بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا امیرالمؤمنین علیهالسلام
السلام علیک یا صاحب الزمان ارواحنا فداک
شب قدر شب نزول قرآن!
از آيات قرآن به خوبى استفاده مىشود كه قرآن مجيد در ماه مبارك رمضان نازل شده است؛ خداوند تعالی در آیه ۱۸۵سوره مبارکه بقره میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن؛ ماه رمضان (ماهی است) که قرآن در آن نازل شده است» که ظاهر اين تعبير آن است كه تمام قرآن در اين ماه نازل شده است.
و در نخستين آيه سوره قدر مىفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْر؛ همانا ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم»
گر چه در اين آيه صريحا نام قرآن ذكر نشده، ولى مسلم است كه ضمير «هُ» در «أَنْزَلْناهُ» به قرآن باز مىگردد و این که به صورت مبهم ذکر شده و صراحتا لفظ قرآن در آیه نیامده است، براى اشاره به عظمت و اهميت این کتاب آسمانی است.
تعبير به «إِنَّا أَنْزَلْناهُ؛ ما آن را نازل كرديم» نيز اشاره ديگرى به عظمت اين كتاب بزرگ آسمانى است كه خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده است؛ مخصوصا با صيغه متكلم مع الغير (اول شخص جمع) كه مفهوم جمعى دارد و دليل بر عظمت است.
چرا این شب «شب قدر» نامیده شده است؟
ظاهرا مراد از قدر، «تقدير و اندازهگيرى» است. پس شب قدر شب اندازهگيرى است؛ یعنی شبی که خداى تعالى در آن حوادث يك سال ـ از آن شب تا شب قدر سال آينده ـ را تقدير مىكند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيزهايى ديگر از اين قبيل را در مورد بندگانش مقدر مىسازد.
آيه چهارم سوره دخان هم كه در وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد؛ آنجا که خداوند میفرماید: «فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكيمٍ؛ در آن (شب) هر چیز استواری جدا میشود» چون «فرق» به معناى «جدا سازى و مشخص كردن دو چيز از يكديگر» است و «فرق هر امر حكيم» معنایی جز اين نمیتواد داشته باشد که «آن امر و آن واقعهاى كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازهگيرى مشخص سازند»
اين بيان همچنین هماهنگ با روايات متعددى است كه مىگويد: در آن شب، مقدرات يك سال انسانها تعيين مىگردد و ارزاق و سرآمد عمرها و امور ديگر در آن ليله مباركه تفريق و تبيين مىشود.
با این وصف، نزول قرآن در «شب قدر» که شبی است که مقدرات و سرنوشت انسانها در آن تعيين مىشود، دليل ديگرى بر عظمت اين كتاب آسمانى و سرنوشتساز بودن آن است. همان طور که در نقطه مقابل نیز نزول چنین کتاب با عظمتی ـ که بالاترین معارف توحیدی و همه آن چه همه افراد بشر تا قیامت برای وصول به سعادت دنیا و آخرتشان به آن نیاز دارند، در آن بیان شده است ـ در این شب، یکی از وجوه عظمت این شب است که بر برتریاش نسبت به سایر ایام سال بیش از پیش میافزاید.
همچنین از این که این شب به «شب قدر» نامگذاری شده است، استفاده مىشود كه شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى كه قرآن در شب قدرش نازل شده، نيست؛ بلكه با تكرار سالها شب قدر هم تکرار مىشود و در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر بعدی اندازهگيرى و مقدر مىشود. همچنین این که در ادامه در همین سوره نزول ملائکه در شب قدر با فعل مضارع بیان شده است و در سوره دخان نیز تفریق و جداسازی و تقدیر با فعل مضارع «یفرق» آمده است، شاهد دیگری است بر این که شب قدر در هر سال تکرار میشود. زیرا فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد و بر این اساس معنای این نوع بیان این است که این اتفاقات ـ نزول ملائکه و تقدیر امور ـ هر ساله تکرار میشوند و منحصر به یک بار نیستند.
شب قدر کدام شب است؟
در کلام خدای تعالی آیهای که اشاره به این داشته باشد که شب قدر چه شبی است وجود ندارد. مگر آیه ۱۸۵سوره بقره که میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ؛ ماه رمضان (ماهى است) كه قرآن در آن فرو فرستاده شده» که دلالت بر آن دارد که تمام قرآن به صورت یکپارچه در ماه رمضان نازل شده است و از ضميمه كردن آن با آيه اول سوره قدر این طور نتيجهگيرى مىشود كه شب قدر یکی از شبهای ماه مبارك رمضان است. اما این که كدام یک از شبهای رمضان است؟! در این مورد گفتگو بسیار است و شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بيست و يكم، شب بيست و سوم، شب بيست و هفتم و شب بيست و نهم همه گفته شده است.
البته از آیات قرآن چيزى در این زمینه استفاده نمىشود. ولى روايات در اين باره بحث فراوان كردهاند. مشهور و معروف در روايات شیعه اين است كه در دهه آخر ماه رمضان و شب بيست و يكم يا بيست و سوم است. لذا در روايتى مىخوانيم كه در دهه آخر ماه مبارك پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم تمام شبها را احيا مىداشتند و مشغول عبادت بودند.
و در روايتى از امام صادق علیهالسلام آمده است كه «شب قدر شب بيست و يكم يا بيست و سوم است» حتى هنگامى كه راوى اصرار كرد كدام يك از اين دو شب است و گفت: «اگر من نتوانم هر دو شب را عبادت كنم كدام يك را انتخاب نمايم؟!» امام علیهالسلام تعيين نکردند و فرمودند: «ما ايسر ليلتين فيما تطلب؛ چه آسان است دو شب براى آنچه مىخواهى!».
ولى در روايات متعددى كه از طرق اهل بيت علیهمالسلام رسيده است بيشتر روى «شب بيست و سوم» تكيه شده؛ در حالى كه روايات اهل سنت بيشتر روى «شب بيست و هفتم» دور مىزند. در روايتى از امام صادق علیهالسلام نيز نقل شده كه فرمودند: «التقدير فى ليلة القدر تسعة عشر و الإبرام فى ليلة احدى و عشرين و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين؛ تقدير مقدرات در شب نوزدهم، تحكيم آن در شب بيست و يكم و امضاء در شب بيست و سوم است» و به اين ترتيب بين روايات جمع مىشود.[1]
منظور از نزول قرآن در شب قدر چیست؟
ابهام یا سوال دیگری که در این زمینه به ذهن خطور میکند آن است که هم از نظر تاريخى و هم از نظر ارتباط محتواى قرآن با حوادث صدر اسلام، این مسأله قطعی است كه قرآن کریم به صورت تدريجى و در طول ۲۳سال نازل شده است؛ بلکه آیات متعددی از خود قرآن کریم، به گونهای بر نزول تدریجی این کتاب آسمانی دلالت میکنند[2] و حتی در برخی آیات به خود نزول تدریجی به نحوی تصریح شده است؛ از جمله آنجا که خدای تعالی میفرماید: «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلاً؛ و كسانی که كافر شدند، گفتند: «چرا قرآن يکجا بر او نازل نشده است؟» اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم، و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم» (فرقان/ ۳۲) با این وصف چگونه آيات مورد بحث مىگويد که قرآن در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است؟
برخی این مسأله را این گونه پاسخ گفتهاند که منظور از نزول قرآن در شب قدر، آغاز نزول قرآن بوده است؛ به این معنا که شروع نزول قرآن در ماه رمضان و شب قدر بوده است.
برخی دیگر این گونه پاسخ گفتهاند که معنای نزول قرآن در شب قدر این است که در شب قدر هر سال، آن مقدار از آیات که تا شب قدر سال دیگر قرار بوده نازل شود، یکجا بر پیامبر نازل میشده و سپس همین آیات به تدریج در طول سال نیز نازل میشدهاند.
اما این توجیهات اگر چه بخشی از ابهام را برطرف میکنند، اما با ظاهر برخی دیگر از آیات و برخی شواهد و قرائن تاریخی دیگر سازگاری ندارند. زیرا اولا این مسأله اتفاقی است که شروع نزول قرآن کریم مصادف با شب مبعث بوده که آیات اولیه سوره مبارکه علق بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نازل شده است و ثانیاً بخشی از آیات ظهور در نزول دفعی و یکباره تمام قرآن کریم در شبی خاص دارند و توجیهات فوق موجب حمل این آیات بر خلاف ظاهرشان میشود. مانند آیات شریفه «وَ الْكِتابِ الْمُبينِ؛ إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَة؛ سوگند به [اين] كتاب روشنگر؛ به راستى ما آن را در شبى پربركت نازل كرديم» (دخان/ ۲-۳) که ظاهرش اين است كه نخست سوگند به همه كتاب خورده و بعد فرموده اين كتاب را كه به حرمتش سوگند خورديم، در يك شب و يكپارچه نازل كرديم. یا همان آیه شریفه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْر؛ همانا ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم» (قدر/ ۱) که همان طور که در ابتدای بحث گفتیم، همگان بر این مسأله اتفاق دارند که ضمير «هُ» در «أَنْزَلْناهُ» به قرآن باز مىگردد و ظاهرش هم این است که تمام قرآن در شب قدر نازل شده است و دلیلی وجود ندارد که منظور از آن نزول بخشی از قرآن یا شروع نزول آن یا چیز دیگری باشد.
ظاهرا پاسخ صحیح اين سؤال - آن گونه كه بسيارى از محققان گفتهاند - اين است كه قرآن داراى دو نزول بوده است. یکی نزول دفعى كه تمام قرآن در يك شب معین به صورت یکپارچه نازل گرديده است؛ و دیگری نزول تدريجى كه در طول بيست و سه سال دوران نبوت صورت گرفته است.
شاهد بر این مطلب هم این است که درباره نازل شدن قرآن در بعضى از آيات تعبير به «انزال» و در بعضى دیگر تعبير به «تنزيل» شده است و این در حالی است که از پارهاى از متون لغت استفاده مىشود كه «تنزيل» معمولا در جايى گفته مىشود كه چيزى تدريجا نازل بشود؛ ولى«انزال» مفهوم وسيعترى دارد كه هم نزول تدریجی را شامل میشود و هم نزول دفعى را[3] و اين تفاوت تعبير كه در آيات آمده مىتواند اشاره به دو نزول فوق باشد. خصوصا آن که در تمام آیاتی که سخن از نزول قرآن در شب قدر و ماه مبارک رمضان است، تعبیر به «انزال» شده که با نزول دفعی هماهنگ است.
همچنین در چندین روایت به این مسأله تصریح شده است که قرآن کریم علاوه بر نزول تدریجی یک نزول دفعی نیز داشته است؛[4] هر چند این روایات در این که قرآن در نزول دفعی به چه جایگاهی نازل شده است اختلاف دارند. برخی این گونه بیان میکنند که قرآن در نزول دفعی بر قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نازل شده است؛ برخی دیگر نزول دفعی را به مقامی به نام بيتالمعمور میدانند؛ برخی به مقامی در آسمان دنيا و برخی دیگر به مقامی به نام بیت العزه میدانند که این اختلاف میتواند اشاره به مراتب و مراحل مختلف نزول دفعی داشته باشد.
وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْر (۲)
در آيه بعد براى بيان عظمت شب قدر مىفرمايد: «تو چه مىدانى شب قدر چيست؟»
این جمله کنایه از عظمت شب قدر است. گویا عظمت آن به قدرى است كه حتى پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم نیز با آن علم وسيع و گستردهاش قبل از نزول اين آيات به آن واقف نبوده است. همچنین این که در این جمله به جای این که ضمیر بیاورد و بگوید «وَ ما أَدْراكَ ما هِیَ» خود لیله القدر را تکرار کرد برای این است که بر عظمت و جلالت مقام این شب تأکید کند. کما این که همین نوع بیان در آیه بعد نیز تکرار میشود.
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
در این آیه خداوند باز هم اشاره به عظمت شب قدر نموده و مىفرمايد: «شب قدر شبى است كه از هزار ماه بهتر است» و باز هم برای تأکید بیشتر به جای آوردن ضمیر، خود لیله القدر را برای بار سوم تکرار میکند. هزار ماه بيش از هشتاد سال است! به راستى چه شب با عظمتى است كه به اندازه يك عمر طولانى و بلکه بیش از آن ارزش دارد؟!
اما سوالی که در اینجا به ذهن خطور میکند این است که بهتر بودن این شب از هزار ماه از چه جهت است؟ آن گونه كه مفسرين بیان کردهاند، منظور از بهتر بودنش از هزار شب، بهتر بودنش از جهت فضيلت عبادت است؛ یعنی عبادت در این شب از هزار ماه عبادت برتر است و روايات فضيلت ليلة القدر و فضيلت عبادت آن كه در كتب شيعه و اهل سنت فراوان است، اين معنى را كاملا تاييد مىكند.
در حديثی آمده است که روزی پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم از چهار نفر از بنىاسرائيل سخن به ميان آورد كه هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصيان انجام داده بودند! اصحاب آرزو كردند كه اى كاش آنها هم چنين توفيقى پيدا مىكردند! آيه فوق در اين زمينه نازل شد و خداوند خبر داد که به امت اسلام شب قدر را عطا فرموده که عبادت در آن از از عبادت هزار ماه برتر است.[5]
تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (۴)
همان گونه که قبلاً اشاره شد، این که خداوند برای بیان اتفاقات این شب از فعل مضارع[6] ـ که دلالت بر استمرار دارد ـ استفاده کرده روشن میشود که این اتفاقات ـ نزول ملائکه و تقدیر امور ـ هر ساله تکرار میشوند و منحصر به یک بار نیستند. بنابراین شب قدر هم صرفا مخصوص به زمان پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و نزول قرآن مجيد نمیباشد؛ بلكه امرى است مستمر و شبى است مداوم كه هر ساله تكرار مىشود.
مراد از روح چیست؟
در اينكه منظور از روح كيست؟ بعضى گفتهاند: «جبرئيل امين» است كه در آیه ۱۹۳سوره شعراء «روح الامين» ناميده شده است.
برخی دیگر معتقدند که «روح» مخلوق عظيمى است ما فوق فرشتگان؛ چنان كه در حديثى از امام صادق علیهالسلام نقل شده است كه شخصى از آن حضرت سؤال كرد: «آيا روح همان جبرئيل است؟» امام علیهالسلام در پاسخ فرمودند: «جبرئيل من الملائكة و الروح اعظم من الملائكة؛ أليس ان الله عز و جل يقول: تنزل الملائكة و الروح؟؛ جبرئيل از ملائكه است و روح اعظم از ملائكه است. مگر خداوند متعال نمىفرمايد: «ملائكه و روح نازل مىشوند؟!»[7] یعنی به قرینه این که این دو را جدا ذکر کرده و یکی را بر دیگری عطف کرده، معلوم میشود که روح باید چیزی غیر از ملائکه باشد. و الا معنا نداشت روح را جدا ذکر کرده و به ملائکه عطف کند.
منظور از «مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» چیست؟
اگر «مِن» در «مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» به معنای «لام غایت» باشد، منظور از این عبارت اين است كه فرشتگان براى تقدير و تعيين هر امری از حوادث و پدیدههای سال در آن شب نازل مىشوند و هدف از نزول آنها تقدیر اين امور است؛ و اگر «مِن» به معنای «باء مصاحبت» باشد، منظور اين است كه فرشتگان در این شب به همراه تقدیر هر امری نازل میشوند و با خود تقدیرات سال پیش رو را پائین میآورند. البته اقوال دیگری نیز در این زمینه مطرح شده است که از بیان مابقی آنها صرفنظر میکنیم.
سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)
آن گونه که لغتدانان گفتهاند، واژه «سلام» و «سلامت» به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى و هر گونه عیب و نقصی است.[8]
بر این اساس معنای آیه این است که شب قدر از ابتدا تا انتهایش که همان طلوع فجر باشد، شبی است عاری از هر گونه عیب و نقص و آفت و هر امر ناخوشآیند ظاهری و باطنی که در مورد زمان قابل تصور باشد. به عبارت دیگر، این شب شبی است که سراسر نور است و رحمت است و خیر و برکت؛ شبی است که در آن از سوی خداوند تنها عفو و غفران و بخشش و عنایات ویژه شامل حال بندگان میشود و باب عذاب و نقمت الهی بسته است و همان گونه که در برخی روایات نقل شده، کید شیاطین هم در این شب سازگار نیست.
بنابراین، این شب نسبت به هر گونه نقص و آفت و امر ناخوشآیندی در سلامت کامل است و هر خیر و برکتی که برای زمان قابل تصور باشد در این شب جمع شده است.
بعضى نيز گفتهاند كه اطلاق «سلام» بر آن شب به خاطر اين است كه فرشتگان پيوسته به يكديگر يا به مؤمنان سلام مىكنند يا به حضور پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جانشين معصومش علیهمالسلام مىرسند و به محضر ایشان سلام عرضه مىدارند که این تفسیر نیز با آن چه که گفته شد منافاتی ندارد و مصداقی از همان میتواند باشد.[9]
بار الها! توفیق درک عظمت شب قدر و درک عنایات و الطاف ویژه خودت در این شب را به ما عطا بفرما!
بار الها! بهترین آن چه که برای بهترین بندگانت در این شب مقدر میفرمایی، از باب فضل و کرمت برای ما نیز مقدر بفرما!
بار الها! در راس همه امور، امر مبارک فرج مولای غریبمان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه را مقدر فرموده و امسال را سال ظهور آن حضرت تعیین بفرما!
[1]- برای مشاهده روایات ر.ک: الکافی، ج ۴، ص ۱۵۶– ۱۶۰؛ ترجمه تفسير الميزان، ج ۲۰، ص ۵۶۶.
[2]- در این آیات اشارهای به نزول تدریجی قرآن نشده است. اما محتوای آنها به گونهای است که جز با نزول تدریجی قرآن قابل جمع نیستند و به دلالت التزامی بر نزول تدریجی دلالت میکنند. مانند آیه شریفه «وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ ...؛ و خداوند شما را در «بدر» يارى كرد (و بر دشمنان پيروز ساخت) در حالى كه شما (نسبت به آنها) ناتوان بوديد ...» (آلعمران/ ۱۲۳) یا آیه «عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ؛ خداوند تو را بخشيد چرا به آنها اجازه دادى؟» (توبه/ ۴۳) و امثال این آیات که اشاره به وقایع خارجیای دارند که قبل از نزول آیه یا همزمان با آن اتفاق افتادهاند و روشن است که آیه با این لحن بیان همزمان یا بعد از وقوع این حوادث نازل شده است و بیان آنها با نزول یکباره همه قرآن در یک شب سازگار نیست.
[3]- مفردات راغب، ج ۱، ص ۴۸۹.
[4]- برای مطالعه این روایات ر.ک: ناصحیان، علی اصغر، «نزول دفعی قرآن، شبهات و پاسخها«، نشریه الهیات و حقوق، شماره ۱۷، ۱۳۸۹ش؛ همو، «كاوشى نو در چگونگى نزول قرآن»، علوم و معارف قرآن، شماره ۵ ، ۱۳۷۶ش.
[5]- در المنثور، ج ۶، ص ۳۷۱.
[6]- «تَنَزَّلُ» در اصل «تَتَنَزَّلُ» بوده است که صیغه هفتم مضارع از ماده «نزل» در باب تفعل است.
[7]- البرهان في تفسير القرآن، ج ۵، ص ۷۰۱.
[8]- مفردات الفاظ القرآن، ص ۴۲۱؛ النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج ۲، ص ۳۹۲.
[9]- مقاله فوق با اندکی تغییرات و تلخیص برگرفته از تفاسیر المیزان و نمونه میباشد.