Doa Salamati

نگاهی به امام محمد باقر علیه السلام ویژه شهادت حضرت باقرالعلوم علیه السلام

به این مطلب رای دهید
(0 رای)

بِسم الله الرَحمن الرَحیم
نگاهی به امام محمد باقر علیه السلام
ویژه شهادت حضرت باقرالعلوم علیه السلام


1. مقدمه
هفتم ذی‌الحجه سالروز غروب جانگذار پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، حضرت امام محمد باقر علیه‌ السلام است. امام باقر علیه‌ السلام در اول رجب سال 75 قمری در مدینه به دنیا آمدند. پدر گرامی آن حضرت امام سجاد علیه‌السلام و مادرشان فاطمه، دختر امام حسن مجتبی علیه‌السلام می­‌باشد.امام باقر علیه‌السلام مدت 20 سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند و در این دوران با مجاهدت‌های خستگی‌ناپذیر خویش، نهضت علمی شیعی را پایه‌گذاری نمودند و مکتب تشیع را در سراسر بلاد اسلامی نفوذ دادند و سرانجام دشمنان کوردل که تاب تحمل نورانیت وجود سراسر طهارت آن امام همام را نداشتند، ایشان را در سن 57 سالگی با زهر به شهادت رساندند. در این نوشتار، گزارش مختصری از تاریخحیات مبارک آن امام مظلوم را به شیفتگان ساحت ولایت تقدیم می‌داریم.
2. کنیه ها و القاب
کنیه آن حضرت «ابوجعفر» است و در منابع روایی گاهی از ایشان با عنوان «ابوجعفر اول»یاد می‌شود تا با «ابوجعفر ثانی» که اشاره به امام جواد علیه‌السلام دارد،متمایز شوند.
القاب مشهور آن حضرت «باقر»،«هادی»و «شاکر» است که در این میان مشهور‌ترین آنها «باقر» است و در روایت است که در تورات حضرت موسی علیه‌السلام با همین لقب به آن حضرت اشاره شده و به وجود ایشان بشارت داده شده است.
واژه «باقر» اسم فاعل از ماده «بَقَرَ» است. این ماده در اصل به معنای «شکافتن همراه با توسعه دادن» می‌باشد و به گاو هم که «بَقَر» گفته‌اند، از بابت این است که زمین را شخم می‌زند و می‌شکافد. بر این اساس «باقر» به معنای «شکافنده و توسعه‌دهنده» می‌باشد. اما وجه این که این لقب را به امام باقر علیه‌السلام نسبت داده‌اند این است که آن حضرت شکافنده و توسعه‌دهنده علوم امت اسلام بودند. ابان بن تغلب از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمودند:

«جابر بن عبدالله انصاری آخرین فرد از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله بود که زنده مانده بود و او مردی بود که از همه بریده و دل،تنها درگرو ما اهلبيت داشت؛در مسجد پیامبر صلّى‌اللَّه‌عليه‌وآله مي‌نشست وعمامه سياه ىدور سر مي‌بست و دائم می‌گفت: «ياباقرالعلم!ياباقرالعلم!»
اهل مدينه مي‌گفتند:«جابر هذيان مي‌گويد» و او مي‌گفت: «نه!به خدا قسم هذيان نمي‌گويم؛بلكه از پیامبر صلّى‌اللَّه‌عليه‌وآله شنيدم که مي‌فرمود: «توبه زودی مردى ازخاندان من را درک خواهی کردكه همنام وهم‌ شمائل من است و «يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْرا؛ علمرابه گونه‌ای عظیم مي‌شكافد و توسعه می‌دهد» اين است سبب آنچه مي‌گويم.»
و شیخ صدوق از عمرو بن شمر روایت کرده، که گفت: «ازجابربن یزیدجعفی سؤال کردم که برای چه امام محمّد باقر علیه‌ السلام را «باقر» نامیدند؟»
گفت: به علّت آنکه «بَقَرَ الْعِلْمَ بَقْراً أَيْ شَقَّهُ شَقّاً وَ أَظْهَرَهُ إِظْهَارا؛علم را به گونه‌ای عظیم مي‌شكافد و به طور گسترده آشکار می‌سازد»
و جابر بن یزید نقل می‌کند که جابر بن عبدالله انصاری برایم تعریف می‌کردکه «پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من فرمودند: ای جابر! تو آن قدر عمر می‌کنی که فرزندم محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب را ـ که در تورات به «باقر» معروف است ـ درک خواهی کرد. وقتی او را دیدی سلام مرا به او برسان»
3. تاریخ حیات امام محمد باقر علیه­ السلام
بنا بر مشهورترین اقوال در مورد زمان ولادت و شهادت امام باقر علیه‌السلام، مدت عمر آن حضرت ۵۷ سال و مدت امامت ایشان ۱۹ یا ۲۰ سال (محرّم ۹۴ تا ربیع الاوّل یاذی الحجه ۱۱۴) است. امام باقر علیه‌السلام چهار سال از دوران حیات جد خویش حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام را درک کردند؛ کما اینکه خود آن حضرت در روایتی در پاسخ به زراره به این امر تصریح فرموده‌اند. ایشان همچنین در واقعه‌ی کربلا حضور داشتند؛ چنانچه خود بنا بر نقلی فرموده‌اند: «قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ علیه‌السلام وَ لِی اَرْبَعُ سِنِینَ وَ اِنِّی لَاَذْکرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِک الْوَقْتِ؛ من چهار ساله بودم که جدم حسین علیه‌السلام کشته شد و شهادت و تمام اتفاقاتی که در آن زمان برای ما رخ داد رابه یاد دارم.»
ایشان همچنین در کاروان اسرای کربلا حضور داشتند و به همراه پدر گرامی‌شان امام سجاد علیه‌السلام و عمه گرامی‌شان حضرت زینب سلام‌الله‌علیها از کربلا به کوفه و از کوفه به شام منتقل شدند و تمام مصائب این واقعه عظیم را با تمام وجود لمس کردند.
پس ازشهادت امام حسین علیه السلام، امام باقر علیه‌السلام ۳۷ سال امامت پدر خود علی بن حسین علیه‌السّلام رادرک کردند. از این دوران به دلیل خفقان شدیدی که بر ائمه و شیعیان حاکم بود، اطلاع چندانی در دست نیست. شاید تنها مسأله مهمی که درباره این برهه از حیات امام باقر علیه‌السلام در منابع آمده، آن باشد که عبدالملک بن مروان به پیشنهاد آن حضرت اقدام به ضرب سکه اسلامی کرد؛ در حالی که تا پیش از آن معاملات با سکه‌های رومی انجام می‌شد. البته از آنجا که این ماجرا در زمان امامت امام سجاد علیه‌السلام رخ داده، قاعدتا پیشنهاد ضرب سکه بایستی از طرف امام سجاد علیه‌السلام بوده باشد و امام باقر علیه‌السلام به دستور امام سجاد علیه‌السلام این پیشنهاد را مطرح کرده باشند. اما برخی منابع این امر را به امام باقر علیه‌السلام نسبت داده‌اند و برخی هم احتمال داده‌اند که این کار به پیشنهاد هر دو امام بوده باشد.
دوران حیات امام باقر علیه‌السلام باحکومت ده تن ازخلفای اموی (ازمعاویه بن ابیسفیان تا هشام بن عبدالملک) مقارن بود و بیشتر عمر مبارک آن حضرت به نشر معارف دینی و ارشاد شیعیان و تربیت شاگردان در مدینه گذشت.
در دوران امام محمد باقر علیه ­السلاماز یک سو مسلمانان از فتوحات خارجی وجنگ‌های داخلی تا حدودی فراغت یافته بودند و تنش‌های سیاسی فروکش کرده بود و از سوی دیگر منع کتابت حدیث پس از قریب به یک قرن توسط عمر بن عبدالعزیز لغو شد و بدین ترتیب یکی از موانع جدی رشد و تعالی علمی در دنیای اسلام برطرف گردید. از جهت سوم مسلمانان در پرتو فتوحات با اقوام و ملل و فرهنگ‌های دیگر آشنایی پیدا کردند و مسائل و موضوعاتی خصوصا در حوزه مباحث کلامی در جامعه مطرح شدند که تا پیش از آن مورد توجه نبودند. مجموعه این عوامل باعث گردید تا مباحث فقهی و کلامی و حدیثی در این دوران رونق به سزائی پیدا کند و مدینه که شهرحضرت رسول صلّی‌ اللّه‌ علیه‌ و آله­ و­ سلم و اصحاب وتابعان ایشان بود، به عنوان مرکز علمی جهان اسلام مورد توجه جدی قرار گیرد.
امام باقر علیه‌السلام با بهره‌گیری از این فضا یک نهضت علمی را آغاز کردند و شروع به ترویج معارف توحیدی و وحیانی در جامعه نمودند. تا قبل از این دوران ائمه علیهم‌السلام به واسطه خفقان حاکم بر جامعه شیعه و کنار گذاشته شدن هاشمیان توسط دستگاه حاکم مجالی برای تبیین معارف اسلامی نیافته بودند. امام باقر علیه‌السلام اولین فرد از اهل بیت علیهم‌السلام بودند که به صورت نسبی چنین فرصتی یافتند و عمده فعالیت‌های ایشان در دوران امامت‌شان بر ایجاد یک نهضت علمی و فرهنگی متمرکز شد و با استفاده از فضای به وجود آمده شروع به تدوین فرهنگ شیعی که شامل اعتقادات کلامی و نظام اخلاقی و چارچوب فقهی و حقوقی می‌شد نمودند.آن حضرت برای تحقق این نهضت فعالیت‌های متعددی انجام دادند؛ از جمله تشکیل حلقه درسی و تربیت شاگردان، مبارزه با انحرافات و مناظرات علمی.
4. شهادت
امام باقر علیه‌السلام در هفتم ذی‌الحجه سال 114 هجری، در دوران خلافت هشام بن عبدالملک و در سن 57 سالگی به شهادت رسیدند. منابع روایی وتاریخی علت وفات آن امام همام را مسمومیت دانسته‌اند؛ مسمومیتی که دست‌های حکومت امویان در آن دخیل بوده است. ازبرخی روایات استفاده می‌شود که مسمومیت به وسیله زین آغشته به سم صورت گرفته است؛به گونه‌ای که بدن مبارک آن حضرت از شدت تاثیر سم به سرعت متورم گردید و سبب شهادت آنحضرت شد.
در اینکه چه فرد یا افرادی در این ماجرای خائنانه دست داشته‌اند، نقل‌های مختلفی وجود دارد. بنابر نقلی آن حضرت به فرمان خلیفه اموى «هشام بن عبدالملک» وبه نقلی به دست «ابراهیم بن ولید» (پسر برادرزاده هشام) مسموم شدند. برخی از روایات نیز «زید بن حسن» (فرزند ارشد امام حسن علیه‌السلام) را که از دیر زمان کینه‌های عمیقی نسبت به امام باقر علیه‌ السّلام داشت، مجری این توطئه به شمار آورده‌اند. با تامل درنقل‌های تاریخی می‌توان به یک جمع‌بندی و نتیجه کلی رسید و آن این‌ که امکان دارد عامل شهادت حضرت افراد متعددی باشند که هر روایت و نقل به یکی از آنان اشاره کرده است. از آنجایی که هشام بن عبدالملک عداوت انکار ناپذیری نسبت به خاندان علی علیه‌السّلام داشت، برای این که دستش مستقیما به خون امام باقر علیه‌السلام آلوده نشود، نیروهای مورد اطمینان خود از جمله «ابراهیم بن ولید»که عنصری اموی و دشمن اهل بیت بود را به استخدام گرفت وابراهیم نیز امکانات لازم را در اختیار فردی که از اعضاء داخلی خاندان بنی‌هاشم به شمار می‌آمد و می‌توانست در محیط زندگی امام باقر علیه‌ السّلام بدون مانع راه یابد (زید بن حسن)،قرار داد تا به وسیله او برنامه خائنانه خود را عملی کند و امام را به شهادت برساند.
راوندی در «الخرائج و الجرائح‏» روایتی را از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که بر اساس آن «زید بن حسن» با امام باقر علیه‌السلام بر سر میراث پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله مخاصمه داشت و از آن امام همام نزد قاضی حکومت شکایت کرد. امام باقر علیه‌السلام معجزات و کراماتی را دال بر حقانیت خویش و بطلان مدعای زید به او نشان دادند؛ اما او این حجت‌های آشکار را نپذیرفت و نزد هشام رفت و گفت: «أَتَيْتُكَ‏ مِنْ‏ عِنْدِ سَاحِرٍ كَذَّابٍلَا يَحِلُّ لَكَ تَرْكُه‏‏؛ من از پیش مردی ساحر و دروغگو نزد تو آمده‌ام که نباید او را به حال خود رها کنی» و آنچه دیده بود را برایش نقل کرد. هشام به زید بن حسن گفت: «اگر به تو اجازه کشتن او را بدهم او را می‌کشی؟» زید گفت: «بله» و مسائلی پیش آمد و در نهایت هشام زید را به مدینه فرستاد و امام باقر علیه‌السلام هم او را بخشیدند و به او صله و احسان کردند؛ اما او بر سر حسادت و بغض و ظاهرا دستور و نقشه مخفیانه هشام زین اسبی را به سمّ آغشته کرد و آن را به امام باقر علیه‌السلام هدیه داد و آن حضرت را قسم داد که بر آن سوار شوند؛ امام باقر علیه‌السلام به او فرمودند: «وای بر تو ای زید چه کار بزرگی را مرتکب می‌شوی و آنچه به دست تو اجرا می‌شود، چقدر عظیم است. من می شناسم آن درختی را که این زین از آن ساخته شده! (یعنی وقتی این را می دانم، پس می دانم که این زین را مسموم کرده‌ای) ولکن مقدر الهی چنین است و وای بر کسی که خدا شرّی را به دست او جاری نماید» آنگاه امام باقر علیه‌السلام بر آن زین سوار شدند و سمّ در ران پای حضرت اثر نمود و ران مبارک متورم گردید و امر فرمودند که برایایشان کفن‌هایی را حاضر نمایند و سه شبانه روز به سختی بیمار گردیدند و بر اثر همان سم از دنیا رفتند و آن زین هنوز در نزد اهل بیت علیهم‌السلام باقی است.»
آن چه مسلم است این است که امام باقر علیه السلام با طرح مرموز و مخفیانه هشام بن عبدالملک، مسموم شده و به شهادت رسیدند، ولی عامل و چگونگی آن به روشنی مشخص نیست. بعضی می نویسند: ابراهیم بن ولید بن یزید بن عبدالملک (پسر برادر زاده هشام) آن حضرت را مسموم نمود. و بعضی می نویسند: زید بن حسن به دستور هشام، زهر را به زین اسب مالید و اسب را به حضور امام باقر علیه السلام آورد، و اصرار کرد که آن حضرت بر آن سوار گردند، آن حضرت ناگزیر بر آن سوار شد و آن زهر در بدن ایشان اثر کرد، به گونه ای که ران هایشان متورم شد و سه روز به سختی در بستر بیماری افتادند و سرانجام به شهادت رسیدند.
روزى ایشان حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام را طلبیدند و فرمودند تا جمعى از اهل مدینه را حاضر کنند. چون آن جمع حاضر شدند خطاب به امام صادق علیه­ السلام فرمودند: «اى جعفر! چون من به عالم بقاء رحلت کنم مرا غسل بده و کفن بکن و در سه جامه که یکى رداى حبره بود که نماز جمعه در آن مى‌‏کردند، و یکى پیراهنى که خود مى‏‌پوشیدند و فرمودند که عمامه بر سرم ببند و عمامه را از جامه‏‌هاى کفن حساب مکن، و قبر مرا چهار انگشت از زمین بلند کن، و آب بر قبر من بریز، و اهل مدینه را گواه گرفتند.»چون آن جمع بیرون رفتند امام صادق علیه ­السلام دلیل گواه گرفتن اهالی مدینه بر این وصیت خود را از ایشان جویا شدند. حضرت فرمودند: «اى فرزند! براى این گواه گرفتم که بدانند تویى وصىّ من و در امامت با تو منازعه نکنند.»
سرانجام بدن مبارک آن حضرت درقبرستان بقیع درکنار پدرخود امام‌ سجاد علیه‌السلام و جد مادری‌شان امام حسن مجتبی علیه‌السلام به خاک سپرده شد. آن حضرت قبل از شهادت به فرزند خود امام صادق علیه‌السلام وصیت کردند که تا ده سال در موسم حج در منا برای ایشان مراسم عزاداری بر پا کنند و به تبعیت از سنت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درشهادت جعفر طیار، هشتصد درهم در ماتم ایشان هزینه کنند که روشن است که این وصیت یک اقدام سیاسی و به منظور روشن‌گری بر ضد دستگاه خلافت اموی در خصوص دست داشتن ایشان در قتل آن امام همام بوده است.
5. منابع
· ابن فارس، أحمد بن فارس‏، معجم مقاييس اللغة، قم، مكتب الاعلام الاسلامي‏، 1404ق.
· اربلى، على بن عيسى‏، كشف الغمة في معرفة الأئمة، تبریز، بنی‌هاشمی، 1381ق.
· الامین، السیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، بی‌تا.
· جعفریان، رسول،حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، 1381 ه ش.
· شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، 1409ق.
· شیخ صدوق، محمد بن علی‌، علل الشرائع، كتاب فروشى داورى‏، 1385ش.
· شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، مصحح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
· طبرسی، فضل بن الحسن، اعلام الوری، قم، موسسه آل البیت علیهم‌السلام، 1417ق.
· طبری آملی، محمدبن جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، 1413ق.
· قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله‏، الخرائج و الجرائح‏، قم، مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف‏، 1409ق.
· القمي، الشيخ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، بیروت، دارالمصطفی العالمیه، چاپ سوم، 1432ق.
· کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق.
· مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحارالانوار، بیروت، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403ق.
· مسعودی، علي بن الحسين، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، 1384ش.
· مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌، 1368 ه ش
· مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
· یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بی‌تا.

مشاهده 45 زمان

پیام بگذارید

از وارد کردن تمامی اطلاعات ضروری که با علامت (*) مشخص شده اند اطمینان حاصل کنید. وارد کردن کدهای اِچ‌تی‌اِم‌اِل مجاز نیست.

موسسه قرآن و عترت فدک سبز طوس