Doa Salamati

سه شنبه, 07 خرداد 1404 10:25

کتابچه‌ی سوم- غدیر 1403

نوشته‌شده توسط
به این مطلب رای دهید
(0 رای)

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا امیرالمومنین 

السلام علی المهدی...روحی فداه

فهرست کتابچه غدیر

1. ترنم غدیر. 

2. خطبه غدیر (1). 

4. آشنایی با غدیر (3). 

6. درسهایی از غدیر (3). 

8.7. ما و امیرالمؤمنین 

10. داستان غدیری..

12. معرفی کتاب..

13. واقعه غدیر از نگاه دیگران (2).

16. منابع.

ترنم غدیر

روز هجدهم ذی­الحجه به عیدالله الاکبر معروف است؛ روز عید سعید غدیر که در آن دین خدا به دستور خدا با ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام کامل شد. به شکرانه این روز بزرگ، اعمال عبادی متنوعی در منابع دینی آمده است که به تعدادی از آنها اشاره می­شود(1):

  1. روزه گرفتن
  2. غسل کردن
  3. زیارت مرقد حضرت علی علیه السلام
  4. خواندن دعای ندبه
  5. در هنگام دیدار با مومنین برای تهنیت این روز جمله زیر را بگوییم:

« الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ»

  1. صد مرتبه خوان این ذکر:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ‏»

  1. عقد اخوت
  2. افطاری دادن
  3. از دیگر اعمال توصیه شده برای عید سعید غدیر:

پوشیدن لباس آراسته و پاکیزه، استفاده از عطر، شاد کردن شیعیان، صلوات فرستادن، صدقه دادن، عفو و بخشش دیگران، رفع نیاز برادران دینی، صله رحم، اطعام مومنین، تبسم داشتن، هدیه دادن و ....

خطبه غدیر (1)

هنگامی­که کاروانیان به­دستور پیامبر اسلام در محل غدیر توقف کردند؛ جلو رفته­ها بازگشتند و عقب ماندگان رسیدند، نبی مکرم بر بالای جایگاهی که برایشان آماده شده بود رفتند و برای مردمی که از حج بازمی­گشتند در خطبه­ای جامع، شیوا و نورانی فرمودند:

«حمد و ستایش اختصاص به پروردگارى دارد كه در یگانگی‌اش بلند مرتبه و در عین یکتایی‌ خود به همه چیز نزدیک است؛ حکومتش با عظمت و سراسر هستی را فرا گرفته و علمش همه موجودات را احاطه نموده است؛ بدون آنکه در مکانی قرار بگیرد. با قدرت و برهان خود بر تمامی موجودات چیره است و مغلوب هیچ موجودی نمی‌گردد. بزرگیش همیشگی و همواره  مورد ستیاش بوده است. آفریننده آسمان‌ها است. گستراننده زمین­ها و حکمران زمین و آسمان است. پاک و منزه است از صفات آفریدگان، پروردگار فرشتگان و روح است.

فضل و احسان و نعمتش، همه موجودات را در برگرفته است. همه چشم­ها را می بیند و هیچ چشمی او را نمی­بیند. بزرگوار و بردبار و صبور است. رحمتش تمام عالم را فرا گرفته است. با نعمت­هایش بر آفریدگان منّت گذاشته است؛ در انتقام‌گیری شتاب نمی‌کند  و در عقوبت کسانی­که [به خاطر اعمال ناشایست] شایسته مجازات شدن هستند، پیشی نمی‌گیرد. بر تمام نهان‌ها و باطن‌ها آگاه؛ و هیچ امر پوشیده‌ای بر او پوشیده نیست؛ و هیچ کار پنهانی بر او مشتبه نمی‌شود.

فقط اوست که بر تمام عالم احاطه دارد و بر همه چیز غالب است؛ قوت و نیرو در هر چیزی از اوست و بر هر چیزی توانا است. هیچ چیزی مانند او نیست. او پدید آورنده همه موجودات است؛ هنگامی که هیچ موجودی وجود نداشت. او جاودانه‌ و برپاکننده عدل است. هیچ معبودی جز او نیست؛ او شکست‌ناپذیر و دانا است. بزرگتر از آن است که دیده‌ها [در ظاهر] توانایی درک او را داشته باشند در حالی که او همه دیده‌ها را درک می‌کند. او بسیار دقیق و آگاه است.

هیچ کس با دیدن [صرف موجودات] قادر به وصف او نیست. هیچ کسی به چگونگی نهان‌ و آشکار او دسترسی ندارد؛ مگر آنکه خداوند عزّ وجّل خودش راهنمایی و هدایت کند. گواهی می­دهم که تنزّه و پاکی خداوند متعال تمام عالم را پر کرده و نورش تمام ابدیت را فرا گرفته است. خدایى كه  در انجام امورش نیاز به مشورت هیچ کسی ندارد و در انجام تقدیراتش نیاز به هیچ یار و یاوری ندارد و در تدبیراتش هیچ ناهماهنگی دیده نمی­شود.

خداوند آفرینش را صورت بخشید بدون اینکه الگویی از قبل داشته باشد و در آنچه آفرید از هیچ کسی کمک نگرفت، بدون اینکه متحمل زحمت و تکلّفی بشود. اراده ایجاد کرد، پس به وجود آمد و اراده آفرینش کرد، پس آفریده شد. او خدایی است که هیچ معبودی جز او وجود ندارد.

او خدایی است که هیچ معبودی جز او وجود ندارد، آفرینشش منظم، محکم وزیبا است. عادلی است که ظلم نمی‌کند، کریمی است که همه کارها به او بازمی‌گردد. گواهی می‌دهم او خدایی است که همه موجودات در برابر قدرت و عظمتش فروتن و ذلیل هستند. مالک تمام هستی، چرخاننده تمام افلاک است. آفتاب و ماه را آن­چنان رام كرده كه هر یک براى مدتى معین در جریانند. او شب را به روز و روز را به شب که شتابان در پی آن است می‌پوشاند.

خداوند در هم کوبنده هر ستمگر کینه‌ورز است. نابوده کننده هر شیطان سرکش است. هیچ ضد و مانندی ندارد. یکتایِ بی نیازی؛ که نزاده و زاییده نشده است و هیچ همتایی برای او نیست. معبود یگانه‌ و پروردگاری بخشنده است. آنچه او می‌خواهد، اجرا می‌شود و آنچه او اراده می‌کند، انجام می‌شود. می‌داند؛ پس [تمام اعمال و افعال را] برمی‌شمارد....» (2)

آشنایی با غدیر (3)

  • چرا بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام در حین انجام مراسم حج و یا در عرفات و منى مطرح نگردید؟
  •  اگر در حین انجام مراسم حج یا در عرفات یا منى این حقیقت مطرح مى­شد، شاید جاذبه روز غدیر را نداشت و دل­ها و مغزها را به­خود جذب نمى­كرد، چون همه در حال عبادت و انجام مراسم بودند. اما پس از پایان مراسم حج و كوچ كردن حاجیان به­سوى شهر و دیار خود، زمینه بیشترى براى بیعت با امام7 وجود داشت.
  • چرا بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام در شهر مکه یا مدینه و یا شهری دیگر و یا مراسم مذهبی دیگری مطرح نشد؟
  •  فرمان الهى پس از خارج شدن از مكه و در آخرین مراسم حج پیامبر اسلام به رسول خدا J ابلاغ شد. خداوند صحراى بزرگ غدیر را انتخاب کرد که از گذشته محل استراحت کاروانیانی بود که از شهرها و کشورهای مختلف برای انجام مناسک حج  به مکه می­آمدند. غدیر شاهراهی در اتصال و جدا شدن راه حاجیان شهرهای مختلف بود؛ راهی به سمت مدینه در شرق، راهی به سمت کنار دریا تا شام از طرف شمال و راهی به سمت دریا و استفاده از کشتی به طرف مصر و سایر کشورهای آفریقایی از طرف غرب. موقعیت استراتژیک غدیر بهترین مکان برای ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین7 بود.اگر در شهر مدینه یا دیگر مراسم مذهبى بیعت با ولایت مطرح مى‌گردید، از حضور همه مسلمانان بلاد اسلامى خبرى نبود و به یک شهر مانند مکه یا مدینه و یا زمانی مشخص محدود مى‌شد. در صورتى كه حج مراسمی جهانى و شركت مسلمانان همگانى است .
  • جمعیت حاضر در غدیر خم چه تعداد بودند و اولین كسى كه با امام على علیه السلام بیعت كرد چه كسى بود؟
  •  تاریخ نگاران به نقل از شاهدان، جمعیت حاضر در واقعه غدیر خم را از 90 هزار نفر تا 130 هزار نفر نگاشته­اند. پس از ابلاغ وحى، و فراخوان امام على علیه السلام به جایگاه سخنرانى، اول كسى كه دست امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفت و با آن حضرت بیعت كرد، شخص رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم بود و سپس دیگران با امام بیعت كردند.
  • اگر در روز غدیر بیعت با امام انجام نمى­گرفت چه مى­شد؟
  •  خداوند متعال به پیامبرش دستور داد که «آنچه را که از جانب پروردگارت بر تو نازل شده است را به مردم ابلاغ کن که اگر چنین نکنی، رسالتت را به پایان نرسانده­ای(مائده،67)». با ابلاغ جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت با ولایت، کامل کننده دین مسلمانان شد. اگر بیعت نبود دین كامل نمى­شد، و امت اسلامى بدون رهبر، سرگردان و مضطرب مى­گشت و دیگر گرد آوردن چنان اجتماع بزرگى غیر ممكن بود و رسالت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم ناتمام مى­ماند كه جبرئیل هشدارگونه وحى الهى را چنین براى پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواند:« وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ؛اگر امروز [براى على علیه السلام] بیعت نگیرى رسالت خود را به پایان نبرده‌اى».
  • در روز غدیر فرشته وحى چه وعده اى به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داد؟
  • چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از عمق كینه ­توزى مخالفان با خبر بود و مى­ترسید كه پس از اعلام ولایت و فرمان بیعت عمومى دست به شورش بزنند، و دست به شمشیر ببرند، و حرمت فرمان الهى، و رسالت در هم شكسته شود از این رو جبرئیل از طرف خدا به پیامبر وعده پیروزى و حفظ سلامت و امنیت داد «وَاللَّهُ یعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ؛ خدا تو را از مردم حفظ مى كند. (مائده، 69)» (3)

 

  • جهت مطالعه قسمت (1) و (2) «آشنایی با غدیر» به سایت موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس به نشانیfadakesabz.ir مراجعه فرمایید.

درس­هایی از غدیر (3)

آنچه از داستان غدیر برای ما اهمیت دارد، آموزه­های غدیر است. وظیفه مهمی برعهده ما قرار داده شده است تا بتوانیم با رفتار و کردار و گفتار خود فضایل امیرالمومنین علی علیه السلام را معرفی کنیم. آموزه­ها و درس­های غدیر برای جامعه بشری کاربرد دارد.

  • ✯ الگو شدن:

یکی از آموزه­های غدیر، گزینش بهترین­ها برای تصدی هر امری است. در طول تاریخ هرجا افراد نالایق بر افراد بافضیلت مقدم شده­اند، آن جامعه به هلاکت فکری، اخلاقی و عقیدتی مبتلا شده است. غدیر الگویی مناسب در انتخاب و معرفی صالح­ترین و شایسته­ترین فرد برای هدایت و رهبری جامعه به جهانیان ارائه می­نماید. جایگاهی که اصلی­ترین وظیفه آن، سعادت بشر همراه با زندگی عزتمندانه در دنیاست.

  • ✯ اهمیت مشارکت مردم:

وقتی شخصی عهده­دار مسئولیتی می­شود و مردم با او بیعت می­کنند، به­این معناست که مردم باید در کارها حضور گسترده داشته باشند. نتیجه رویکرد صحیح نسبت به انسان این است که انسان مسئولیت­پذیر است و پیامبران آمده­اند تا روابط بشری را اصلاح و تصحیح نمایند. در قرآن کریم بخشی از خطابه‌­ها، فردی و بخشی از آنها اجتماعی است و پیامبر اکرمJبه مردم یاد می­دهند که اگر می­خواهید جامعه موفقی داشته باشید، لازمه­ی آن، حضور همه جانبه در آن جامعه است. از جمله وظایف مردم نسبت به ولی و امام؛ شناخت کامل اوست و در پی آن است که محبت ماندگار ایجاد می­شود و اگر این شناخت به­درستی انجام نپذیرد، به­دنبالش گمراهی خواهد بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از 23 سال تلاش بی­وقفه، مودت و محبت به اهل بیت: را از مسلمانان می­خواهد چرا که اجر و پاداش رسالت، چنین چیزی را برای ما ایجاب می­نماید.

 اگر امام را اطاعت کردیم، سعادت هم برای فرد و هم برای جامعه خواهد بود.

  • ✯ شناخت امام، رمز سعادت معنوی انسان های مومن است:

نماز، رابطه انسان با خدا، روزه، رابطه انسان با خود، حج، رابطه همه ملت­ها برای اتحاد ، زکات، رابطه انسان با دیگران و ولایت کلید همه رابطه­‌هاست. امام است که ترازو و چراغ هدایت و کلید همه قفل­‌هاست. لذا شناخت امام، رمز سعادت معنوی انسان­های مومن است. به واسطه امام است که انسان به عرفان و معرفت صحیح دست می­یابد و به مقام توحید می­رسد و موحّد می­شود. پس اگر کسی می­خواهد به حوزه توحید راه یابد به برکت امام است و همه امتحانات به اندازه حضور ما در کنار امام خلاصه می­شود. در عصری که امام عصر ارواحنا فداه حضور دارند ما نیز باید زمینه حضور و همراهی خود را با خودسازی، دگرسازی و زمینه­ سازی فراهم کنیم و به همین جهت است که حضور در میدان و درکنار امام، یکی از آموزه­‌های غدیر است. غدیر به­ وجود آمده تا به مردم بیاموزد که باید در سرنوشت خود حاضر و سهیم باشند.(4)

  • جهت مطالعه قسمت (1) و (2) «درس­هایی از غدیر» به سایت موسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس به نشانیfadakesabz.ir مراجعه فرمایید.

ما و امیرالمؤمنین علیه السلام

نامه ای به دوست­دار امیر

سلام دوست من؛ دوست­دار علی علیه السلام

رسیده­ایم به روزی بزرگ، چه روز فرخنده و مبارکی؛ روزی بزرگ که آن را «عیدالله الاکبر» نام نهاده­اند، چه عظمت و شکوهی! 

این روزها نام مولایمان حیدر کرار را در نوشته و گفتار، بر در و دیوار، بسیار می بینی. می دانی که همه جا سخن از علی7 است.

نامی که آن را می­شناسی و از هر نامی با آن آشناتری. شاید به یاد آوری آن زمانی­که هنوز نمی­توانستیم پدر و مادرمان را صدا بزنیم یا حتی اسم خود را درست تلفظ کنیم، این نام را می­شناختیم.

یادت می آید که در همان خردسالی و نوپایی هر گاه بر زمین می­افتادی، پدر یا مادر یا حتی پدربزرگمان یا مادربزرگمان با هزاران شوق و عشقی که به آموختن نام او به کودکشان داشتند می گفتند : یا علی . بگو : یا علی . بگو یا علی و بلند شو .

و ما چنین برخاسته و بلند شدیم و با یاد و عشق علی علیه السلام جان خود را سیراب نمودیم و عطش

 وجودمان را فرونشاندیم. و بر همه بالیدیم و با افتخار اعلام کردیم که:

مولایمان علی علیه السلام است

همان محبوبی که تمامی واژه­ها برای توصیفش با آن همه عصمت و شرافت و فضیلت و حکمت و دلاوری و شجاعت و جوانمردی و غیرت و فتوت و مروت و علم و حلم و وفا و صفایش ... کوتاه و کم­اند و هیچ­گاه نشد و نتوانستیم تمام عشق و محبت و شور احساسمان را نسبت به او بیان کنیم؛ نه با گفتار نه با قلم و نه با ... با آن همه وقار و عظمت و هیمنه­ای که چشم ما دارد و جایی که در قلبمان دارد.

این بود که در نهایت ذوق و با شدت شوق برای پاشیدن تمام عطری که در سینه از مهرش آکنده بودیم گفتیم که نه فریاد زدیم : جانم علی جانم علی علی علی ...

و چه لذتی دارد تکرار این نام؛ امام تمامی انسان­ها، ایمان­ها و دوران­ها. علی بی­همتا؛ نسخه تکرارناپذیر آدمیان بلکه همه آفریدگان .

و اکنون غدیر می آید

غدیر مولا علی علیه السلام؛ امیر مومنان اماممان مایه ایمانمان و چه بگویم؟ غدیرِ جانمان علی که درودها و سلام­هایمان بر روح و جانش باد .

آری همین روزهاست عید غدیر؛ عید جاوید و نوروز امید. روزی نو که دین را نوین می­کند و طراوت به آیین می­دهد. روز میثاق و وفاق و خانه تکانی دل­ها از نفاق.

و ما که مسلمانیم و دوست­دار علی علیه السلام آیا آن چنان که پیامبر فرموده:

«روز غدیر افضل اعیاد امت من است»

واقعا این عید را بزرگترین و برترین عیدمان می­دانیم ؟

داستان غدیری

جزای دشمنی

بعد از جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام در غدیرخم، و بیعت مردم با ایشان، این خبر در تمام شهرها پخش شد. اول کسی که با امیرالمومنین علیه السلام اظهار دشمنی کرد، شخصی به نام "نعمان بن حارث فهری" بود که از دیار خود سوار بر شترش شد و سراغ رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم آمد.

آن مرد در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: یا رسول الله! به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا دهیم، دادیم. فرمودی من فرستاده خدا هستم قبول کردیم، دستور به جهاد، حج، نماز، روزه، خمس و زکات دادی همه را پذیرفتیم. حال کارت به جایی رسیده که این جوان، پسر عمو و دامادت علی بن ابی طالب[علیه السلام]را به جانشینی خود قرار دهی. آیا این سخنی است که از پیش خود می­گویی یا دستوری است که از جانب خداوند متعال به تو نازل شده است؟!

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رو به سوی او کرد و فرمود: «قسم به خدایی که معبودی جز او نیست! این دستور از جانب خداوند متعال است».

در این حال (نعمان) روی از آن حضرت برگرداند و در حالی که سوار بر شتر خود می شد، گفت: "خدایا! اگر این سخن حق است و از جانب توست (من تحمل چنین سخنی را ندارم) سنگی از آسمان بر من بفرست (و مرا به هلاکت رسان)".

این جا بود که نفرینش به اجابت رسید و سنگی از آسمان فرود آمد و در مقابل دیده همگان او را به هلاکت رساند و به مکافات دشمنی خود با ولایت امیرالمومنین علیه السلام رسید.

بعد از این حادثه آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ؛ تقاضاکننده‌ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد! [معارج، 1]» در مورد این شخص و سوال و جوابش نازل شد.

یقین به جواب در توسل

علامه امینی; پس از نوشتن کتاب «الغدیر»، یک دوره از آن را برای دکتر «محمد عبدالغنی حسن» فرستاد که از علمای مصر و شاعر برجسته عرب بود. بعد از آن، دکتر عبدالغنی شعری برای علامه سرود و برای ایشان فرستاد تا از او تقدیر نماید.

علامه امینی در پاسخ، نامه‌ای برایشان فرستادند و از سروده و شعر دکتر تشکر کردند. و در ادامه نوشتند:«چرا اصل را گذاشتید و فرع را گرفتید. ای کاش شما به جای تقدیر از من، غدیریه می‌سرودید و نام خود را میان غدیریه­سراها ماندگار می‌کردید و دوستی خود را نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام نشان می‌دادید.

حدود 2 ماه گذشت و دکتر پاسخ نداد؛ بعد از 2 ماه، نامه ایشان به دست علامه رسید و علت تاخیرر را چنین بیان کرد:«من به این علت پاسخ نامه شما را دیر دادم که در این دنیا یک دختر بیشتر ندارم و او نیز بیمار شده و اطباء نیز از مداوا کردن او ناامید شده‌اند و دخترم در حال احتضار است. به این علت اصلاً حال شعر گفتن نداشتم. ولی چون شما امر کرده بودید با چشم گریان این غدیریه را سروده‌ام و برایتان فرستاده‌ام».

نامه دکتر روز پنج شنبه به دست علامه رسید. علامه امینی شب به حرم امیرالمومنین علیه السلام مشرف شدند. فردای آن روز نامه‌ای به فرزندشان حاج آقا رضا دادند و گفتند:«این نامه را برای محمد عبدالغنی حسن پست کن. من دیشب که به حرم رفتم غدیریه این فرد را برای امیرالمومنین علیه السلام خواندم و فکر می­کنم ان­شاءالله شفای دختر را گرفتم».

نامه علامه ارسال شد و دو هفته بعد جواب محمد عبدالغنی حسن رسید که نوشته بود: «سبحان الله، همان شبی که شما می‌گویید در حرم غدیریه مرا خواندید، دخترم تب شدیدی کرد و بعد از آن بهبود یافت و الان شکوفه خانه من است و این از معجزات مولا امیرالمومنین علیه السلام است».

معرفی کتاب

غدیر؛ بزرگترین عید خدا

نویسنده: محمدرضا باوفا         رده: کودکان             ناشر: اعتلای وطن-1396

موضوع: این کتاب در مورد امیرالمومنین علیه السلام از آن زمان که 13 یا 15 سال بیشتر نداشتند و تنها اجابت کننده­ دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم بودند تا زمانی که از جانب خداوند به جانشینی رسول ­الله صلی الله علیه و آله و سلم برگزیده شدند نگارش یافته است. در این کتاب واقعه مهم و بزرگ غدیر با زبانی دلنشین، ساده و روان بیان شده است.

غدیر؛ حقیقتی بر گونه تاریخ

نویسنده: رضا فرهادیان                            رده: نوجوانان                      ناشر:انتشارات جمکران-1385

موضوع: در این کتاب سعی شده که سیر واقعه به ترتیب و مستند با زبانی ساده و گویا، ارائه شود تا هر مخاطب منصفی را به راحتی در فضای معنوی حادثه قرار دهد.

غدیر در قرآن

نویسنده: محسن قرائتی                         رده: بزرگسال                         ناشر:درس هایی از قرآن-1387

موضوع: در این کتاب گزیده­ای از مباحث درس­هایی از قرآن استاد حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در موضوع ارتباط آیات قرآنی و عید غدیر به مخاطب ارائه شده است.

شعر غدیری

من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند                  که هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست

تمام قرآن در حمد و حمد بسم الله                     تمام بسمله در با علی چو نقطه­ی باست

خدا  گواست که امروز هر که پیرو اوست مصون ز نار جحیم و عذاب حق فرداست

علی کسی است که یک  ذره از ولایت او   نجات بخش تمامی خلق روز جزاست

  علی کسی است که یک خردل از محبت او            نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست

اگر ز خاک درش کسب آبرو نکند                             یقین کنید که در حشر آبرو رواست

چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت     اگر به غیر علی کس خلیفه گفت خطاست

  بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ                        ز بند بندم آید ندا علی مولاست

اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند                           زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست

  به حق کسی نبرد راه جز ز راه علی                           به هوش باش که راه علی بود ره راست

لوا ی حمد به دست علی بود فردا                            تمام محشر در ظل این بلند لواست 

پیمبران همه در تحت دین لوا آیند                           که این لوای مقدس همان لوای خداست

مرا به روز قیامت به خلد کاری نیست                      بهشت من همه در صورت علی پیداست

جهنم است بهشتی که بی علی باشد                         جحیم با رخ نورانی علی ، زیباست

تمام عالم ایجاد بی وجود علی                   بسان کشتی بی ناخدای در دریاست

مرا بس است تولای چهارده معصوم                        که این ولایت فوق تمام نعمت­هاست (5)

واقعه غدیر از نگاه دیگران (2)

در بررسی روایات، کمتر حدیثی در میان احادیث اسلامی از نظر سند و اعتبار به پایه حدیث غدیر می‌رسد. این حدیث هزاران بار در منابع روایی اهل سنّت تکرار شده و مورد تأیید بزرگان ایشان قرار گرفته و جمع کثیری از عالمان اهل سنّت به متواتر بودن این حدیث اعتراف کرده‌اند.

یکی از دانشمندان برجسته اهل سنت که درباره حدیث غدیر کتابی نگاشته و قطعی و متواتر بودن این حدیث را اثبات کرده است، "محمد بن جریر طبری" است. طبری محدث، مفسر، فقیه و مورخ برجسته سنی مذهب قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری و شخصیتی شناخته شده است که می‌توان او را در ردیف برخی از بزرگ‌ترین مؤلفان سنی مانند خطیب بغدادی، ابن جوزی، شمس‌الدین ذهبی و ابن‌حجر قرار داد. نفوذ چشمگیر نوشته‌های او، به ویژه دو کتاب تاریخ و تفسیر او بر آثاری که پس از او نگارش یافته، برای شناخت برجستگی او کافی است.

کتاب تاریخ او که به «تاریخ طبری» مشهور است، یکی از مهم‌ترین منابع مطالعاتی تاریخ اسلام است. کتاب تفسیرش که به «جامع‌ البیان» و «تفسیر طبری» معروف است، يكى از قدیمی‌ترین، جامع‌ترین، مهم‌ترين و تأثيرگذارترين تفاسير جهان اسلام است.

طبری کتابی به نام «الولایه» یا «طُرُق حدیث غدیر» دارد که در آن به تحقیق درباره اسناد حدیث غدیر و شخصیت‌هایی از اهل سنت که این حدیث را نقل کرده‌اند، پرداخته است. انگيزه طبری در تأليف این کتاب اظهار نظر یکی از علمای اهل سنت  به نام «ابوبکر بن ابی داوود سجستانی» بود که با طبری در یک دوره زندگی می­کرد. در مجلسی درباره عدم صحت حديث غدير صحبت می­کند و چنین بیان می‌دارد که امیرالمؤمنین علیه السلام اساسا در حجة الوداع حاضر نبوده است تا غديری در کار بوده باشد. اين سخن، خشم طبری را بر می­‌انگیزد و او را به نگارش اين رساله در اثبات درستی حديث غدير وا می­‌دارد.(6)

ظاهراً طبری در کتاب الولایه هفتاد و پنج طریق مختلف برای حدیث غدیر گرد آورده است؛ یعنی با هفتاد و پنج سند مختلف حدیث غدیر را نقل کرده است تا اثبات کند که این حدیث متواتر و قطعی است.

در سال­های اخیر تاریخ ­پژوه معاصر استاد رسول جعفریان به جمع­ آوری این نقل­ها از کتاب‌های مختلف پرداخته و پس از تصحیح آنها، در سال 1386آن را تحت عنوان «بخش‌های بر جای مانده کتاب فضائل علی بن ابی طالب علیه السلام و کتاب الولایه» به چاپ رسانده است و در آن 131 روایت در فضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام و 35 طریق برای حدیث غدیر را ذکر کرده است.

برای نمونه، حدیثی درباره غدیر که طبری در این کتاب آورده است را مرور می­کنیم:  

طبری از أبى‌كُريب از شاذان از شريك از ادريس الأودى از برادرش داود بن يزيد نقل می‌کند که: «دَخَلَ أبوهُرَيرَة المَسْجِدَ، فَاجْتَمِعَ الناسُ اليهِ، فَقامَ اليهِ شابٌّ، فقالَ: أنْشَدَكَ باللّهِ! أسَمِعْتَ رَسُولَ اللّهِ يَقُولُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ ؟ قَالَ نَعَمْ!؛ ابوهریره وارد مسجد شد؛ مردم اطرافش جمع شدند و جوانی برخاست و گفت: تو را به خدا قسم می‌دهم آیا تو از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیده‌ای که فرمود:«هر کس من سرپرست و صاحب اختیار او هستم، پس علی علیه السلام سرپرست و صاحب اختیار اوست»؟ ابوهریره گفت: بله!».(7)

منابع

1- برگرفته از کتاب مفاتیح الجنان، اعمال روز عید غدیر.

2- الاحتجاج، ج1، ص55، احمد بن علی طبرسی، نشر مرتضی، مشهد، 1403ق، اول، تحقیق محمدباقر خرسان.

3-   غدیر شناسی ( پاسخ به ۱۱۰ پرسش پیرامون غدیر، برای نوجوانان و جوانان ). محمد دشتی، قم - ایران: مؤسسه فرهنگی تحقيقاتی اميرالمومنين علیه السلام، ۱۳۸۶ش.

4- «درس­هایی که از غدیر می­گیریم» برگرفته از سایت:

www.fa.mouood.com/23869/news/ cultural-news/

۵- تلخیص از « پیام نور به لب­های پیک وحی خداست (غدیریه110بیت)»، نخل میثم، ج1، به آدرس:

 http://nakhlemeysam.ir/page/payame-noor-be-labhaye

6- (تذکرةالحفاظ، ج 2، ص 202؛ تاريخ مدينة دمشق، ج 52، ص 197 – 198)

7- جهت مطالعه بیشتر ر.ک: «بخش‌های بر جای مانده کتاب فضائل علی بن ابی طالب و کتاب الولایه»، رسول جعفریان، تهران، دلیل ما، چاپ اول، 1386ش.

مشاهده 32 زمان آخرین ویرایش در یکشنبه, 12 خرداد 1404 15:18

پیام بگذارید

از وارد کردن تمامی اطلاعات ضروری که با علامت (*) مشخص شده اند اطمینان حاصل کنید. وارد کردن کدهای اِچ‌تی‌اِم‌اِل مجاز نیست.

موسسه قرآن و عترت فدک سبز طوس