهها و اختلافات: دسیسه چینی افراد، گروه ها، کشورها و... برای همنوعانشان زیاد شده و فتنه ها ی جدیدی را تولید می کنند؛ حتی در میان مومنین و محبین اختلاف ایجاد شده به طوری که گروه های مختلف در مقابل هم صف آرائی کرده اند و یکدیگر را دشمن می دارند و از یکدیگر بیزاری می جویند.
5. انحرافات و بدعتها: درجامعه گروه های مختلفی که موجب خروج مردم از دین شده به وجود آمده و عرفان های کاذب و مذاهب من درآوردی ایجاد شده که موجب انحراف اعتقادی و عملی گردیده است.
6. فاصله گرفتن مردم از دستورات الهی: به واسطه رواج شدید لهو و لعب و اسباب دوری از پروردگار، مردم از دستورات الهی فاصله گرفته اند و آن چنان سر در گریبان وسائل تفریحی برده اند که از آنچه برای آن آفریده شده اند غافل مانده اند.
7. خروج دین از مسیر الهیاش: تفسیرها و تأویل های جدید از دین ارائه داده شده که باعث انحراف دین از مسیر اصلی اش شده و دینی جدید با رویکرد دنیا خواهی را به مردم عرضه می کنند. یکی از نمونه های آن را با نام مثل اسلام آمریکائی می شناسیم که از این دست ادیان منحرف زیاد شده است.
8. دینداری سخت: در این برهه که امام علیه السلام غائب است و دوستان اندک و دشمنان زیاد، حفظ دین از جمله مشکل ترین کارها به حساب می آید. همانطور که در روایات از آن به نگاه داشتن آتش در کف دست تعبیر گردیده است.
این عناوین تعدادی اندکی از موضوعات فراوانی است که وضعیت جهان قبل از ظهور درکلام اهل بیت علیهم السلام را به تصویر می کشد.
به امید روزی که با ظهور آن عزیزترین دوران ها، تمامی این موارد برطرف شده و انسان ها طعم واقعی کمال را درک کنند.
سوال : چگونه میتوان با امام مهدی علیه السلام رابطه معنوی برقرار کرد؟
در پاسخ باید گفت این کار بسیار ساده است. البته به شرط آن که از همان ابتدا به دنبال دست یافتن به جایگاههای بسیار بالایی چون تشرف خدمت آن حضرت نباشیم بلکه قدم به قدم و به تدریج این رابطه معنوی را گسترش داده و تعمیق بخشیم.
نخستین قدمها برای ایجاد ارتباط معنوی با امام عصر (علیه السلام) میتواند با انجام برخی کارها مانند خواندن دعای عهد در هر صبحگاه عرض سلام خدمت آن حضرت در آغاز و پایان هر روز خواندن زیارت آلیاسین، دعای ندبه در هر روز جمعه، خواندن نماز برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، توسل به آن حضرت در مواقع سختی و مشکلات و ... شروع شود.
همانطور که گفته شد لازم نیست همه این کارها را به یکباره و همزمان آغاز کنیم یکی دو مورد از کارهای یاد شده را انتخاب و سعی کنیم به طور مرتب و مستمر آن را انجام دهیم و به تدریج کارهای دیگر را نیز به برنامه خود اضافه کن.
گفتنی است که کتابها و آثار مختلفی در زمینه وظایف و تکالیف منتظران و راههای افزایش انس و پیوند معنوی با امام عصر (علیه السلام) تالیف شده که در اینجا به دو مورد از آن ها اشاره میکنیم :
۱ - «پیوند معنوی با ساحت قدس مهدوی» اثر علی اکبر همدانی که در شصت عنوان تکالیف منتظران را متذکر می شود.
۲ - «ميكال المكارم في فوائد الدعاء للقائم (عليه السلام)» اثر سید محمد تقی موسوی اصفهانی ترجمه سید مهدی حائری قزوینی که آن را بر اساس توصیه امام مهدی (علیه السلام) تألیف کرده است.
کتابهای دیگری نیز در زمینه دعاها زیارتها، نمازها، صلوات و توسلات مرتبط با امام عصر علیه السلام نوشته شده که میتوان از آنها استفاده کرد مانند:
۱ - «صحيفه المهدی» جواد قیومی اصفهانی
۲ - «صحیفه مهدیه»، سید مرتضی مجتهدی، ترجمه محمدحسین رحیمیان مجموعه مهمی از نمازها دعاها و زیارتهایی که از ناحیه مقدسه امام زمان (علیه السلام) صادر شده است؛
3- «راز و نیاز منتظران» که شامل دعاها زیارت ها و نمازهای ویژه حضرت صاحب الزمان علیه السلام است.
این نخستین قدم در راه ایجاد ارتباط معنوی با امام عصر (علیه السلام) است و قطعا با مواظبت بر انجام واجبات و ترک محرمات و اموری که نمیپسندند، رفته رفته روح انتظار در ما زندهتر شده پیوند معنویمان با امام مهدی (علیه السلام) محکمتر میشود و با آن حضرت انس و الفتی بیشتر پیدا میکنیم اما پس از این مرحله باید تلاش نماییم که حضور امام عصر ( علیه السلام) را بیش از پیش در زندگی فردی و اجتماعی خود احساس کنیم. احساس حضور امام به این است که ما آن حضرت را شاهد و ناظر بر رفتار گفتار و پندار خود بدانیم و هر آنچه را که خشنودی امام زمان (علیه السلام) در آن است انجام دهیم و از هر آنچه که موجب ناخشنودی آن امام میشود دوری گزینیم. این کمترین وظیفهای است که ما در برابر حجت خدا داریم؛ همانطور که در روایتی آن حضرت نیز به صراحت انجام این وظیفه را به عهده ما گذاشتهاند.
توسل و درخواست از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گرچه وقت خاصی ندارد ولی ائمه معصومین علیهم السلام دعاهایی را در زمانهای مختلف برای توجه به ساحت مقدس حضرت حجت d بیان کردهاند تا همگان به محضر آن امام مهربان علیه السلام دست نیاز دراز کنند و طلب یاری نمایند.
صبح:
دعای بعد از نماز صبح با این عبارت: «بِسْمِ اللّهِ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ...» مفاتیح الجنان، تعقیبات نماز صبح؛
زیارت هر روز صبح با این عبارت: « اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ...» مفاتیح الجنان، بعد از دعای ندبه؛
دعای عهد با این عبارت:« اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ...»مفاتیح الجنان،بعداز دعای ندبه.
شب:
دعای ساعت دوازدهم [قبل از غروب] با این عبارت: « يَا مَنْ تَوَحَّدَ بِنَفْسِهِ عَنْ خَلْقِهِ...» مفاتیح الجنان، ادعیه ساعات روز؛
زیارت آل یاسین (در هر زمانی که میسّر باشد).
جمعه:
زیارت حضرت علیه السلام در روز جمعه با این عبارت: « السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ...» مفاتیح الجنان؛
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی، عصر جمعه با این عبارت: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ...» مفاتیح الجنان، اعمال روز جمعه.
به وقت دلتنگی:
دعای فرج، دعای سلامتی، صلوات بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، دعای دفعیّه «اللّهُمَّ ادْفَعْ عَنْ وَلِيِّكَ...»، حرز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و ... و صلوات اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
تمامی این دعاها در کتاب شریف مفاتیح الجنان موجود است.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین
السلام علی المهدی...روحی فداه
فهرست کتابچه غدیر
1. ترنم غدیر.
8.7. ما و امیرالمؤمنین
10. داستان غدیری..
12. معرفی کتاب..
13. واقعه غدیر از نگاه دیگران (2).
16. منابع.
روز هجدهم ذیالحجه به عیدالله الاکبر معروف است؛ روز عید سعید غدیر که در آن دین خدا به دستور خدا با ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام کامل شد. به شکرانه این روز بزرگ، اعمال عبادی متنوعی در منابع دینی آمده است که به تعدادی از آنها اشاره میشود(1):
« الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ»
پوشیدن لباس آراسته و پاکیزه، استفاده از عطر، شاد کردن شیعیان، صلوات فرستادن، صدقه دادن، عفو و بخشش دیگران، رفع نیاز برادران دینی، صله رحم، اطعام مومنین، تبسم داشتن، هدیه دادن و ....
هنگامیکه کاروانیان بهدستور پیامبر اسلام در محل غدیر توقف کردند؛ جلو رفتهها بازگشتند و عقب ماندگان رسیدند، نبی مکرم بر بالای جایگاهی که برایشان آماده شده بود رفتند و برای مردمی که از حج بازمیگشتند در خطبهای جامع، شیوا و نورانی فرمودند:
«حمد و ستایش اختصاص به پروردگارى دارد كه در یگانگیاش بلند مرتبه و در عین یکتایی خود به همه چیز نزدیک است؛ حکومتش با عظمت و سراسر هستی را فرا گرفته و علمش همه موجودات را احاطه نموده است؛ بدون آنکه در مکانی قرار بگیرد. با قدرت و برهان خود بر تمامی موجودات چیره است و مغلوب هیچ موجودی نمیگردد. بزرگیش همیشگی و همواره مورد ستیاش بوده است. آفریننده آسمانها است. گستراننده زمینها و حکمران زمین و آسمان است. پاک و منزه است از صفات آفریدگان، پروردگار فرشتگان و روح است.
فضل و احسان و نعمتش، همه موجودات را در برگرفته است. همه چشمها را می بیند و هیچ چشمی او را نمیبیند. بزرگوار و بردبار و صبور است. رحمتش تمام عالم را فرا گرفته است. با نعمتهایش بر آفریدگان منّت گذاشته است؛ در انتقامگیری شتاب نمیکند و در عقوبت کسانیکه [به خاطر اعمال ناشایست] شایسته مجازات شدن هستند، پیشی نمیگیرد. بر تمام نهانها و باطنها آگاه؛ و هیچ امر پوشیدهای بر او پوشیده نیست؛ و هیچ کار پنهانی بر او مشتبه نمیشود.
فقط اوست که بر تمام عالم احاطه دارد و بر همه چیز غالب است؛ قوت و نیرو در هر چیزی از اوست و بر هر چیزی توانا است. هیچ چیزی مانند او نیست. او پدید آورنده همه موجودات است؛ هنگامی که هیچ موجودی وجود نداشت. او جاودانه و برپاکننده عدل است. هیچ معبودی جز او نیست؛ او شکستناپذیر و دانا است. بزرگتر از آن است که دیدهها [در ظاهر] توانایی درک او را داشته باشند در حالی که او همه دیدهها را درک میکند. او بسیار دقیق و آگاه است.
هیچ کس با دیدن [صرف موجودات] قادر به وصف او نیست. هیچ کسی به چگونگی نهان و آشکار او دسترسی ندارد؛ مگر آنکه خداوند عزّ وجّل خودش راهنمایی و هدایت کند. گواهی میدهم که تنزّه و پاکی خداوند متعال تمام عالم را پر کرده و نورش تمام ابدیت را فرا گرفته است. خدایى كه در انجام امورش نیاز به مشورت هیچ کسی ندارد و در انجام تقدیراتش نیاز به هیچ یار و یاوری ندارد و در تدبیراتش هیچ ناهماهنگی دیده نمیشود.
خداوند آفرینش را صورت بخشید بدون اینکه الگویی از قبل داشته باشد و در آنچه آفرید از هیچ کسی کمک نگرفت، بدون اینکه متحمل زحمت و تکلّفی بشود. اراده ایجاد کرد، پس به وجود آمد و اراده آفرینش کرد، پس آفریده شد. او خدایی است که هیچ معبودی جز او وجود ندارد.
او خدایی است که هیچ معبودی جز او وجود ندارد، آفرینشش منظم، محکم وزیبا است. عادلی است که ظلم نمیکند، کریمی است که همه کارها به او بازمیگردد. گواهی میدهم او خدایی است که همه موجودات در برابر قدرت و عظمتش فروتن و ذلیل هستند. مالک تمام هستی، چرخاننده تمام افلاک است. آفتاب و ماه را آنچنان رام كرده كه هر یک براى مدتى معین در جریانند. او شب را به روز و روز را به شب که شتابان در پی آن است میپوشاند.
خداوند در هم کوبنده هر ستمگر کینهورز است. نابوده کننده هر شیطان سرکش است. هیچ ضد و مانندی ندارد. یکتایِ بی نیازی؛ که نزاده و زاییده نشده است و هیچ همتایی برای او نیست. معبود یگانه و پروردگاری بخشنده است. آنچه او میخواهد، اجرا میشود و آنچه او اراده میکند، انجام میشود. میداند؛ پس [تمام اعمال و افعال را] برمیشمارد....» (2)
آنچه از داستان غدیر برای ما اهمیت دارد، آموزههای غدیر است. وظیفه مهمی برعهده ما قرار داده شده است تا بتوانیم با رفتار و کردار و گفتار خود فضایل امیرالمومنین علی علیه السلام را معرفی کنیم. آموزهها و درسهای غدیر برای جامعه بشری کاربرد دارد.
یکی از آموزههای غدیر، گزینش بهترینها برای تصدی هر امری است. در طول تاریخ هرجا افراد نالایق بر افراد بافضیلت مقدم شدهاند، آن جامعه به هلاکت فکری، اخلاقی و عقیدتی مبتلا شده است. غدیر الگویی مناسب در انتخاب و معرفی صالحترین و شایستهترین فرد برای هدایت و رهبری جامعه به جهانیان ارائه مینماید. جایگاهی که اصلیترین وظیفه آن، سعادت بشر همراه با زندگی عزتمندانه در دنیاست.
وقتی شخصی عهدهدار مسئولیتی میشود و مردم با او بیعت میکنند، بهاین معناست که مردم باید در کارها حضور گسترده داشته باشند. نتیجه رویکرد صحیح نسبت به انسان این است که انسان مسئولیتپذیر است و پیامبران آمدهاند تا روابط بشری را اصلاح و تصحیح نمایند. در قرآن کریم بخشی از خطابهها، فردی و بخشی از آنها اجتماعی است و پیامبر اکرمJبه مردم یاد میدهند که اگر میخواهید جامعه موفقی داشته باشید، لازمهی آن، حضور همه جانبه در آن جامعه است. از جمله وظایف مردم نسبت به ولی و امام؛ شناخت کامل اوست و در پی آن است که محبت ماندگار ایجاد میشود و اگر این شناخت بهدرستی انجام نپذیرد، بهدنبالش گمراهی خواهد بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از 23 سال تلاش بیوقفه، مودت و محبت به اهل بیت: را از مسلمانان میخواهد چرا که اجر و پاداش رسالت، چنین چیزی را برای ما ایجاب مینماید.
اگر امام را اطاعت کردیم، سعادت هم برای فرد و هم برای جامعه خواهد بود.
نماز، رابطه انسان با خدا، روزه، رابطه انسان با خود، حج، رابطه همه ملتها برای اتحاد ، زکات، رابطه انسان با دیگران و ولایت کلید همه رابطههاست. امام است که ترازو و چراغ هدایت و کلید همه قفلهاست. لذا شناخت امام، رمز سعادت معنوی انسانهای مومن است. به واسطه امام است که انسان به عرفان و معرفت صحیح دست مییابد و به مقام توحید میرسد و موحّد میشود. پس اگر کسی میخواهد به حوزه توحید راه یابد به برکت امام است و همه امتحانات به اندازه حضور ما در کنار امام خلاصه میشود. در عصری که امام عصر ارواحنا فداه حضور دارند ما نیز باید زمینه حضور و همراهی خود را با خودسازی، دگرسازی و زمینه سازی فراهم کنیم و به همین جهت است که حضور در میدان و درکنار امام، یکی از آموزههای غدیر است. غدیر به وجود آمده تا به مردم بیاموزد که باید در سرنوشت خود حاضر و سهیم باشند.(4)
نامه ای به دوستدار امیر
سلام دوست من؛ دوستدار علی علیه السلام
رسیدهایم به روزی بزرگ، چه روز فرخنده و مبارکی؛ روزی بزرگ که آن را «عیدالله الاکبر» نام نهادهاند، چه عظمت و شکوهی!
این روزها نام مولایمان حیدر کرار را در نوشته و گفتار، بر در و دیوار، بسیار می بینی. می دانی که همه جا سخن از علی7 است.
نامی که آن را میشناسی و از هر نامی با آن آشناتری. شاید به یاد آوری آن زمانیکه هنوز نمیتوانستیم پدر و مادرمان را صدا بزنیم یا حتی اسم خود را درست تلفظ کنیم، این نام را میشناختیم.
یادت می آید که در همان خردسالی و نوپایی هر گاه بر زمین میافتادی، پدر یا مادر یا حتی پدربزرگمان یا مادربزرگمان با هزاران شوق و عشقی که به آموختن نام او به کودکشان داشتند می گفتند : یا علی . بگو : یا علی . بگو یا علی و بلند شو .
و ما چنین برخاسته و بلند شدیم و با یاد و عشق علی علیه السلام جان خود را سیراب نمودیم و عطش
وجودمان را فرونشاندیم. و بر همه بالیدیم و با افتخار اعلام کردیم که:
مولایمان علی علیه السلام است
همان محبوبی که تمامی واژهها برای توصیفش با آن همه عصمت و شرافت و فضیلت و حکمت و دلاوری و شجاعت و جوانمردی و غیرت و فتوت و مروت و علم و حلم و وفا و صفایش ... کوتاه و کماند و هیچگاه نشد و نتوانستیم تمام عشق و محبت و شور احساسمان را نسبت به او بیان کنیم؛ نه با گفتار نه با قلم و نه با ... با آن همه وقار و عظمت و هیمنهای که چشم ما دارد و جایی که در قلبمان دارد.
این بود که در نهایت ذوق و با شدت شوق برای پاشیدن تمام عطری که در سینه از مهرش آکنده بودیم گفتیم که نه فریاد زدیم : جانم علی جانم علی علی علی ...
و چه لذتی دارد تکرار این نام؛ امام تمامی انسانها، ایمانها و دورانها. علی بیهمتا؛ نسخه تکرارناپذیر آدمیان بلکه همه آفریدگان .
و اکنون غدیر می آید
غدیر مولا علی علیه السلام؛ امیر مومنان اماممان مایه ایمانمان و چه بگویم؟ غدیرِ جانمان علی که درودها و سلامهایمان بر روح و جانش باد .
آری همین روزهاست عید غدیر؛ عید جاوید و نوروز امید. روزی نو که دین را نوین میکند و طراوت به آیین میدهد. روز میثاق و وفاق و خانه تکانی دلها از نفاق.
و ما که مسلمانیم و دوستدار علی علیه السلام آیا آن چنان که پیامبر فرموده:
«روز غدیر افضل اعیاد امت من است»
واقعا این عید را بزرگترین و برترین عیدمان میدانیم ؟
جزای دشمنی
بعد از جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیرخم، و بیعت مردم با ایشان، این خبر در تمام شهرها پخش شد. اول کسی که با امیرالمومنین علیه السلام اظهار دشمنی کرد، شخصی به نام "نعمان بن حارث فهری" بود که از دیار خود سوار بر شترش شد و سراغ رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم آمد.
آن مرد در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: یا رسول الله! به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا دهیم، دادیم. فرمودی من فرستاده خدا هستم قبول کردیم، دستور به جهاد، حج، نماز، روزه، خمس و زکات دادی همه را پذیرفتیم. حال کارت به جایی رسیده که این جوان، پسر عمو و دامادت علی بن ابی طالب[علیه السلام]را به جانشینی خود قرار دهی. آیا این سخنی است که از پیش خود میگویی یا دستوری است که از جانب خداوند متعال به تو نازل شده است؟!
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رو به سوی او کرد و فرمود: «قسم به خدایی که معبودی جز او نیست! این دستور از جانب خداوند متعال است».
در این حال (نعمان) روی از آن حضرت برگرداند و در حالی که سوار بر شتر خود می شد، گفت: "خدایا! اگر این سخن حق است و از جانب توست (من تحمل چنین سخنی را ندارم) سنگی از آسمان بر من بفرست (و مرا به هلاکت رسان)".
این جا بود که نفرینش به اجابت رسید و سنگی از آسمان فرود آمد و در مقابل دیده همگان او را به هلاکت رساند و به مکافات دشمنی خود با ولایت امیرالمومنین علیه السلام رسید.
بعد از این حادثه آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ؛ تقاضاکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد! [معارج، 1]» در مورد این شخص و سوال و جوابش نازل شد.
یقین به جواب در توسل
علامه امینی; پس از نوشتن کتاب «الغدیر»، یک دوره از آن را برای دکتر «محمد عبدالغنی حسن» فرستاد که از علمای مصر و شاعر برجسته عرب بود. بعد از آن، دکتر عبدالغنی شعری برای علامه سرود و برای ایشان فرستاد تا از او تقدیر نماید.
علامه امینی در پاسخ، نامهای برایشان فرستادند و از سروده و شعر دکتر تشکر کردند. و در ادامه نوشتند:«چرا اصل را گذاشتید و فرع را گرفتید. ای کاش شما به جای تقدیر از من، غدیریه میسرودید و نام خود را میان غدیریهسراها ماندگار میکردید و دوستی خود را نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام نشان میدادید.
حدود 2 ماه گذشت و دکتر پاسخ نداد؛ بعد از 2 ماه، نامه ایشان به دست علامه رسید و علت تاخیرر را چنین بیان کرد:«من به این علت پاسخ نامه شما را دیر دادم که در این دنیا یک دختر بیشتر ندارم و او نیز بیمار شده و اطباء نیز از مداوا کردن او ناامید شدهاند و دخترم در حال احتضار است. به این علت اصلاً حال شعر گفتن نداشتم. ولی چون شما امر کرده بودید با چشم گریان این غدیریه را سرودهام و برایتان فرستادهام».
نامه دکتر روز پنج شنبه به دست علامه رسید. علامه امینی شب به حرم امیرالمومنین علیه السلام مشرف شدند. فردای آن روز نامهای به فرزندشان حاج آقا رضا دادند و گفتند:«این نامه را برای محمد عبدالغنی حسن پست کن. من دیشب که به حرم رفتم غدیریه این فرد را برای امیرالمومنین علیه السلام خواندم و فکر میکنم انشاءالله شفای دختر را گرفتم».
نامه علامه ارسال شد و دو هفته بعد جواب محمد عبدالغنی حسن رسید که نوشته بود: «سبحان الله، همان شبی که شما میگویید در حرم غدیریه مرا خواندید، دخترم تب شدیدی کرد و بعد از آن بهبود یافت و الان شکوفه خانه من است و این از معجزات مولا امیرالمومنین علیه السلام است».
غدیر؛ بزرگترین عید خدا
نویسنده: محمدرضا باوفا رده: کودکان ناشر: اعتلای وطن-1396
موضوع: این کتاب در مورد امیرالمومنین علیه السلام از آن زمان که 13 یا 15 سال بیشتر نداشتند و تنها اجابت کننده دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بودند تا زمانی که از جانب خداوند به جانشینی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برگزیده شدند نگارش یافته است. در این کتاب واقعه مهم و بزرگ غدیر با زبانی دلنشین، ساده و روان بیان شده است.
غدیر؛ حقیقتی بر گونه تاریخ
نویسنده: رضا فرهادیان رده: نوجوانان ناشر:انتشارات جمکران-1385
موضوع: در این کتاب سعی شده که سیر واقعه به ترتیب و مستند با زبانی ساده و گویا، ارائه شود تا هر مخاطب منصفی را به راحتی در فضای معنوی حادثه قرار دهد.
غدیر در قرآن
نویسنده: محسن قرائتی رده: بزرگسال ناشر:درس هایی از قرآن-1387
موضوع: در این کتاب گزیدهای از مباحث درسهایی از قرآن استاد حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در موضوع ارتباط آیات قرآنی و عید غدیر به مخاطب ارائه شده است.
من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست
تمام قرآن در حمد و حمد بسم الله تمام بسمله در با علی چو نقطهی باست
خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست مصون ز نار جحیم و عذاب حق فرداست
علی کسی است که یک ذره از ولایت او نجات بخش تمامی خلق روز جزاست
علی کسی است که یک خردل از محبت او نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست
اگر ز خاک درش کسب آبرو نکند یقین کنید که در حشر آبرو رواست
چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت اگر به غیر علی کس خلیفه گفت خطاست
بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ ز بند بندم آید ندا علی مولاست
اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست
به حق کسی نبرد راه جز ز راه علی به هوش باش که راه علی بود ره راست
لوا ی حمد به دست علی بود فردا تمام محشر در ظل این بلند لواست
پیمبران همه در تحت دین لوا آیند که این لوای مقدس همان لوای خداست
مرا به روز قیامت به خلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست
جهنم است بهشتی که بی علی باشد جحیم با رخ نورانی علی ، زیباست
تمام عالم ایجاد بی وجود علی بسان کشتی بی ناخدای در دریاست
مرا بس است تولای چهارده معصوم که این ولایت فوق تمام نعمتهاست (5)
در بررسی روایات، کمتر حدیثی در میان احادیث اسلامی از نظر سند و اعتبار به پایه حدیث غدیر میرسد. این حدیث هزاران بار در منابع روایی اهل سنّت تکرار شده و مورد تأیید بزرگان ایشان قرار گرفته و جمع کثیری از عالمان اهل سنّت به متواتر بودن این حدیث اعتراف کردهاند.
یکی از دانشمندان برجسته اهل سنت که درباره حدیث غدیر کتابی نگاشته و قطعی و متواتر بودن این حدیث را اثبات کرده است، "محمد بن جریر طبری" است. طبری محدث، مفسر، فقیه و مورخ برجسته سنی مذهب قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری و شخصیتی شناخته شده است که میتوان او را در ردیف برخی از بزرگترین مؤلفان سنی مانند خطیب بغدادی، ابن جوزی، شمسالدین ذهبی و ابنحجر قرار داد. نفوذ چشمگیر نوشتههای او، به ویژه دو کتاب تاریخ و تفسیر او بر آثاری که پس از او نگارش یافته، برای شناخت برجستگی او کافی است.
کتاب تاریخ او که به «تاریخ طبری» مشهور است، یکی از مهمترین منابع مطالعاتی تاریخ اسلام است. کتاب تفسیرش که به «جامع البیان» و «تفسیر طبری» معروف است، يكى از قدیمیترین، جامعترین، مهمترين و تأثيرگذارترين تفاسير جهان اسلام است.
طبری کتابی به نام «الولایه» یا «طُرُق حدیث غدیر» دارد که در آن به تحقیق درباره اسناد حدیث غدیر و شخصیتهایی از اهل سنت که این حدیث را نقل کردهاند، پرداخته است. انگيزه طبری در تأليف این کتاب اظهار نظر یکی از علمای اهل سنت به نام «ابوبکر بن ابی داوود سجستانی» بود که با طبری در یک دوره زندگی میکرد. در مجلسی درباره عدم صحت حديث غدير صحبت میکند و چنین بیان میدارد که امیرالمؤمنین علیه السلام اساسا در حجة الوداع حاضر نبوده است تا غديری در کار بوده باشد. اين سخن، خشم طبری را بر میانگیزد و او را به نگارش اين رساله در اثبات درستی حديث غدير وا میدارد.(6)
ظاهراً طبری در کتاب الولایه هفتاد و پنج طریق مختلف برای حدیث غدیر گرد آورده است؛ یعنی با هفتاد و پنج سند مختلف حدیث غدیر را نقل کرده است تا اثبات کند که این حدیث متواتر و قطعی است.
در سالهای اخیر تاریخ پژوه معاصر استاد رسول جعفریان به جمع آوری این نقلها از کتابهای مختلف پرداخته و پس از تصحیح آنها، در سال 1386آن را تحت عنوان «بخشهای بر جای مانده کتاب فضائل علی بن ابی طالب علیه السلام و کتاب الولایه» به چاپ رسانده است و در آن 131 روایت در فضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام و 35 طریق برای حدیث غدیر را ذکر کرده است.
برای نمونه، حدیثی درباره غدیر که طبری در این کتاب آورده است را مرور میکنیم:
طبری از أبىكُريب از شاذان از شريك از ادريس الأودى از برادرش داود بن يزيد نقل میکند که: «دَخَلَ أبوهُرَيرَة المَسْجِدَ، فَاجْتَمِعَ الناسُ اليهِ، فَقامَ اليهِ شابٌّ، فقالَ: أنْشَدَكَ باللّهِ! أسَمِعْتَ رَسُولَ اللّهِ يَقُولُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ ؟ قَالَ نَعَمْ!؛ ابوهریره وارد مسجد شد؛ مردم اطرافش جمع شدند و جوانی برخاست و گفت: تو را به خدا قسم میدهم آیا تو از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدهای که فرمود:«هر کس من سرپرست و صاحب اختیار او هستم، پس علی علیه السلام سرپرست و صاحب اختیار اوست»؟ ابوهریره گفت: بله!».(7)
1- برگرفته از کتاب مفاتیح الجنان، اعمال روز عید غدیر.
2- الاحتجاج، ج1، ص55، احمد بن علی طبرسی، نشر مرتضی، مشهد، 1403ق، اول، تحقیق محمدباقر خرسان.
3- غدیر شناسی ( پاسخ به ۱۱۰ پرسش پیرامون غدیر، برای نوجوانان و جوانان ). محمد دشتی، قم - ایران: مؤسسه فرهنگی تحقيقاتی اميرالمومنين علیه السلام، ۱۳۸۶ش.
4- «درسهایی که از غدیر میگیریم» برگرفته از سایت:
www.fa.mouood.com/23869/news/ cultural-news/
۵- تلخیص از « پیام نور به لبهای پیک وحی خداست (غدیریه110بیت)»، نخل میثم، ج1، به آدرس:
http://nakhlemeysam.ir/page/payame-noor-be-labhaye
6- (تذکرةالحفاظ، ج 2، ص 202؛ تاريخ مدينة دمشق، ج 52، ص 197 – 198)
7- جهت مطالعه بیشتر ر.ک: «بخشهای بر جای مانده کتاب فضائل علی بن ابی طالب و کتاب الولایه»، رسول جعفریان، تهران، دلیل ما، چاپ اول، 1386ش.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین علیه السلام
السلام علی المهدی...روحی فداه
کتابچه عید سعید غدیر 1402
فهرست
2. ترنم غدیر.
3. امام علی علیه السلام از دیدگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم.
7. معرفی کتاب..
10. غدیر و حضرت مهدی ارواحنا فداه (2)
11. واقعه غدیر از نگاه دیگران..
روز هجدهم ذیالحجه به عیدالله الاکبر معروف است؛ روز عید سعید غدیر که در آن دین خدا به دستور خدا با ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام کامل شد. به شکرانه این روز بزرگ، اعمال عبادی متنوعی در منابع دینی آمده است که به تعدادی از آنها اشاره میشود(1):
« الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ»
پوشیدن لباس آراسته و پاکیزه، استفاده از عطر، شاد کردن شیعیان، صلوات فرستادن، صدقه دادن، عفو و بخشش دیگران، رفع نیاز برادران دینی، صله رحم، اطعام مومنین، تبسم داشتن، هدیه دادن و ....
کتابهای حدیثی اهل سنت را که ورق میزنی کمتر کتابی را مییابی که در آن از فضائل امیرالمومنین علیه السلام سخن نگفته باشد...
خوشتر آن باشد که وصف دلبران گفته آید در حديث دیگران
ابن عباس میگوید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «لَوْ أَنَّ الفِّيَاضَ أَقْلَامٌ وَ الْبَحْرَ مِدَادٌ وَ الْجِنَّ حُسَّابٌ وَ الْإِنْسَ كُتَّابٌ مَا أَحْصَوْا فَضَائِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ؛ اگر همه باغها قلم شوند و دریا مرکب شود و جنّیان حسابگری کنند و آدمیان بنویسند، قادر به شمارش فضائل علی بن ابی طالب علیهالسلام نخواهند بود» (المناقب خوارزمی، قم، جامعه مدرسین، چاپ چهارم، ص 32)
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که تر کنم سرِ انگشت و صفحه بشمارم
و در جای دیگر فرمود: « اِنّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ لأخي عَلِيّ فَضائِلَ لاتُحْصي كَثْرَةً فَمَن ذَكَرَ فَضيلَةً مِنْ فَضائِلِهِ مُقِرّاً بِها غَفَرَ اللّه ُ لَهُ ما تَقَدّم مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأَخّر وَ مَنْ كَتَبَ فَضيلَةً مِنْ فَضائِلِهِ لَم تَزَل الْمَلائِكَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ ما بَقِيَ لِتِلْكَ الْكِتابَة رَسْمٌ وَ مَنْ اسْتَمَعَ اِلي فَضيلَة مِنْ فَضائِلِه کَفَرَ اللّهُ لَهُ الذّنُوبَ اللّتي اِكْتَسَبَها بِالإسْتِماع وَ مَن نَظَر اِلي كِتابٍ مِنْ فَضائِلِه کَفَرَ اللّهُ لَهُ الذّنُوبَ اللّتي اِكْتَسَبَها بِالنّظَر ؛ بهراستی خداوند برای برادرم علی علیه السلام فضائل بیشماری قرار داده است که اگر کسی یکی از آن فضائل را از روی اعتقاد و اعتراف بیان نماید، خداوند گناهان گذشته و آینده او را میبخشد و اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بنویسد، تا هنگامی که آن نوشته باقی است، ملائکه برای او استغفار میکنند و اگر کسی یکی از فضائل آن حضرت را بشنود، خداوند همه گناهانی را که از راه گوش انجام داده است میبخشد و اگر کسی به نوشتهای درباره فضائل علی علیه السلام نگاه کند، خداوند تمام گناهانی که از راه چشم کرده است را میپوشاند و از آن در میگذرد.» (المناقب، ص 32)
آن چه خوبان همه دارند تو تنها داري
همچنین پیامبر مکرم صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به علي علیه السلام فرمود: «جَعَلتُکَ عَلماً فیما بَینی وبَین أُمتی، فَمَنْ لَمْ یتبعک فقد کفر؛ من تو را پرچم هدایت بین خود و امتم قرار دادم؛ پس هر کس از تو پیروی نکند، کافر شده است.» (تاریخ دمشق ابن عساکر، ج42، ص388)
و در حدیثی دیگر فرمود: «عُنوانُ صَحيفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَليِّ بنِ ابيطالب علیه السلام ؛سرلوحه پرونده هر مومن دوستی علی ابن ابی طالب است.» (ینابیع المودة قندوزي، ص105)
آفتابی چون علی در سایهی پیغمبر است
از جناب سلمان علیه السلام درباره علی بن ابیطالب علیه السلام سوال کردند؛ جواب داد: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: «عَلَيْكُمْ بِعَلِيِّ بْنِ أبِي طَالِبٍ فَإِنَّهُ مَوْلَاكُمْ فَأحِبُّوهُ وَ كَبِيرُكُمْ فَاتَّبِعُوهُ وَ عَالِمُكُمْ فَأكْرِمُوهُ وَ قَائِدُكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ فَعَزِّزُوهُ وَ إِذَا دَعَاكُمْ فَأجِيبُوهُ وَ إِذَا أمَرَكُمْ فَأطِيعُوهُ أحِبُّوهُ لِحُبِّي وَ أكْرِمُوهُ بكَرَامَتِي مَا قُلْتُ لَكُمْ فِي عَلِيٍّ إِلَّا مَا أمَرَنِي بِهِ رَبِّي جَلَّتْ عَظَمَتُه؛ بر شما باد به پيروي از علی بن ابی طالب علیه السلام! به راستی او مولا و سرپرست شماست، پس او را دوست بدارید و بزرگ شماست، پس از او پیروی کنید و دانشمند شماست، پس او را گرامي بداريد و پیشوای شما به سوی بهشت است، پس او را عزیز دارید. هرگاه شما را به کاری دعوت کند اجابت کنید و اگر دستور داد اطاعت کنید، به خاطر دوستی من او را دوست بدارید و به خاطر بزرگی من او را بزرگ شمارید. بدانید من چیزی درباره علی علیه السلام به شما نگفتم جز آنچه خدای عظيم مرا به آن امر کرده است.» (المناقب، الموفق خوارزمی، جامعه مدرسین قم، ص 316، ح 316)
این صفحات قطرهای از دریای بیکران فضائل مولی الموحدین علیه السلام است که از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است و در پایان حضرتشان فرمودند: «ذِكْرُ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ؛ یاد علی علیهالسلام عبادت است». (تاریخ دمشق ابن عساکر، ج ۴۲، ص ۳۵۶)
شیعه در لغت به معنای «همراهان و پیروان» است. واژه شیعه یازده بار در قرآن به کار رفته است؛ اولین مرتبه در سوره انعام و آخرین بار در سوره قمر. این لغت به لحاظ واژگانی مشتق از فعل «شاع، یشیع» به معنای «گسترش یافتن، پراکندن، فاش ساختن، شناساندن و شناخته شدن» است و در این معنی فقط یک بار در قرآن به کار رفته است:
(سوره نور، آیه ۱۹)
«إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا…».
كساني كه دوست دارند زشتیها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد....
معنای ابتدایی اصطلاح «شیعه»که در قرآن بیان گردیده، این معانی است: جناحها،جوامع،افرادی که دیدگاهها و باور مشابهی دارند، پیروان و حامیان. همانگونه که در سوره صافات، آیه ۸۳ نشان داده شده است:
«وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ»
«به درستی که ابراهیم از شیعیان او (نوح) بود».
معناى «پیرو، انصار و حامی» برای واژه «شیعه» بدین معناست که اگر کسی از شخصى پیروى کند و از او حمایت نماید، به او «شیعه» گفته میشود. لفظ «شیعه» به این معنا بر مفرد، جمع، مرد و زن ـ اطلاق میشود و به همین معنا، در قرآن کریم به کار رفته است؛ آنجا که میفرماید: (سوره قصص، آیه 15)
«هذا مِن شیعتِه و هذا مِن عدوّهِ فاستغاثَهُ الّذی مِن شیعتِه عَلى الّذی مِن عدوِّه»
یکى از پیروان او (حضرت موسی علیه السلام) بود و دیگرى از دشمنانش. آن که از پیروانش بود، بر ضد کسى که دشمن وى بود، از او یارى خواست.
اما «شیعه» در اصطلاح کلامى به گروهى از مسلمانان گفته میشود که ولایت و محبت على بن ابى طالب علیه السلام و سایر امامان معصوم علیهم السلام از فرزندان او را در دل دارند و از ایشان پیروى میکنند.
به عقیده شیعیان، منصب امامت و خلافت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همانند نبوت، یک منصب الهى است و از این رو امام باید با نصّ خاصى از جانب خدا یا رسول او تعیین شود و مردم نمیتوانند از پیش خود، امام و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مشخص سازند. شخص امام نیز باید از ویژگیهایى از قبیل عصمت برخوردار باشد.
نویسنده : محمدحسین صفاخواه؛
رده سنی: جوانان؛
محتوا: کتاب مجموعهای از داستانهای مرتبت با واقعه غدیر است که گوشههایی از تاریخ را با زبان قصه بازگو میکند.
نویسنده: محمدرضا حکیمی؛
رده سنی: بزرگسال؛
محتوا: کتاب تحقیقی است در مورد آثار اعتقادی و اجتماعی واقعه غدیر در طول تاریخ و اثبات لزوم «ولیّ» با ادله عقلی و نقلی متعدد. نویسنده با معرفی کتابهایی در این زمینه، مطالب مفصلی درباره کتاب الغدیر علامه امینی دارد که در آن به روش کار او، زحمات بیدریغش، سفرها، نگرشها و نتایجی که ثمره تلاش بیش از سی ساله اوست میپردازد.
یکی از کتب مرجع که در آن از غدیر صحبت شده کتاب مسند احمد بن حنبل است . مسند احمد حنبل یکی از کتب اهل سنت و جزء صحاح سته (ششگانه) است که مورد قبول علمای اهل سنت قرار دارد.
نویسنده : احمد بن حنبل
رده سنی : بزرگسالان
محتوا : شامل روایاتی است که به صحابه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده شده . نویسنده این مجموعه، حدود 27000 روایت را در 45 جلد کتاب جمع آوری نموده است .
علم گسترده، عصمت و مصونیت از گناه و خطا از شرایط اصلی و اساسی امام است چون امام همه وظایف پیامبر را به جز دریافت وحی داراست. شناسایی چنین فردی جز از راه وحی ممکن نیست. از این جهت شیعه بر اساس آیات و روایات متعدد، معتقد است که مقام امامت یک منصب الهی است و امام باید از جانب خداوند منصوب و معیّن گردد و توسط شخص پیامبر یا امام قبلی به مردم معرفی شود. تنها خداست که میتواند فرد دارای صلاحیت برای امامت را از میان انسانها بشناسد و هیچ کس حتی پیامبر و امام هم در انتخاب امام دخالت ندارند. بر همین اساس تعیین امام علی علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روز غدیر توسط خود خدای تعالی صورت گرفت و نقش پیامبر تنها ابلاغ این انتخاب و تعیین الهی به مردم بود. از جمله آیاتی که در قرآن کریم دراین باره آمده است میتوان به این دو آیه اشاره کرد:
چون همه مسلمانانی که از حج برمیگشتند در محلی به نام غدیر خم به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جمع شدند و ایشان امام علی علیه السلام را به دستور خدا به عنوان جانشین خود معرفی کردند.
ابتدا مردها خدمت حضرت آمده با حضرت دست میدادند و میگفتند: «السلام علیک یا امیرالمومنین» پس از بیعت مردان، امام علیه السلام جلوی خیمه نشستند و تشت آبی را مقابل آن حضرت گذاشتند و امام علیه السلام دست مبارکشان را در آب فرو بردند و آنگاه زنان میآمدند و دست در آب زده و میگفتند : «السلام علیک یا امیرالمومنین» و به این ترتیب زنان نیز با امامشان بیعت کردند.
همچنان که قرآن کریم میفرماید: «وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاْءَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّــلِحُونَ (انبیاء،105) »؛ «در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته ام وارث [حکومت] زمین خواهند شد.» تمام ادیان الهی اعتقاد به منجی و مصلح دارند و همه به آمدن آخرین منجی بشارت دادهاند و در کتب اصلی و غیر تحریف شده به شخص حضرت مهدی ارواحنا فداه بشارت داده شده و در کتابهای موجود فعلی در دست پیروان ادیان اشاراتی به این مسئله شده است. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم با توجه به احاطهای که به کتب آسمانی و مذاهب گذشتگان داشتهاند، این جمله رسا را در غدیر خم اعلام فرمودند: «اَلا اِنَّهُ قَدْبَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛ آگاه باشید که تمامی گذشتگان به [ظهور] او بشارت داده اند». این جمله نشان میدهد که در کتب ادیان گذشته صریحتر از آنچه موجود است، به آمدن حضرت مهدی ارواحنا فداه اشاره شده و گذشت زمان و دست تحریف آن را تغییر داده است.
ظهور و قیام حضرت مهدی ارواحنا فداه دستاوردها و برکات بی شماری برای بشریت دارد؛ از عدالت فراگیر و همه جانبه گرفته تا امنیت واقعی در ابعاد مختلف، و از پیشرفت شگرف علوم گرفته تا رشد عقلانی بشر و غیره. یکی از مهمترین دستاوردهایی که در خطبه غدیر مورد اشاره قرار گرفته، این امر است که در زمان ظهور با هر کس به اندازه استعداد، لیاقت و توان علمی او برخورد میشود. لیاقت محوری همه جانبه فقط در آن زمان تحقق خواهد یافت و در آن دوره است که نه کسی بیش از حق خود دریافت میکند و نه کمتر از آن. حضرت ختمی مرتبت Jبا توجّه به اهمیّت این دستاورد فرموده است: «اَلا اِنَّهُ قَسِیمُ [یَسِمُ] کُلِّ ذِی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَکُلِّ ذِی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ؛ هشدار که او هر صاحب فضلی را به اندازه ارزش و فضل او و هر نادانی را به اندازه نادانیاش تقسیم [و نشان] میکند.»
أحمد بن حنبل متولد سال 164 قمری بوده و پیشوای حنبلیان - یکی از چهار مذهب فراگیر فقهی اهل سنت - و یکی از شاخصترین افراد مکتب اصحاب حدیث است. پس از وی اصحاب حدیث بیش از هرکس به گفتهها و نوشتههای وی در تأیید افکار خویش استناد جستهاند. از میان محدّثان اهلسنّت، محمد بن اسماعیل بخاری، مسلم بن حجاج نیشابوری، ابوداود سجستانی و بسیاری دیگر از او روایت نقل کردهاند. أحمد بن حنبل به سال 241 قمری در سن 77 سالگی در بغداد درگذشت.
مشهورترین کتاب أحمد بن حنبل همان «مُسند» اوست که از معتبرترین کتب در نزد اهل سنت بوده و از نظر زمان تألیف نیز مقدم بر بسیاری از کتب معتبر حدیثی اهل سنت – منجمله صحیح بخاری و صحیح مسلم - است.
وی علاوه بر این که خود از راویان حدیث غدیر است، در کتاب فضائل الصحابه بخشی را به فضائل امام علی علیه السلام اختصاص داده و در آن تعدادی از فضائل آن حضرت را ذکر کرده که این بخش با عنوان «فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب [علیه السلام]» به صورت جداگانه به چاپ رسیده است. او به گفته خودش ۳۰ هزار حدیث در فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام بهخاطر داشته و درباره شخصیت آن حضرت میگوید: «درباره هیچ یک از صحابه رسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم] به اندازه علی بن ابی طالب [علیه السلام] فضایل نقل نشده است.»
ترتیب مسند احمد بن حنبل مبتنی برارزش و اعتبار صحابه و در یازده محور تنظیم شده که هر محور چند جلد را پوشش داده است:
یکی از روایاتی که در کتاب "مسند احمدبن حنبل" آمده است را با هم مرور میکنیم :
- حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ، حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَكِيمٍ الْأَوْدِيُّ، أَخْبَرَنَا شَرِيكٌ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ وَهْبٍ، وَعَنْ زَيْدِ بْنِ يُثَيْعٍ، قَالا: نَشَدَ عَلِيٌّ النَّاسَ فِي الرَّحَبَةِ: مَنْ سَمِعَ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ إِلا قَامَ، قَالَ: فَقَامَ مِنْ قِبَلِ سَعِيدٍ سِتَّةٌ، وَمِنْ قِبَلِ زَيْدٍ سِتَّةٌ، فَشَهِدُوا أَنَّهُمْ سَمِعُوا رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ لِعَلِيٍّ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ: " أَلَيْسَ اللهُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ؟ " قَالُوا: بَلَى قَالَ: " اللهُمَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ، اللهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ "
... سعید بن وهب و زید بن یثبع روایت میکنند که حضرت علی[علیه السلام]در رحبة (محلی در کوفه) مردم را قسم داد به اینکه هرکس فرمایش رسول خدا [صلی الله علیه و آله و سلم]را در غدیر خم شنیده است، بپاخیزد. پس از جانب سعید بن وهب شش نفر و از جانب زید بن یثبع نیز شش نفر برخاستند و شهادت دادند که از رسول خدا [صلی الله علیه و آله و سلم]شنیدهاند که در مورد علی [علیه السلام]در روز غدیر خم فرمود: آیا خداوند بر مؤمنین اولی نیست؟ گفتند: بلی. فرمود: خدایا، هرکس که من مولای او هستم علی نیز مولای اوست. خداوندا دوست بدار کسی که او را دوست میدارد و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی کند. (مسند الإمام أحمد بن حنبل ج2 ص262)
1- غدیر توجه دادن به مبنا و ملاک مشروعیت و صحت حکومت در اسلام است.
در دنیای غرب و علوم سیاسی رایج، ملاک مشروعیتِ نوع حکومت و مشروعیتِ زمامداران، خواست مردم است. یعنی آن نوع حکومتی صحیح است که مردم آن را بخواهند و پسند کنند و کسانی حق حاکمیت بر جامعه را دارند که مردم آنها را بخواهند و قوانینی خوب هستند که عموم مردم آنها را قبول داشته باشند و بپسندند. اما در مکتب غدیر، ملاک مشروعیتِ حکومت، الهی است. یعنی آن نوع حکومتی مشروعیت دارد و مورد قبول است که سمت و سوی الهی داشته باشد. البته سمت و سوی الهی داشتن به معنای این نیست که حکومت تنها باید به جنبههای اخروی و معنوی حیات بشر توجه کند. بلکه به معنای این است که ساختار حکومت باید به گونهای طراحی شود که تمام جنبههای حیات انسان و تمام ابعاد وجود او را به آن شیوهای که نوع خلقت و فطرت او اقتضاء میکند مورد توجه قرار دهد و به هر بُعدی از ابعاد انسان به آن میزانی که لازمه وجود او است بپردازد و هیچ بُعدی را از قلم نیندازد. البته جهتگیری اصلی در تمام این پرداختنها و توجه کردنها بایستی ناظر به حیات معنوی و روحانی و اخروی انسان باشد و این مسأله اصل قرار بگیرد و بقیه امور فرع بر آن باشند. بنابراین آنچه گفته میشود که «ملاک مشروعیت حاکمان، الهی است» به این معنا است که «کسانی حق حاکمیت بر جامعه را دارند که اولا حقیقت وجود انسان و ابعاد مختلف وجودی او را به درستی بشناسند و ثانیا توانایی برقراری حکومتی با شرایط بالا را داشته باشند»
2- فضائل و کمالات رهبری امت
خداوند متعال برای جانشینی و رهبری مردم پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فردی را برگزید که دارای علم و آگاهی وسیع و تقوای شدید و شجاعت عظیم و مدیریتی والا بود. با انتخاب امام علی علیه السلام در این جایگاه، اینگونه میتوان درس گرفت که رهبر جامعه باید دارای چنین فضایل و کمالاتی باشد تا بتواند جامعه را به سمت اهداف الهی رهنمون باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در غدیر، علی علیه السلام را به عنوان داماد یا پسرعموی خود معرفی نفرمود یا آنکه بخواهد همچون رسم عرب جانشینی برای خود معین سازد بلکه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از رسالت عالی انسان، فرمانبرداری از خدا، صداقت، امانت، درستی و راستی سخن به میان آورد و خطاب به مردم فرمود: «آیا من در این امور از عبودیت و صداقت و طهارت و .... بر شما اولویت ندارم؟» همه با یک زبان گفتند: «آری شما اولی از ما بر ما هستید.» و بدین وسیله به ما آموختند یکی از ملاکهای رهبری و پیشوایی، دارا بودن این کمالات و فضائل است. آری درس غدیر برای بشریت، درس گزینش شایسته ها و شایسته سالاری و دفن قومسالاری و افتخار تبارگرایی و منسوخ ساختن سیاست نژادپرستی و بنیاد نهادن سیاست بر محور فضیلت و شرافت هاست.
3- نیازهای جامعه
اسلام آيينى است كه به نيازها و خواستههاى مشروع اجتماعی انسان پاسخ گفته و آنها را به فراموشى نسپرده است. اگر در جامعه حكومت و رهبر وجود نداشته باشد، طبيعى است كه جامعه دچار اختلال و هرج و مرج گردد. نتیجه رها بودن انسان و عدم حاكميت قانون بر جامعه نیز هرج و مرج است.در حالیکه يكى از اهداف اساسى حكومت، ايجاد نظم و امنيت در جامعه و جلوگيرى از درگیری و آشوب است. نگاهى اجمالى به احكام و قوانين اسلامى حاكى از آن است كه ماهيت اين احكام به گونهاى بوده كه اجرای آنها تنها در سايه ايجاد حكومت و وجود رهبر شایسته ميسّر است. به تعبیر امام راحل: «مجموعۀ قانون براى اصلاح جامعه كافى نيست. براى اينكه قانون مايه اصلاح و سعادت بشر شود، به قوه اجراييه و مجرى احتياج دارد. به همين جهت، خداوند متعال در كنار فرستادن يك مجموعه قانون، يعنى احكام شرع، يك حكومت و دستگاه اجرا و اداره مستقر كرده است. رسول اكرم Jدر رأس تشكيلات اجرايى و ادارى جامعه مسلمانان قرار داشت.»
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمومنین روحی فداک
السلام علیک یا صاحب الزمان ادرکنی
کتابچهی غدیر 1401
2. ترنم غدیر
5...6. جایگاه شیعه در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله
7. معرفی کتاب
8. سوالات آشنایی با غدیر (برای نوجوانان)
9. واقعه غدیر
13.غدیر و معرفی حضرت مهدی ارواحنا فداه
در اعمال روز غدیر
روز هجدهم ذى الحجه به عید الله الاکبر معروف است. روز عید سعید غدیر که در آن دین خدا به دستور خدا با ولایت امیرالمومنین علیه السلام کامل شد. به شکرانه این روز بزرگ، اعمال عبادی متنوعی در منابع دینی آمده است که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلْنَا مِنَ الْمُتمسكين بولاية أمير الْمُؤْمِنِينَ وَالْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمْ السلام»
«الْحَمْدُ لله الذي جَعَلَ كمال دينه و تمام نعمته بولاية أمير الْمُؤْمِنِينَ عَلَى بْنِ أبي طالب عَلَيْهِ السلامُ»
پوشیدن لباس آراسته و پاکیزه استفاده از عطر شاد کردن شیعیان صلوات فرستادن صدقه دادن عفو و بخشش دیگران رفع نیاز برادران دینی صله رحم اطعام مومنین، تبسم داشتی، هدیه دادن و ....
امام علی ابن ابی طالب علیه السلام ۲۳ سال قبل از هجرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در روز سیزده رجب در خانه کعبه به دنیا آمد. ایشان تنها انسانی است که در طول تاریخ بشر از چنین جایگاهی برخوردار هستند.
حضرت امیرالمومنین علیه السلام اولین مردی بودند که در ۸ سالگی به دین اسلام گرویدند.
حضرت علی علیه السلام طبق آيه «وَ أَنْذِرْ عَشيرتكَ الْأَقْربین» در همان سنین نوجوانی، مقام ولایت و جانشینی پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم را به دست آورند.
امام المومنین علیه السلام طبق آیه ۲۰۷ سوره بقره در ليلة المبيت به جای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سللم در بستر ایشان خوابیدند تا جان پیامبر را حفظ کنند و خداوند فرمود: «جانش را برای رضای خدا معامله کرد.»
حضرت مولی الموحدین علیه السلام همسر بهترین زنان عالم، داماد بهترین مردان عالم و پدر بهترین فرزندان عالم بودند.
حضرت حیدر کرارعلیه السلام به خاطر شدت رشادت در میادین دفاع از اسلام و پیامبر گرامی آن از طرف خدای متعال صاحب لقب «لَا فَتَی إلّا عَلِیّ وَ لَا سَیْفَ إلّا ذُوالْفَقَارِ» شدند.
حضرت مولی المتقین علیه السلام به خاطر اخلاص در عمل مورد تقدیر پیامبر رحمت قرار گرفتند و فرمودند: «یک ضربت علی علیه السلام در جنگ خندق از عبادت جن و انس بالاتر است.»
حضرت امام الموحدين علیه السلام آنقدر در راز و نیاز با خدای متعال متوجه او میشدند که در حال نماز تیر را از پای آن حضرت خارج میکردند و ایشان متوجه نمیشدند.
یاور مستمندان در حال نماز، انگشتر خود را به فقیر دادند و چون این کار ایشان فقط برای خدا بود آیه در شأن ایشان نازل شد: «همانا ولی شما خدا و رسول او است و کسانی که ایمان آوردهاند و همانا نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.»
پدر امامان معصوم با همسر و فرزندانشان سه روز در حالی که روزه بودند، افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و این کار را فقط برای خدا انجام دادند و برای آن مزدی از خدا طلب نکردند. خداوند در سوره انسان این عمل ایشان را تایید کرد و به مقامات اهل بیت: اشاره مینماید.
حضرت امیرالمومنین علیه السلام نهایتا پس از ۲۵ سال صبر و خانه نشینی برای زنده نگاهداشتن اسلام بهخاطر عدالت زیادشان از طرف دنیاپرستان و کافران و منافقین و جاهلین تحمل نشدند و در خانه خدا در حالی که در سجده بودند به شهادت رسیدند و ندای فزت و رب الکعبه را سر دادند.
از همان ابتدای اسلام پیروان امام علی علیه السلام به نام شیعه معروف شدند. شیعه را به کسانی میگویند که معتقد به ولایت و خلافت بلافصل حضرت علی علیه السلام بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هستند. در میان فرقههای مختلف اسلامی مباحث زیادی بر این مطلب شکل گرفته است که به پیروان علی بن ابی طالب علیه السلام از چه زمانی لفظ شیعه گفته شده است. روایات متعددی از صدر اسلام در کتابهای علما نگاشته شده که استفاده از کلمه شیعه را به شخص پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نسبت میدهد.
اصطلاح «شیعهی علی» نخستین بار در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمده است. جابر بن عبدالله انصاری میگوید: «ما نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم نشسته بودیم که علی بن ابی طالب علیه السلام وارد شد. در این هنگام رسول خدا فرمود: «قسم به کسی که جانم در دست اوست این مرد و شیعیان او روز قیامت رستگارند.:» [مقاتل الطالبین، ابوالفرج اصفهانی]
همچنین جلال الدین سیوطی یکی از علمای قرن نهم اهل سنت در کتاب تفسیر خود روایتی را از ابنعباس چنین آورده: وقتي آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ؛ کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقند.» (بینه،۷) نازل شد؛ پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم به علی علیه السلام فرمود: «آنها منظور از بهترین مخلوق در آیه تو و شیعیان تو می باشند». (در المنثور، ج6)
روایات فراوان دیگری در مصادر حدیثی اهل سنت از زبان پیامبر در مورد شأن و منزلت شیعیان آمده که در اینجا به برخی از آنها اشارهای میکنیم:
اگرچه شیعیان در ابتدای امر و در زمان حضور رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان یک گروه اجتماعی فعالیتی با نام گروه، حزب، فرقه و مذهب شیعه نداشتهاند لیکن بهعنوان پیروان امام علی علیه السلام در ابتدا و طی سالهای بعد به عنوان رهروان راه اهلبیت عصمت: و از فرزندان حضرت علی علیه السلام شناخته شده و به عنوان یکی از مذاهب تاثیرگذار در مکتب اسلام نقشآفرینی کردند. آنان که دین خود را از وارثان و جانشینان برحق پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از طریق اهل بیت: را ایشان گرفته بودند، همواره راه سعادت را پیموده و درصدد اصلاح جامعه بر اساس اسلام راستین بودهاند. در مکتب اهل بیت: و احادیث رسیده از ایشان صفات و ویژگیهای خاصی برای شیعیان شمرده شده که برای آگاهی از آنان میتوان به کتابهایی که در این زمینه نگاشته شده مراجعه نمود.[1]
کتاب «حماسه غدیر»
نویسنده: محمد رضا حکیمی موضوع: شناسایی و معرفی اثر ارزشمند علامه امینی «الغدیر»
کتاب «گزارش لحظه به لحظه از واقعه غدیر»
نویسنده : محمدباقر انصاری موضوع: گزارش کامل واقعه غدیر از آغاز حرکت از مدینه به مکه و حضور در غدیر
کتاب سه جلدی «غدیر در قرآن- قرآن در غدیر»
نویسنده: محمد باقر انصاری موضوع رابطه قرآن با غدیر و غدیر با قرآن چیست؟ آیا آیات غدیر در قرآن دلیل بر اثبات جانشینی علی علیه السلام نیست؟ علل انحراف امت بعد از واقعه غدیر خم چیست؟
کتاب «اگر در غدیر بودیم»
نویسنده: محمد باقر انصاری موضوع: مطالعه این کتاب باعث میشود خواننده با ذهن بازتری واقعه غدیر را قضاوت کند.
کتاب «فرهنگنامه غدیر»
نویسنده : جواد محدثی موضوع: فرهنگ الفبایی غدیر. در هر کدام از حروف الفبا، موضوعاتی انتخاب شده که به نوعی مربو به غدیر است.
کتاب «الغدیر»
نویسنده: علامه عبدالحسین امینی موضوع: در اثبات ولایت بلافصل علی بن ابی طالب علیه السلام بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و اثبات مذهب حقه شیعه است.
روز غدیر چه روزی است؟
روز هجدهم ماه ذی حجه، روزی است که در منطقه غدیر خم نزدیک شهر مکه، امام علی علیه السلام به جانشینی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم توسط پیامبر به همگان معرفی شدند.
در روز غدیر چه اتفاقی افتاد؟
وقتی که حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم به همراه زائران خانه خدا از سفر حج به منزلشان برمیگشتند در منطقه غدیرخم که محل جدا شدن مسافران مصر، عراق، شام و مدینه بود همه را به خاطر آیهای که درباره کامل شدن دین خدا به ایشان نازل شده بود نگه داشت تا آیه را برای همه بخواند؛ حتی به کسانی که جلوتر رفته بودند گفتند برگردند و منتظر بمانند تا کسانی که عقبتر هستند به بقیه برسند.
چه آیه ای بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده بود که همه را برای آگاهی از آن در غدیر جمع کرد؟
فرشته وحی جبرئیل از طرف خدا مامور شد تا به پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم بگوید که جانشین خود را به همه معرفی کن و اگر این کار را انجام ندهی وظیفهی پیامبری خود را تمام نکردهای؛ مثل اینکه اصلا هیچ کاری نکردی.
چرا رساندن پیام خدا اینقدر مهم بود؟
چون جانشین پیامبر مثل خود پیامبر بر مردم ولایت دارد یعنی میتواند در امور دینی و غیره به آنها امر و نهی کند برای همین از اهمیت ویژهای برخوردار است و مردم باید جانشین بعد از پیامبر را که فردی با تقوا، امانتدار، شجاع، راستگو و از همه مهمتر، انتخاب خدا باشد را بشناسند. اهمیت این کار از اینجا که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم همه را در گرمای آفتاب برای رساندن پیام خدا نگه داشت بیشتر مشخص میشود.
وظیفه ما نسبت به غدیر و اتفاقی که در آن روز افتاد چیست؟
ما برای اینکه سعادتمند شویم و در این دنیا فردی درستکار باشیم و در آخرت با امام علی علیه السلام همراه باشیم باید امامان خود را بشناسیم و از دستوراتشان پیروی کنیم و بدانیم تنها امامی که در زمان ما زنده است و ما میتوانیم با او حرفهایمان را بزنیم و از او کمک بگیریم امام زمان علیه السلام است و این را باید به همدیگر و همه کسانی که نمیدانند بگوییم.
در سال دهم هجرت پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم از طرف خداوند مأمور شدند تا دو مسئله مهم دین اسلام را به مردم ابلاغ نمایند و آن دو مسئله عبارت بودند از حج و ولایت.
خطابه های قبل از غدیر
اولین خطابه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در منا بود. این خطبه اشاره به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر مال، جان و آبرو داشت. سپس آن حضرت خونهای به ناحق ریخته شده و اموال به ناحق گرفته شده در دوران جاهلیت را بخشیدند تا بدین وسیله کینه توزیها از بین برود. سپس در این خطابه فرمودند: «اگر من نباشم علی بن ابیطالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد» و سپس ایشان حدیث ثقلین را بیان فرمودند: «من دو چیز گرانبها در میان شما باقی میگذارم که اگر به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نمیشوید؛ کتاب خدا و عترتم یعنی اهلبیتم.»
دومین خطابه را حضرت در مسجد خیف در منا بیان فرمودند؛ ایشان در این خطبه به اخلاق، دلسوزی برای امام مسلمین و تفرقه نینداختن سفارش فرمودند و تساوی همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی را اعلام کردند.
خطابه غدیر
بعد از اینکه افرادی که جلوتر رفته بودند بازگشتند و جاماندگان به محل غدیرخم رسیدند، پیامبر به همراه امیرالمومنین علیه السلام و بر روی منبری که دستور ساخت آن از جهاز شتر را داده بودند رفتند و امام علی علیه السلام دست راست آن حضرت ایستادند. پس پیامبر منتظر ایستادند تا مردم کاملاً جمع شدند و آنگاه خطابه رسمی خود را بیان نمودند.
ایشان در اثنای خطبه دو عمل را انجام دادند، در ابتدا پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمومنین علیه السلام برای اینکه هرگونه شک و شبههای را برطرف نموده باشند پس از شرح مقام ولایت با صدای بلند حضرت علی علیه السلام را جانشین خود خواندند و آن را اینگونه عنوان کردند که:
«باطن قرآن و تفسیر آن را برای شما بیان نمیکند مگر این که کسی که دست او را میگیرم و او را بلند میکنم و بازویش را گرفته و او را بالا میبرم سپس حضرت بازوان علی علیه السلام را گرفته و بالا بردند سپس فرمودند: «هر کس من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست.»
و اقدام عملی دوم حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، بیعت گرفتن از مردم بود. چون بیعت گرفتن از آن جمعیت انبوه عملی بس دشوار بود و ممکن بود افرادی به بهانههای مختلف از بیعت شانه خالی کنند حضرت فرمودند: «به خاطر ازدحام جمعیت امکان بیعت گرفتن از همه وجود ندارد این سخن را که من میگویم تکرار کنید و بگویید: ما فرمان تو را که از جانب خداوند درباره علی بن ابیطالب و امامان و مریدانش به ما رساندی اطاعت میکنیم و به آن راضی هستیم و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت میکنیم... عهد و پیمان در این باره برای آنان از ما از قلبها و جانها و زبانها و ضمایر و دستانمان گرفته شد، هر کس با دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار کرده است.»
وقتی کلام حضرت پایان یافت همه مردم سخن ایشان را تکرار نمودند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد. در مراسم بیعت، پیامبر عمامه خود را که «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین j قرار دادند.
نگاه ما به «واقعه غدیر» نگاهی است فرازمانی، درسآموز و عبرتآمیز، نگاهی که غدیر را در صحرای تفتیده «جُحفه» و سرزمین حجاز محدود نمیسازد و سابقه درخشانش را در فراموشکده تاریخ بایگانی نمیکند؛ بلکه غدیر را در همه زمانها و در هر عصر و نسل در جریان میبیند. تنها با این نگاه میتوان از غدیر درسها آموخت و عبرتها اندوخت، درسهایی که برخی از آنها از این قرارند:
۱. انتصاب وحیانی
حادثه غدیر به روشنی نشان داد که امر وصایت و خلافت یعنی جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز مانند رسالت و نبوت خود پیامبر انتصاب الهی است نه انتخاب مردمی یعنی باید از جانب خدا تعیین شود نه از سوی مردم. بنابراین در نظام ولایی و حکومت دینی، اصل بر خدا محوری است و نه دموکراسی و مردمسالاری غیردینی؛ نظر مردم مادامی ارزش دارد که مخالف حکم خدا نباشد.
2. ولایت الهی و مدیریت علوی
واقعه غدیر نشان داد که حاکمیت و سرپرستی جامعه متعلق به خداوند متعال است و این حق را به برخی از بندگان و اولیای خاص خود میدهد و به یقین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دارای این ولایت بود و در مراسمی خاص و پرشکوه مردمی، ولایت خود و مدیریت و رهبری جهان اسلام را به حضرت علی علیه السلام تفویض کرد.
نخست پرسید: «آلَستُ أَولَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ ؟ أيا من برای شما از خود شما برتر و اولی نیستم؟ و پس از گرفتن اقرار همگانی اولویت خود را به علی علیه السلام داد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلى مَوْلَاهُ». أن حضرت با این جمله زیبا و تکرار کلمه مولا، سرپرستی، حاکمیت و ولایت مردم را به او واگذار کرد.
3. جایگاه و اهمیت عید غدیر
امام صادق علیه السلام از قول پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
«روز غدیرخم از بهترین اعیاد امت من است و آن روزی است که در آن خداوند به من فرمان داد که برادرم علی بن ابیطالب را به عنوان پیشوا بر امتم نصب نمایم تا پس از من به واسطه او هدایت شوند و آن روزی است که خداوند در آن دین را کامل و نعمت خویش را بر امت من تمام کرد و آیین اسلام را برای آنان پسندید.» (الغدير، ج ۱، ص ٥٢٨)
4. ولایت علی علیه السلام مظهر اکمال دین
کفار از آغاز رسالت، به سقوط دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم دل بسته بودند، بدین منظور، نخست با جنگها و غزوههای پیوسته و سنگین به مبارزه برخاستند ولی به نتیجهای نرسیدند. در مرحله دوم امیدوار بودند که از راه سازش از پیشرفت و توسعه آن پیشگیری کنند، ولی با قاطعیت پیامبر و استقامت او و یارانش به اهداف خود نرسیدند و ناامید شدند. آخرین امیدی که برای نابودی اسلام داشتند وفات یا شهادت شخص پیامبر بود.
ولی آنها دیدند که خدای سبحان برای ادامه و آینده این آیین کسی را نصب کرد که قائم مقام رسول خداست و از نظر علم، تقوا، قدرت و عدالت در میان مسلمانان بینظیر و در حفظ و حراست دین و تدبیر امور مختلف آن و ارشاد امت اسلام همچون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عمل مینماید؛ تا حدی که هیچ زمینهای برای آرزوهای شوم کفار باقی نمانده.
5. غدیر مبنای وحدت
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پس از معرفی امام علی علیه السلام بهعنوان ولی و جانشین خود، مردم را جهت بیعت با وی فرا خواند؛ جمع حاضر با دستور پیامبر با علی علیه السلام بیعت کردند، یعنی پیمان بستند که پیرو باشند و در مقابل او به نظر خود عمل نکرده و راه خود را از او جدا نکنند. نظر همه امت از زبان یک شخص اظهار شود و آن زبان گویای علی علیه السلام است که نظر او، نظر خدا است و دست بیعت دادن با علی علیه السلام دست بیعت با خداست.
پس پیامبر اسلام با دعوت مردم به بیعت با علی علیه السلام در واقع ولایت علی علیه السلام را محور وحدت قرار داد و آنها را به یک نقطه متوجه ساخت و از تفرقه و اعمال سلیقه و نظریه پردازیهای شخصی بازداشت.
واقعه غدیر، روز کامل شدن دین اسلام است. روز اعلام جانشینی امیرالمومنين علىj و ولایت ایشان و فرزندان ایشان تا حضرت مهدی علیه السلام است. این امر به وسیله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و به دستور قطعی خداوند متعال طبق آیه مبارکه ٦٧ سوره مائده انجام پذیرفت.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این واقعه مهم، مهدویت را یکی از مباحث اصلی خود قرار داده و ۲۵ مرتبه نام امام مهدی ارواحنا فداه را با موضوعات مختلف از قبیل معرفی ایشان، مقام ایشان، علم آن حضرت، اقدامات ایشان در عصر ظهور و .... مطرح میفرمایند.
در اینجا به فرازی از فرمایشات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این خصوص اشاره مینماییم:
«آگاه باشید! همانا آخرین امام قائم مهدی علیه السلام از ماست. هان او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. آگاه باشید که او نیکو و برگزیده خداوند است.
آگاه باشید! که او وارث دانشها و حاکم بر ادراکهاست، هان بدانید که او از سوی پروردگارش سخن میگوید و آیات و نشانههای او را برپا کند. بدانید! همانا اوست استوار، بیدار باشید هموست که امور جهانیان به او واگذار شده است.
آگاه باشید! که تمامی گذشتگان، ظهور او را پیشگویی کردهاند.
آگاه باشید! که اوست حجت پایدار و پس از او حجتی نخواهد بود. درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست. هان کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت. آگاه باشید که او ولی خدا در زمین داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.»
[1]- گردآوری از کتاب «دفاع از تشیع و پاسخ به شبهات» آقای على اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، ص 42.