Doa Salamati

بايسته ‏هاى پژوهشى در موضوع قرآن و جهان معاصر

به این مطلب رای دهید
(0 رای)

منبع: فصلنامه پژوهشهای قرآنی


متن مقاله


بايسته ‏هاى پژوهشى در موضوع قرآن و جهان معاصر

چکیده: قرآن، كتاب آسمانى و حبل المتين هويت بخش مسلمانان در طول تاريخ است. در باور پيروان دين اسلام، اين كتاب، دستورنامه‏اى غنى و ارزشمند براى تربيت همه جانبه انسان در عرصه‏هاى فردى و اجتماعى و در همه زمان‏ها و مكان‏ها، و از جمله در دوران معاصر، است. لكن اثبات اين امر و دفاع از آن نيازمند توجه به نكته‏ها و مباحثى است كه نوشتار حاضر عهده‏دار بررسى برخى از آنهاست. مفروض و مدعاى اين مقاله آن است كه بدون توجه به اين نكته هاى كليدى، فرايند پژوهش درباره توانايى قرآن براى پاسخگويى به نيازهاى جامعه معاصر، و دفاع از اين امر، با سختى‏ها و اشكال‏هاى فراوان روبرو خواهد شد. در نوشتار حاضر، با رويكردى نظرى - كاربردى، پس از تبيين ضرورت‏هاى بحث، برخى از نكته هايى كه در بررسى و تحقيق پيرامون موضوع زندگى و زايندگى قرآن در دنياى امروز توجه به آنها لازم است بيان خواهد شد. اين بايسته‏ها در ذيل عنوان‏هايى چون موضوع‏شناسى، قرآن‏شناسى، مخاطب‏شناسى، روش‏شناسى، و آسيب‏شناسى صورت بندى شده است.

كليد واژه‏ها: قرآن، قرآن و دنياى معاصر، قرآن و انسان امروز، ضرورت‏ها و بايسته‏ ها، دفاع از قرآن، بايسته‏ هاى قرآن پژوهى.

پيش درآمد
تاريخ زندگى بشر همواره شاهد بروز و ظهور اديان و مذاهبى بوده كه هر يك داعيه نجات انسان و رستگارى او را داشته‏اند. همان گونه كه ژان ژاك روسو، فيلسوف و متفكر معروف فرانسوى (1778-1712 م( گفته، جامعه‏اى تاكنون وجود نداشته يا پايدار نمانده كه مذهب اساس آن نباشد.1
آموزه‏هاى برخى اديان به صورت مكتوب ارائه شده و به كتاب دينى پيروان ايشان تبديل گشته است. در اسلام، قرآن كريم، كتاب آسمانى مسلمانان و منشور ذوى الابعادى است كه در سلوك علمى و عملى آنان نقشى به سزا و غيرقابل انكار داشته است. اين كتاب در باور مسلمانان، معجزه‏اى است جاويد، خالى از نقص و عيب، كه بين ماده و روح سازگارى افكنده و هم به دنيا توجه داشته هم آخرت؛ هم در زمان خود توانسته و هم در زمان ديگر مى‏تواند انسان هايى بزرگ را در دامان خويش پرورش دهد.2
يكى از مهم‏ترين موضوع هايى كه توجه به آن براى همه علاقمندان به قرآن در عصر حاضر، ضرورى است، مسئله نسبت اين كتاب آسمانى با انسان معاصر و بهره‏گيرى از آن در جهان كنونى است. با توجه به اهميت اين موضوع، نوشتار حاضر با رويكردى نظرى - كاربردى، به دنبال واكاوى برخى از مباحثى است كه در اين زمينه مى‏تواند راه گشا باشد. مدعاى اين مقاله آن است كه هر گونه تلاش علمى و عملى درباره قرآن و جامعه امروز به شرطى قرين موفقيت خواهد بود كه برخى نكته‏هاى مهم مورد توجه قرار گيرد؛ نكته هايى كه مى‏توان آنها را در ذيل دو عنوان ضرورت‏ها و بايسته‏ها صورت بندى نمود:
ضرورت‏هاى بحث
چه ضرورت هايى ما را وا مى‏دارد كه از موضوع «قرآن و جهان معاصر» سخن به ميان آوريم؟ به نظر مى‏رسد در پاسخ به اين پرسش بتوان موارد زير را مطرح كرد:
1- دفاع آگاهانه از قرآن
ادعاى حيات و زايندگى قرآن و داشتن پيام براى جامعه معاصر وقتى مورد قبول واقع مى‏شود كه بتواند از پشتيبانى استدلال‏هاى منطقى و عقلانى و شواهد تاريخى بهره گيرد. كوتاهى در چنين امرى موجب قوت گرفتن ابهام‏ها، سؤال‏ها و شبهه ‏هايى مى‏ شود كه درباره قرآن و توانايى آن براى انسان امروز مطرح شده و مى‏شود و از طرف ديگر زمينه دفاع آگاهانه و قابل قبول از قرآن را كم رنگ مى‏نمايد.
2- آگاهى بخشى و تعميق عقايد قرآن باوران
گر چه مسلمانان به طور معمول به كتاب دينى خود ايمان دارند ولى از آنجا كه آگاهى‏هاى دينى همه آنها در يك سطح نيست، هم در بهره بردن از آموزه‏هاى اين كتاب، و هم در ايمان به آن و دفاع از كاربردهايش گاه با ضعف‏هاى جدى دست به گريبان اند. تبيين جايگاه قرآن در دنياى امروز و كاويدن سويه‏هاى مختلف آن، مى‏تواند عقبه اعتقادى مسلمانان را تقويت كرده و ضمن استحكام بخشيدن به مبانى باورهاى آنان، ايشان را در دفاع از كتاب دينى شان يارى گر باشد.
3- دفاع از كيان و توان دين در دنياى معاصر
به خاطر ارتباط اسلام با قرآن، طبيعتاً بخشى از توان مدافعان دين در عصر حاضر بايد مصروف دفاع از قرآن شود. دفاع از قرآن در واقع دفاع از اصل دين و باورهاى دينى نيز هست.
4- ايفاى مسئوليت الهى و انسانى به قرآن
انديشمندان دلسوز و آگاه، به حكم عقل و دستور شرع، نه تنها موظف به نجات خويشتن، كه مسئول كمك به رهايى انسان‏هاى ديگر از دام زندان‏هاى فكرى و اسارت‏هاى عقيدتى نيز هستند. بخشى از اين مسئوليت، از منظر بحث حاضر، مسئول بودن ايشان در برابر قرآن است. حفاظت از اين كتاب در برابر تحريف و خرافه، همچنين تلاش براى احياى هر چه بيشتر جايگاه آن و كوشش جهت صيد گوهرى‏هاى هدايت و بهروزى جامعه معاصر از درياى مواج قرآن، افزون بر آنكه گام برداشتن براى ايفاى اين مسئوليت است، زنده نگاه داشتن كتابى است كه پيشوايان دينى آن را جلوه گاه خدا، راه نجات، شفاى تن و جان، عميق و زيبا و كتاب انس دانسته‏اند.3
بايسته‏هاى پژوهشىِ بحث
آنچه گفته شد بيان گر اهميت موضوع و «چرايى» توجه به آن بود، ولى سويه ديگر بحث، مسئله «چگونگى» تبيين زندگى و زايندگى قرآن در دنياى امروز است. در اين قسمت بايسته‏ها و ساحت هايى كه براى وصول به مقصود بايد مورد توجه قرآن باوران و قرآن پژوهان قرار گيرد در ذيل عنوان‏هاى زير صورت بندى مى‏شود:
موضوع شناسى
برخى از نكته هايى كه در ذيل بحث موضوع‏شناسى قرار مى‏گيرد عبارت است از:
1- تعريف جامعه و جهان معاصر
وقتى سخن از قرآن و جامعه يا انسان معاصر به ميان مى‏آيد پرسش هايى از اين دست را بايد مورد توجه و بررسى قرار داد: مقصود از «جامعه» چيست؟ يك جامعه خاص يا جوامع اسلامى، يا همه جوامع؟ وجه تمايز دنياى امروز با دوره‏هاى پيشين كدام است؟ مفهوم «معاصرت» چيست؟ شروع دوران معاصر از چه زمانى است؟ چه عواملى باعث اين مرزبندى زمانى شده است؟ همچنين از آنجا كه موضوع قرآن و جهان معاصر با بحث نسبت قرآن با «زمان» نيز پيوند دارد. از اين رو، بررسى اين موضوع هم داراى اهميت است. در اين راستا پرسش‏هاى فراوانى مطرح است از جمله آنكه:
1- بازتاب فرهنگ زمانه عصر نزول، در قرآن به چه اندازه بوده و امروزه با توجه به تحولات عظيم فرهنگى كه در جهان معاصر پديد آمده چگونه مى‏توان از اين كتاب استفاده نمود؟
2- مفهوم فرا زمانى و فرا مكانى بودن قرآن چيست و اين امر را چگونه مى‏توان تبيين كرد؟
3- براى اثبات جاودانه بودن آموزه‏هاى قرآنى، آيا علاوه بر استدلال‏هاى درون دينى، مى‏توان از ادله برون دينى هم كمك گرفت؟ آنها كدامند؟
4- از آنجا كه قرآن از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم به زبان عربى بيان شده و طبيعتاً الفاظ آن مى‏تواند بار معنايى و حدود واژگانى آن زبان را داشته باشد، امروزه چگونه مى‏توان از روزن اين زبان به محتوا و مدلول هايى كه بر پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم وحى شده پى برد؟
2- توجه به مباحث و موضوع‏هاى همگن
در تحقيق‏هاى علمى و اجتماعى همواره بايد به جايگاه هر بحث در بين بحث‏ها و موضوع‏هاى مرتبط با آن توجهى تام داشت. بحث از قرآن و جامعه معاصر نيز از اين قاعده بيرون نيست. در اينجا هم بايد به موضوع هايى چون اسلام و جهان معاصر و از آن بالاتر و عام‏تر، دين و جهان معاصر، دين و مدرنيسم/ مدرنيته يا پست مدرنيسم/ پست مدرنيته توجه كرد. در واقع اين موضوع‏ها با يكديگر در ارتباط بوده و نسبت به يكديگر همپوشانى دارند و هر كدام مى‏تواند ديگرى را يارى نموده و راه را براى اثبات آن باز نمايند. البته در زمينه نسبت و جايگاه دين و كاركردهاى آن در عصر حاضر نيز نكته هايى فراوان وجود دارد كه بايستى در جاى خود به خوبى مورد كاوش قرار گيرد.4
نكته ديگر در موضوع‏شناسى، توجه به مباحث نو پيداست. تغيير و تحول‏هاى انجام گرفته در عرصه‏هاى مختلف فرهنگى، علمى و اجتماعى در دوران جديد و معاصر، باعث گسترش حوزه‏هاى علوم و معرفت و پيدايش رشته‏ها و شاخه‏هاى نوين در عرصه انديشه ورزى انسان معاصر شده است. اين امر، هر روز پرسش هايى نوين را فرا روى آدميان قرار مى‏دهد كه بخشى از آنها درباره متون به طور عام، و متون دينى به طور خاص مى‏باشد. پيدايى و پايانى دانش‏هايى چون هرمنوتيك و زبان‏شناسى، با توجه به انديشه كسانى چون پل ريكور، هانس گئورگ گادامر و فرديناند دو سوسور، و شكل‏گيرى نظريه هايى چون افعال گفتارى، بازى‏هاى زبانى و فرا روايت‏ها از سوى فيلسوفانى چون جان سرل، لودويگ ويتگنشتاين و ژان فرانسوا ليوتار تنها بخشى هايى از حوزه‏هاى نو پيدا در مورد تفسير و فهم متون است. عمده اين موضوع‏ها درباره قرآن هم مى‏تواند مطرح شود. روشن است با ورود هر ديدگاه يا نظريه‏اى جديد در اين زمينه، دين داران و انديشوران دينى با سؤال‏ها، موضوع‏ها و مسائلى جديد مواجه مى‏شوند كه براى دفاع از پويايى كتاب خود، در اينجا قرآن، چاره‏اى از توجه به آنها ندارند. هر گونه مواجهى منطقى و معقول با اين مباحث و بهره‏گيرى از نظريه‏ها و بحث‏هاى جديد جهت تبيين هر چه بهتر آموزه‏هاى قرآنى، پيش و بيش از از هر چيز مبتنى است بر آشنايى كامل با اين موضوع‏ها و مباحث با استفاده از منابع اصلى آنها. يكى از امتيازهاى اين آشنايى آن است كه مى‏تواند به غنى شدن حوزه‏هاى همگن در انديشه اسلامى كمك فراوان نمايد و راه را براى نقد و بررسى نظريه‏هاى غير اسلامى در اين زمينه‏ها و ارائه نظريه‏هاى برگرفته از منابع و انديشه‏هاى اسلامى باز نمايد.
3- همگرايى و تعامل فكرى
چه بررسى خود موضوع قرآن و جامعه معاصر و چه تبيين موضوع‏ها و مباحث مرتبط با آن، بدون همراهى و همفكرى همه انديشمندان و قرآن پژوهان جامعه ما و ديگر جوامع اسلامى، از اتقان و استحكام و شمول لازم برخوردار نخواهد بود. با توجه به فراوانى افراد، مؤسسه‏ها و مراكز مختلف در سطح جهان كه در زمينه‏هاى مربوط به قرآن فعاليت مى‏كنند، و امكانات مادى و معنوى كه در اختيار دارند، يكى از بايسته‏هاى عرصه قرآن پژوهى در عصر حاضر، تدوين راهكارهايى عملى براى شناسايى اين افراد و مراكز، و ايجاد همراهى، همدلى و همكارى بين آنها، همچنين استفاده از امكانات يكديگر و انجام پشتيبانى‏هاى لازم است.5 تشكيل يك مؤسسه بين المللى اسلامى براى اين كار، يا تقويت يكى از مؤسسه‏هاى فعلاً موجود، برگزارى نشست‏هاى آگاهى بخش و ايجاد و تقويت همكارى‏هاى مشترك، از نخستين كارهايى است كه اين مؤسسه مى‏تواند انجام دهد.
جنبه ديگر اين بحث بهره‏گيرى از همه سرمايه‏هاى علمى جامعه است. از آنجا كه وجود انديشه‏هاى مختلف كه در عمل و نظر به چارچوب‏ها و ضوابط علمى پايبند باشند موجب رونق بازار علم و انجام پژوهش‏هاى كلان‏نگر مى‏شود، بسيار به جاست كه در تدوين انديشه‏ها و آموزه‏هاى قرآنى براى جامعه معاصر از همه ديدگاه‏ها و سليقه‏هاى فكرى چه در ايران و چه در ديگر كشورهاى جهان استفاده شود. در اين ميان، به طور خاص، دانشگاه‏ها و حوزه‏هاى علميه جايگاهى ويژه دارند. در ايران معاصر، اين دو مركز علمى همواره در تحول‏هاى علمى، فرهنگى، سياسى و اجتماعى نقشى چشمگير و به سزا داشته‏اند. بنابراين، براى ژرفا و پهنا بخشى هر چه بيشتر به قرآن پژوهى و قرآن باورى در عصر حاضر، بايستى از سرمايه‏هاى معنوى و مادى همه اين مراكز استفاده نمود.
4- موضوع‏شناسى هميشگى
تغيير و تحول زمانه و اهل زمانه، و پيدايش سؤال‏ها، نيازها و موضوع‏هاى جديد، محدود به يك مقطع زمانى خاص نيست، لذا، از منظر بحث ما، پى‏گيرى موضوع قرآن و انسان يا عصر جديد هم نبايد به يك مقطع زمانى خاص محدود شود. انجام كارهايى چون برگزارى همايش و انتشار كتاب در يك دوره زمانى و سپس رها كردن كارها به امان خدا، زيبنده و مناسب موضوعى با اين اهميت، نيست. از اين رو برنامه ريزى براى پيگيرى مداوم اين موضوع، امرى است لازم و ضرورى. از جمله كارهايى كه به عنوان مثال در اين باره مى‏توان انجام داد تأسيس يك مؤسسه بين المللى براى پيگيرى بحث قرآن و مسائل عصر و متمركز كردن امور در اين مركز است.
5- تبارشناسى و درس آموزى
بى‏ترديد بحث از نسبت قرآن با زمان، موضوعى است كه از گذشته تا به حال دغدغه بسيارى از انديشمندان ايران و ديگر ملت‏هاى اسلامى بوده است. از اين رو اگر امروز در صدد بررسى نسبت قرآن و جامعه معاصر هستيم هنگام شناسايى موضوع‏ها و مباحث مرتبط با بحث، گريزى از اين نداريم كه از پيشينه آن آگاهى داشته باشيم. به عنوان مثال، مى‏توانيم حداقل تاريخ يك صد ساله اخير ايران را از اين منظر مورد بازخوانى قرار داده و ضمن آشنايى با ديدگاه‏هاى موافق يا مخالف و سنتى يا مدرن كه در اين زمينه مطرح شده به نقد و بررسى آنها پرداخته و از نقاط قوت و ضعف آنها براى تدوين راهكارهاى جديد، و اتقان و شمول بخشيدن به بحث از قرآن و انسان معاصر بهره بگيريم. همچنين با تطبيق اين ديدگاه‏ها با نظاير خود در ديگر جوامع، داشته‏ها و ناداشته‏هاى انديشه اسلامى، شيعى و ايرانى را در اين زمينه به خوبى مشخص نماييم. در بررسى نگرش اسلامى و ايرانى به موضوع قرآن، مى‏توان به موضوع هايى چون نقش انقلاب اسلامى ايران، به عنوان نهضتى برخاسته از انديشه‏هاى اسلامى، بر توجه جامعه ايران و جهان به مسئله قرآن، و دين در عصر حاضر پرداخت. اين تبارشناسى را مى‏توان با بررسى ديدگاه‏ها و تلاش‏هاى كسانى چون امام خمينى، شهيد مرتضى مطهرى، آية اللَّه سيد محمود طالقانى و مهندس مهدى بازرگان و مرحوم محمد رشيد رضا در اهل سنت شروع كرده و دست كم، تا سيد جمال الدين اسدآبادى، كه برخى او را سلسله جنبان نهضت بازگشت به قرآن دانسته اند6 پى گرفت.
سويه ديگر اين بحث، تبارشناسى آن در جهان اسلام است. مسئله توجه به قرآن براى رفع مشكلات و پاسخ گويى به نيازهاى جامعه معاصر، يا مراجعه به قرآن با توجه به تجربه‏هاى انسان امروز در عرصه‏هاى مختلف علمى، نه تنها براى انديشه‏هاى ايرانى كه براى بسيارى ديگر از انديشمندان جهان اسلام هم مطرح بوده و هست.7 با تبارشناسى و نقد و بررسى اين ديدگاه‏ها مى‏توان به تجربه‏هايى جديد و ديدگاه هايى كامل‏تر دست يافت و از تكرار خطاها و ضعف‏هاى گذشته پرهيز نمود. از جمله معاصرانى كه انديشه‏هاى ايشان در اين زمينه قابل بررسى است مى‏توان به فضل الرحمن، عبدالاعلى مودودى و نصر حامد ابوزيد8 اشاره كرد. در اين باره تلاش‏هايى در كشورهاى عربى انجام گرفته است كه از آن جمله است گزارش نيفر از نگرش‏هاى و رويكردهاى تفسيرى برخى انديشمندان سنى و شيعى معاصر9.
مى‏توان بحث را فراتر از جهان اسلام برد و به ديگر اديان نيز تسرّى داد. به طور معمول همه اديان و شرايع ادعاى پاسخ گويى به نيازهاى انسان معاصر را دارند. در اين ميان آنانى كه داراى كتاب دينى يا مانيفستى مشخص هستند سعى مى‏كنند بر اساس آن به نيازهاى انسان امروز پاسخ دهند. آشنايى با آنچه اديان و انديشه‏هاى ديگر در اين زمينه انجام داده‏اند و درس آموزى و تجربه اندوزى از آنها مى‏تواند براى جوامع اسلامى و انديشمندانى كه موضوع قرآن و انسان معاصر دغدغه فكرى و دينى آنان است، بسيار راه‏گشا باشد. در ذيل اين بررسى است كه مى‏توان برترى‏ها و مزيت‏هاى قرآن كريم را نسبت به آنها مشخص كرد.
قرآن شناسى
حقيقت آن است كه قرآن مداران جوامع اسلامى حتى اگر در شناخت واقع بينانه و منصفانه جامعه معاصر هم كامياب شوند تا وقتى كه از كتاب آسمانى خود شناخت كافى نداشته باشند باز هم نمى‏توانند در قرآنى كردن عصر حاضر شاهد موفقيت را در آغوش بگيرند. از اين رو مى‏توان گفت بخشى از موضوع‏هاى قابل توجه در بررسى قرآن و دنياى امروز ناظر به شناخت خود قرآن است. در اين زمينه موارد ذيل را مى‏تون برشمرد:
1- تبيين نقش سازنده قرآن
اگر امروزه قصد آن هست كه از قرآن كريم در راستاى سعات انسان معاصر كمك گرفته و حيات و زايندگى و كاربرد آن حتى در دوران مدرن و پست مدرن اثبات شود، يكى از مهم‏ترين كارها آن است كه بر اساس يك بررسى تاريخى، تأثيرى كه قرآن در طول تاريخ تابه امروز بر ذهن و ضمير مسلمانان و بر ابعاد مختلف حيات فردى و اجتماعى آنها داشته به دنياى امروز معرفى شود. يك نمونه آشكار تأثير اين كتاب، در صدر اسلام و عصر نزول به چشم مى‏خورد كه قرآن توانست انسان‏هاى يك جامعه بدوى را به جايى برساند كه طليعه داران يك فرهنگ بزرگ در طول تاريخ شوند. تأثير اين كتاب بر زايندگى و بالندگى شاخه‏هاى مختلف علوم (از جمله: تاريخ، جغرافيا، نجوم، تفسير، فقه، فلسفه و كلام، حديث، عرفان، زبان و ادب و هنر)، همچنين فرهنگ سازى و نفوذ در فرهنگ عمومى، برخى از جلوه‏هاى اين تأثير قرآن است.10 اين امر منحصر به عصر نزول نيست، بلكه امروز هم قرآن در زندگى روزمره مسلمانان به شيوه‏هاى گوناگون حضور دارد11. البته از بيان اين نكته نيز گريزى نيست كه بگوييم، با تأسف، يكى از عواملى كه باعث شده به ويژه در ده ه‏هاى اخير چهره‏اى نادرست و مغشوش از اسلام و مسلمانان ارائه شود سوء استفاده هايى است كه از اين كتاب شده و كوتاهى هايى است كه خود مسلمانان در معرفى آيين خويش و كتاب آسمانى خود داشته‏اند.
2- تبيين جامعيت و همه جانبه نگرى قرآن
قرآن كريم، همانطور كه در منابع دينى هم آمده، بحرى است ناپيدا كرانه و داراى بطون گوناگون. ظاهرى نيكو و باطنى عميق دارد.12 از اين رو بدون شناخت عميق و همه جانبه آن، با استفاده از شيوه‏هاى علمى و معيارهاى پسنديده، نمى‏توان از آن درس‏هاى لازم را براى راهبردى و راهنمايى انسان در جامعه امروز فرا گرفت.
يكى از باورهاى مسلمانان آن است كه كتاب آسمانى آنها توان پاسخ گويى به نيازهاى انسان در هر عصر و زمانى را دارد و از آنجا كه در اسلام، دين خاتم و قرآن، آخرين پيام هايى است كه از سوى خداوند براى انسان فرستاده شده، لاجرم آنچه در قرآن آمده آخرين دستورهاى آسماى براى اهل زمين است. در خود قرآن هم آيه هايى هست كه به جامعيت و همه جانبه‏نگرى قرآن اشاره دارد.13 از اين رو، در بحث از قرآن و انسان معاصر، يكى از نكته‏هاى بايسته توجه آن است كه اين مطلب به خوبى تبيين و به سؤال‏ها و شبهه هايى كه در اين زمينه مطرح است جواب داده شود. نكته ديگر آنكه بايد مشخص كرد آيا وظيفه قرآن ارائه خطوط كلى و راه‏هاى اصلى براى رسيدن به سعادت است، آنگونه كه برخى ادعا مى‏كنند، يا، افزون بر آن، از قرآن مى‏توان همه چيز را در همه زمينه‏ها استخراج نمود. در اين صورت نسبتِ داده‏هاى قرآنى با يافته‏هاى انسانى و بشرى چه مى‏شود؟
3- ترسيم سيماى جامعه ايده آل قرآنى
يكى از خطاهاى برخى مسلمانان منتقد جامعه مدرن، به ويژه منتقدان فرهنگ و تمدن غربى، آن است كه گمان كرده‏اند با نقد اخلاقى يا سياسى و اجتماعى جامعه مدرن و طرد و لعن وضعيت موجود و يا مخالفت با مظاهر و دستاوردهاى آن، رسالت شان خاتمه يافته است؛ در حالى كه اينگونه نيست و تا وقتى در برابر اين نقد و جنبه سلبى، يك وجه ايجابى ارائه نشود كار به سامان خود نخواهد رسيد. وجه ايجابى آن است كه اگر متدينان و قرآن باوران مسلمان، جامعه امروز و انسان معاصر را در همه يا بخشى از راهى كه مى‏رود بر خطا مى‏دانند، جداى از نقد آن، به ترسيم سيماى جامعه و انسان مطلوب خويش از ديدگاه قرآن بپردازند.
4- تفكيك پيام‏هاى دائم از موقت
برخى آيه‏هاى قرآن و پيام‏هاى آن مخصوص يك واقعه يا مورد خاص، و برخى از آنها عام‏تر و كلى‏تر بوده است. بعلاوه كه آيه‏هاى قرآن از جهت‏هاى ديگرى چون محكم و متشابه بودن نيز با يكديگر متفاوت هستند. اين رو به هنگام استفاده از آموزه‏هاى مطرح در اين كتاب، بايستى به اين گونه تفاوت در آيات و شأن نزول آنها توجه نموده و مشخص كرد كه در عصر حاضر و براى جوامع امروزى از هر دسته از آيات چه استفاده هايى مى‏توان نمود.
5- استفاده از ديگر منابع اسلامى
انديشه اسلامى و ساختار معرفت شناختى آن از چندين سرچشمه ارتزاق مى‏كند كه يكى از آنها قرآن است. در كنار آن سيره و سنت و عقل نيز قرار دارد. براى فهم هر چه بهتر و آگاهانه‏تر آموزه‏هاى اسلامى بايستى از همه اين منابع بهره گرفت؛ چرا كه هر يك از اينها به ديگرى كمك كرده و ديگرى را تفسير و تبيين نموده يا آن را توضيح مى‏دهد. خوشبختانه منابع روايى و سيره عملى پيامبر بزگوار اسلام‏صلى الله عليه وآله وسلم و ائمه طاهرين‏عليهم السلام، در زمينه ترسيم چهره فرد و جامعه مطلوب و كمك به رشد همه جانبه انسان در هر زمان، از غنا و قوتى فراوان برخوردار است. بهره‏گيرى از اين منابع، آشنايى با علوم روز و استفاده از ساز و كارهايى مانند «اجتهاد» است كه قرآن را در راهبردى انسان معاصر به سوى زندگى بهتر و كاستن از رنج‏ها و ناراحتى‏ها و مشكلات او يارى مى‏نمايد.14
نكته مهمى كه به مناسبت بحث بايد به آن اشاره كرد توجه جدى‏تر به مسئله نسبت قرآن و عقلانيت است. يكى از ادعاهاى مخالفان يا منتقدان دين و به تبع آن، متون دينى چون قرآن، در عصر حاضر آن است كه اديان و كتاب‏هاى آسمانى با عقل بشرى و دستاوردهاى آن سر مخالفت و ناسازگارى دارند.15
اين امر هر چند در طول تاريخ اديان بى سابقه نيست ولى به طور خاص از اواخر سده‏هاى ميانه و آغاز دوره رنسانس در غرب با جلوه و جمال بيشترى مطرح شد. عواملى گوناگون، به اين ذهنيت دامن زد كه براى رسيدن به سعادت و رفاه، بايستى دين و آموزه‏هاى دينى را كنار نهاد يا لااقل آن را به عرصه خصوصى زندگى افراد محدود كرد. اين گونه بود كه خرد خود بينانه بشر، به عنوان گوهر مدرنيته، تا حدود زيادى راه خود را از دين و دين دارى جدا نمود. اين امر هر چند در مورد دين مسيحيت اتفاق افتاد ولى طبيعتاً تأثير خود را بر قضاوت نادرست نسبت به اديان ديگر، از جمله اسلام، نيز از خود باقى گذاشت. از اين رو، يكى از وظيفه‏هاى كسى كه به دنبال دفاع از نقش و جايگاه دين به طور عام و اسلام و قرآن به طور خاص باشد، تبيين نگاه اسلام اولا به عقل و عقلانيت وثانياً به‏دستاوردها ومحصولات علم‏وعقل‏بشرى، مثل صنعت و تكنولوژى، است.
مخاطب شناسى
در عرصه ابلاغ پيام‏هاى دينى، اگر بين پيام رسان و پيام گير ارتباط مناسبى برقرار نشود، فرايند تبليغ به درستى انجام نخواهد شد. يكى از بايسته‏هاى وصول به اين مقصود، شناخت مخاطب است. اين شناخت ابعاد و سويه‏هاى مختلفى دارد. به عنوان مثال، لازم است مخاطبان را از جهت‏هاى فرهنگى، جغرافيايى، زبانى، جنسيتى، سطح معلومات، موقعيت‏هاى اجتماعى و مواردى از اين قبيل مورد شناسايى قرار داد. مهم آن است كه چه در بررسى و چه در ابلاغ پيام‏ها و آموزه‏هاى قرآنى به انسان امروز، اولاً مسئله مخاطب‏شناسى مورد توجه قرار گيرد، ثانياً اين شناخت همه جانبه باشد، ثالثاً با روش‏ها و ابزارهاى علمى و به طور دقيق انجام پذيرد، رابعاً ضمن تفكيك و دسته بندى درست مخاطبان، براى هر گروه از آنها با توجه به ويژگى‏ها و شرايط متنوعى كه دارند، برنامه هايى خاص تدوين شده و براى هر كدام به زبان خودشان سخن به ميان آيد. بى توجهى به اين امر، راه را براى تبليغ صحيح، بسته و گاه مى‏تواند موجب تبليغ منفى شود.
برخى از نكته‏هاى ديگرى كه در زمينه مخاطب‏شناسى بايد مورد توجه قرار گيرد را مى‏توان اين گونه برشمرد:
1- كلان نگرى
هم در مراجعه به قرآن و هم در توجه به مخاطب آن بايد ديد كلان و همه جانبه نگر داشت. به عنوان مثال بايد هم به فرد توجه داشت و هم به جامعه؛ هم به موضوع‏ها و مسائل و نيازهاى فرهنگى توجه داشت، هم اجتماعى، اخلاقى، حقوقى، اقتصادى و سياسى.
2- نيازشناسى مخاطب
واقعيت آن است كه جامعه معاصر به رغم پيشرفت هايى كه داشته، از معضلاتى چون بحران هويت، تهديد صلح و امنيت جهانى، ناديده گرفتن كرامت انسان، نقض حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه، سوء استفاده از تكنولوژى، بحران محيط زيست، بحران‏هاى مختلف روحى و روانى، اخلاقى، علمى و فلسفى در رنج است و حتى اگر اين همه يا برخى از اين موارد به حد «بحران» نرسيده باشد بارى اين هست كه به عنوان يك معضل و مشكل جدى مطرح شده است. نكته آن است كه براى يافتن راه حل‏هايى دينى و برگرفته از قرآن براى اين مشكلات، ابتدا بايد اين مشكلات با شيوه‏هاى علمى و بر اساس معيارهاى پذيرفته شده پژوهشى به طور دقيق و همه جانبه مورد ارزيابى و بررسى قرار گيرد. پس از اين مرحله است كه مى‏توان به سراغ قرآن رفت و از آن براى رفع يا كاهش اين مشكلات كمك خواست. در مرحله بعد بايستى اين ديدگاه‏هاى قرآنى را به زبان امروز دنيا و با توجه به فرهنگ گفتمانى حاكم بر آن ترجمه و آنها را در قالب‏هاى اجرايى و عملياتى ريخته و به مجامع و افراد منشأ اثر در جهان امروز معرفى كرد. بايد توجه داشت كه مسئله نيازشناسى بايد امرى مداوم باشد نه مقطعى و گذرا. هم قرآن، منبعى سرشار از آموزه‏هاى مختلف در زمينه‏هاى متنوع است و هم نيازها و موضوع‏ها و نيازهاى نوپيداى انسان معاصر بسيار زياد است. از طرف ديگر، از آنجا كه بين «انسان» و «زمان» و «نياز» همواره ارتباطى مستقيم وجود دارد، در هر مقطع زمانى، موضوع يا موضوع هايى خاص مى‏تواند براى انسان و جامعه از اولويتى ويژه برخوردار باشد.
از اين رو قرآنيانى كه در صدد پاسخ گويى به اين نيازها و پرسش‏ها هستند بايستى همواره آنها را رصد كرده و پاسخ‏هاى لازم را بر اساس رهنمودهاى قرآنى فراهم نمايند. به عنوان مثال، امرزوه موضوع هايى چون حقوق بشر، مسائل مربوط به زنان، آزادى، معنا و مفهوم زندگى، دين و خشونت، و محيط زيست از جمله مباحثى است كه به جد در عرصه اجتماعى و فرهنگى جهان مطرح است و مى‏طلبد كه انديشوران اسلامى و قرآن پژوهان آگاه به تبيين ديدگاه اين كتاب آسمانى درباره آنها بپردازند. بايسته يادآورى است كه همان گونه كه گفته شد رصد نمودن موضوع‏ها، نيازها و پرسش‏هاى نو پيدا و اولويت سنجى آنها بايستى امرى مداوم و هميشگى باشد. در اين زمينه بايستى به گونه‏اى عمل كرد كه جهان اسلام نه تنها در برابر وضعيت موجود موضع‏گيرى درستى داشته باشد بلكه بتواند حوادث و شرايط آينده را نيز پيش بينى كرده و از هم اكنون خود را براى مواجهه فعال با آن آماده نمايد. البته در اين زمينه بايستى فرصت‏ها و تهديدهايى كه بر سر راه است نيز شناسايى كرد. توضيح آن كه روند كلى امور در عصر حاضر، گر چه تهديدهايى را متوجه انسان امروز، و از منظر بحث ما، دين داران و قرآن مداران نموده است ولى از طرف ديگر فرصت هايى را نيز در اختيار ايشان گذاشته است. مهم آن است كه قرآن باوران نه مدهوش شرايط جديد شوند و نه مرعوب آن؛ بلكه با آگاهى، درايت و تدبير به مديريت اين شرايط پرداخته، با تهديدها مقابله نموده و از فرصت‏ها و امكانات به خوبى استفاده نمايند. بدون شناخت همه جانبه اين فرصت‏ها و تهديدها امر معرفى اسلام و تبيين جايگاه قرآن در جامعه معاصر به سامان لازم نخواهد رسيد.
3- شبهه شناسى
مطلب ديگرى كه از منظر بحث مخاطب‏شناسى بايد مورد توجه قرار گيرد، آگاهى قرآن باوران و قرآن پژوهان از سؤال‏ها و شبهه هايى است كه درباره موضوع جايگاه قرآن در دنياى امروز مطرح مى‏شود. ذهن آدمى براى پرسش گرى خود حد و مرزى را نمى‏شناسد. امروزه با توجه به افزايش معلومات عمومى و به ويژه به خاطر گسترش ابزارهاى اطلاع رسانى، سؤال‏ها و ترديدهايى كه درباره كتابى چون قرآن مطرح مى‏شود به سرعت در دايره‏اى وسيع منتشر شده و در دسترس همگان قرار مى‏گيرد. اين پرسش‏ها چه براى تعميق باروهاى دينى و قرآنى باشد، و چه از روى جستجوى صادقانه حقيقت و چه از سر عناد و لجاجت، پاسخ‏هاى منطقى و در خور را مى‏طلبد. ارائه پاسخ پيش از هر چيز مبتنى بر شناخت سؤال است. از اين رو به نظر مى‏رسد يكى از بايسته‏هاى بحث از قرآن و جامعه معاصر، اولاً شناخت اين سؤال‏ها و تدوين و تبويب آنها، و سپس يافتن جواب، و انتشار آنها با شيوه‏هاى مناسب است. در اين راه بايستى اولا از توان علمى و امكانات افراد و سازمان‏هاى مختلف كمك گرفت، ثانياً كار را حتى المقدور به صورت گروهى انجام داد، ثالثاً در ارائه پاسخ، شرايط فكرى، اجتماعى، فرهنگى و دينى مخاطب را در نظر گرفت، رابعاً از ابزارهاى نوين و مؤثرى كه امروزه در اختيار هست، از جمله اينترنت، هم براى آشنايى با سؤال‏ها و هم براى ارائه پاسخ‏ها كمك گرفت.
4- توجه به تنوع‏ها و گونه گونى ها
هر چند همه انسان‏ها مخلوق يك خدا هستند، ولى تنوع و گونه گونى، چه در افراد و چه در جوامع، در ذات آفرينش است.16 اين تفاوت‏ها نه فقط شكل و قيافه افراد، بلكه شيوه‏هاى زندگى،17 آداب و رسوم، فرهنگ و باورهاى عقيدتى و نگرش‏هاى سياسى و اجتماعى آنها را نيز در بر مى‏گيرد. از اين رو، هنگام مراجعه به قرآن براى گرفتن راهكارها و دستورالعمل هايى براى دنياى امروز، بايد به اين نكته توجه نمود كه از كتابى مقدس چون قرآن چگونه مى‏توان براى همه جوامع رهنمودهايى را استخراج كرد.
5- آينده نگرى در نگرش به قرآن، انسان و جامعه
جريان زمان و انسان، همواره جارى است. بشر گذشته‏اى دارد و آينده‏اى نيز هم. اينكه قرآن از پيشوايان دينى با عنوان «امام» ياد مى‏كند،18 و از معناى لغوى لفظ هم فهميده مى‏شود، نشان گر آن است كه دين، رهبران و انديشه دينى همواره نسبت به جامعه بايد حالتى «پيشرو» داشته باشند نه «پيرو».
به نظر مى‏رسد تحقق اين حالت در گرو روشن بينى و آينده نگرى است. بر اين اساس مى‏توان گفت در ترسيم سيماى جامعه مطلوب قرآنى و هنگام تبيين نيازها و سؤال‏هاى انسان معاصر، بايستى افق‏ها، شرايط، نيازها و مسائل آينده را نيز در نظر گرفت. گر چه در اين موارد «پيشگويى» ممكن نيست، اما مى‏توان با بهره‏گيرى از خرد جمعى و با استفاده از دستاوردهاى علمى، مسير آينده جامعه و انسان معاصر را «پيش‏بينى» كرده و از هم اكنون براى آن از قرآن كمك گرفت.
روش شناسى
توجه به مسئله روش و جايگاه روش‏شناسى در امر تحقيق و پژوهش از امورى است كه امروزه به طور جدى مورد توجه مجامع علمى قرار گرفته است. در بررسى و تبيين قرآن و انسان معاصر نيز بايد همچون هر پژوهش ديگر به اين مسئله توجه كرد. برخى از مواردى كه در ذيل مباحث روش شناختى بحث قرار مى‏گيرد عبارت است از:
1- مشخص كرن منظر نگاه به قرآن
در باب مراجعه به قرآن و فهم و تفسير آن در بين مذاهب مختلف اسلامى، و حتى در بين انديشمندان يك مذهب، ديدگاه هايى متفاوت، و گاه متضاد، وجود دارد و اين برداشت‏ها مى‏تواند در عرصه عمل موجب اختلاف و تضاد شود. اين امر هر چند در مورد همه آيه‏هاى قرآن صادق نيست ولى به هر حال وجود آن را هم نمى‏توان ناديده گرفت. لذا در بحث از قرآن و كارايى آن براى جامعه معاصر بايد مشخص كرد كه مقصود كدام نگاه يا برداشت از قرآن است. در اين زمينه، مسئله تعدد قرائت‏ها در باب قرآن، يكى از موضوع‏هايى است كه بايد به طور جدى و دقيق مورد بررسى قرار گيرد.
2- بهره‏گيرى از نگرش تطبيقى
انسان امروز در برابر خود انبوهى از آيين‏ها، انديشه‏ها، و آثار را مى‏بيند كه همگى مدعى نجات و رهبرى او هستند. از اين رو براى آنكه بتواند يكى را بر ديگرى برترى داده و به آن التزام پيدا كند، بايستى شرايط انتخاب را براى وى فراهم كرد. او، به طور معمول، ادعاى برترى و پهلوانى را تنها از آيين مى‏پذيرد كه وارد معركه رقابت با حريفان شده و در عرصه عمل و نظر از آن سربلند بيرون آيد. از اين رو، در بررسى ديدگاه‏ها و نظريه‏هاى قرآنى براى مسائل جامعه معاصر بايستى در هر مورد اين ديدگاه‏ها را با انديشه‏ها و نظريه‏هاى ديگر به طور تطبيقى در كنار هم نهاد تا هم به گسترش دامنه بحث كمك كند و هم با گشودن افق‏هاى جديد، زمينه را براى انتخاب آگاهانه مخاطب فراهم نمايد. انجام بررسى‏هاى تطبيقى نه تنها براى غير مسلمانان كه براى خود مسلمانان نيز كارآمد است؛ چرا كه باعث مى‏شود ايمان و اعتقاد آنان به كتاب آسمانى خود از پشتوانه محكم‏ترى برخوردار شود. البته نگرش تطبيقى لازم نيست فقط بين انديشه‏ها و ديدگاه‏هاى اسلامى و غيراسلامى باشد بلكه حتى در بررسى يك موضوع از ديدگاه انديشمندان اسلامى هم مى‏توان از اين شيوه بهره گرفت.19
انجام پژوهش‏هاى تطبيقى فوايدى ديگر نيز دارد، كه از آن جمله است: شناخت برترى‏ها و كاستى‏هاى هر يك از نظريه‏هاى مطرح درباره قرآن و موضوع‏هاى قرآنى، كشف اختلاف نظرها، و تمايز يافتن داورى‏هاى آگاهانه از متعصبانه.20
3- استفاده از پژوهش‏هاى ميان رشته‏اى
از آنجا كه هم قرآن كتابى است چند بعدى و شامل موضوع هايى در زمينه‏هايى مختلف اخلاقى، سياسى، اجتماعى، علمى و فرهنگى و فقهى مى‏شود، و هم نيازها و مسائل انسان در دوران معاصر، سويه‏ها و جنبه‏هاى مختلف دارد، براى تبيين ديدگاه‏هاى اين كتاب بايد از علوم مختلف كمك گرفت. به تعبير امروزى آن مى‏توان گفت امروزه مسئله قرآن و قرآن پژوهى بايد حالت «بين رشته‏اى»21 پيدا كند. در اين رابه بايد از دانش‏ها و حوزه هايى چون روانشناسى، جامعه‏شناسى، مردم‏شناسى، فلسفه، كلام، علوم سياسى، تاريخ و فلسفه تاريخ، هرمنوتيك و تأويل، تفسير و ادبيات و هنر، علوم تربيتى، معرفت‏شناسى و جهان‏شناسى بهره گرفت.
4- توجه به جنبه‏هاى اجرايى و كاربردى
انسان موجودى است مأنوس با محسوسات و امور عينى. از اين رو آنچه قالبى انضمامى و ملموس پيدا كند برايش باورپذيرتر است. از منظر بحث ما نيز هر نظريه قرآنى تا هنگامى كه جنبه اجرايى و كاربردى به خود نگيرد، براى مخاطب امكان بهره‏گيرى از آن به راحتى امكان‏پذير نيست. به عنوان مثال، وقتى از جنبه‏هاى نظرى اثبات شود كه قرآن با اقتصاد و تجارت موافق ولى با ربا مخالف است،22 بايد مشخص شود كه براى وصول به اقتصاد غير ربوى چه بايد كرد. بديهى است كه نمى‏توان انتظار داشت تمامى اين امور در قرآن آمده باشد بلكه اين عرصه‏اى است كه در آن مى‏توان از عقل بشرى و تجربه جوامع مختلف نيز بهره گرفت. اين امر در مورد ديدگاه‏هاى سياسى، فرهنگى و اجتماعى قرآن نيز صادق است.
5- ابلاغ صحيح و مؤثر
جنبه‏اى ديگر از مسئله روش‏شناسى را مى‏توان توجه به روش تبليغ صحيح و «ابلاغ درست پيام» دانست. جهان امروز هر چند به تعبير برخى تبديل به يك «دهكده» شده23 و به مدد ايجاد شبكه‏اى از داده‏ها و ابزارها، دنيايى نوين را به وجود آورده24 و مرزهاى بين افراد يا جوامع را كم رنگ نموده است؛ ولى در همين دهكده هم تنها كسانى مى‏توانند سخن و پيام خود را به گوش ديگران برسانند كه اولاً نسبت به فضاى حاكم بر آن آگاهى داشته باشند و ثانياً زبان بيان مطالب و شيوه‏ها و ابزارهاى ارائه پيام خود را نيز بشناسند.
دنياى امروز به گونه‏اى رقابتى و بى رحمانه به هيچ فرد، جامعه يا آيينى اجازه نمى‏دهد كه در امر تبليغ و ارائه پيام، به شيوه‏ها و ابزارهاى پيشين بسنده نمايد. از اين رو، مبلغان و مدافعان قرآن نمى‏توانند از شناخت و به كارگيرى «شيوه‏ها، ابزارها و امكانات» متنوعى كه دنياى جديد در اختيارشان مى‏گذارد غافل شوند. آنان، نه تنها بايد با بايسته‏هاى امر تبليغ آشنا باشند بلكه لازم است موضوع‏ها و مباحثى را كه ارائه مى‏دهند از استحكام و اتقان علمى و محتوايى لازم نيز برخوردار باشد. براى وصول به اين مقصود بايد از گروه‏ها و مراكز پژوهشى و كارشناسان صلاحيت دار بهره گرفت تا مبادا ضعف‏هاى ارائه كنندگان مباحث، به حساب ضعف خود قرآن و اسلام گذاشته شود.
نكته ديگرى كه به مناسبت بحث مى‏توان در اينجا مطرح كرد توجه به فعاليت‏هاى جمعى، مدون و برنامه ريزى شده است. اثبات حيات و زايندگى قرآن در دنياى امروز، جزء موضوع‏هاى كلان و حياتى براى جهان اسلام به شمار مى‏رود. بخشى عمده از اعتبار و عزت جامعه اسلامى نيز مبتنى بر موفقيت اين فرايند است. از اين رو موضوعى با اين اهميت را بايستى با ديد كلان نگر مورد توجه قرار داد. انجام فعاليت‏هاى فردى و غيرمنسجم هر چند بى فايده و تأثير نيست، ولى به طور قطع از اتقان، استحكام، شمول و تأثير كارهاى گروهى و برنامه ريزى شده كه برآيند كارشناسى‏هاى فراوان و تأمين منابع انسانى و مالى باشد برخوردار نخواهد بود. از اين رو براى كسب موفقيت هر چه بيشتر در اين راه، بايستى توجه اصلى به كارهاى جمعى، برنامه ريزى‏هاى كوتاه و بلندمدت، و مهندسى ساختارهايى باشد كه در عين پويايى و همه جانبه نگرى، امكان پوشش‏دهى به فعاليت‏هاى در حال انجام در جوامع مختلف را داشته باشد.
آسيب شناسى
شناخت ونقد آسيب‏ها يكى از نكته‏هاى بنيادين در عرصه پژوهش پيرامون قرآن و جهان معاصر است. برخى از عرصه هايى كه بايد مورد آسيب‏شناسى قرار گيرد از اين قرار است:
1- فعاليت‏هاى قرآنى
غفلت از آسيب‏شناسى فعاليت‏هاى قرآنى جهان اسلام، و حتى كارهاى انجام شده در غير جهان اسلام، مى‏تواند ثمره و تأثير تلاش‏هاى انجام شده را كم رنگ نمايد. اين آسيب‏شناسى مى‏تواند گستره‏اى وسيع، از جمله: مؤسسه‏ها و مراكز مربوط به قرآن پژوهى يا كارهاى انجام شده در راه ايجاد و گسترش فرهنگ قرآنى را در برگيرد. بخشى از امر آسيب‏شناسى نيز مى‏تواند مربوط به موضوع هايى چون مواجهه مستشرقان با قرآن و موضوع‏ها و مسائل مربوط به آن شود.
رويكرد غربيان به قرآن مى‏تواند با انگيزه‏هاى تبشيرى، استعمارى يا علمى باشد25 ولى به هر حال، از بررسى و نقد آنها و چاره جويى براى تكميل يا تصحيح اين ديدگاه‏ها گريزى نيست. بعلاوه كه اين امر انگيزه مسلمانان را براى معرفى هر چه بيشتر و بهتر كتاب آسمانى شان تقويت مى‏كند.
2- نوع كنشگرى مسلمانان
در تطبيق قرآن با نيازهاى زمان، بايد مواظب افراط و تفريطها بود و به آسيب‏شناسى آنها پرداخت. در اين عرصه «عقل پرستى» به همان اندازه خطرآفرين است كه جمود ورزيدن و عقل گريزى. در اين راه همچنين بايستى از مد زدگى، جو زدگى و تفسير و تبيين قرآن بر طبق سلايق روز اجتناب نمود. البته تفاوت اين امر با اينكه چگونه مى‏توان در حالتى فعال، زمان و عصر را دينى كرد در يك مرزبندى دقيق نهفته است كه بايد در جاى خود به دقت بررسى شود.
3- عملكرد مدعيان
به خاطر تأثير جدى اعمال و رفتار مسلمانان در جذب يا دفع ديگران به اسلام و كتاب آسمانى آن، پيشوايان دينى به پيروان خود سفارش كرده‏اند كه مردمان را با عمل خود به سوى حق دعوت نماييد26 و تأكيد داشته‏اند كه مايه آبروى ما باشيد نه آبروريزى براى ما.27 در همين راستاست كه اعمال و رفتار مبلغان و مدافعان قرآن از اهميت و تأثيرى فراوان برخوردار مى‏شود. اين امر به ويژه در عصر حاضر كه كوچكترين گفتار يا رفتارى مى‏تواند به سرعت در سراسر جهان منتشر شود حساسيت، و تأثير بيشترى پيدا كرده است. متأسفانه يكى از بزرگ‏ترين دستاويزهاى مخالفان اسلام و قرآن، رفتارهاى غيرعقلانى و يا غيرشرعى است كه برخى مدعيان پيروى از اين كتاب آسمانى، و با برداشت‏هاى ناصواب از آيه‏هاى آن، انجام مى‏دهند. اين امر داراى پيامدهايى ناگوار است؛ به گونه‏اى كه مى‏توان گفت از بين بردن آثار سوء اين رفتارها و اصلاح نگاه بدبينانه به قرآن و قرآنيان، نيازمند تلاش و زمان فراوان و گاه شايد غيرممكن است. بنابراين يكى از بايسته‏هاى امر تبيين و تبليغ آموزه‏هاى قرآنى براى انسان معاصر تلاش براى تفكيك و مرزبندى عملكرد مدعيان پيروى قرآن از آموزه‏هاى خود قرآن و سيره و سلوك عملى و نظرى پيشوايان اسلامى مى‏باشد. وصول به اين مقصود البته نيازمند ارائه معيارهاى معقول و برگرفته از كتاب و سنت است.
4- مهجوريت قرآن
بخشى از تلاش‏ها در بحث از قرآن و انسان معاصر مى‏تواند معطوف به آسيب‏شناسى غربت و مهجوريت قرآن در جوامع اسلامى و در ذهن و ضمير مسلمانان باشد. بى ترديد وجود برخى نارسايى‏ها و معضلات در جوامع اسلامى، ناشى از مهجوريت اين كتاب در بين پيروان و طرفداران خويش، يا نزول جايگاه آن از «كتاب زندگى و انسان سازى» به كتابى صرفاً براى كسب ثواب يا آمرزش اموات است.28 در سخنان ائمه‏عليهم السلام هم در موارد زيادى ديده شده كه از غربت قرآن گلايه كرده و براى رفع آن راه حل هايى را نيز ارائه نموده‏اند.29 وقتى علاقمندان و پيروان اين كتاب در حق آن جفا مى‏كنند از ديگران نمى‏توان انتظار داشت. از اين رو بهره‏گيرى از اين كتاب براى جامعه معاصر بدون شناخت علل، عوامل و زمينه هايى مهجوريت اين كتاب و راه‏هاى رفع آن، به سامان لازم خود نمى‏رسد.
5- بديل‏هاى مطرح شده براى قرآن
در جامعه معاصر، ديدگاه‏ها و نگرش‏هاى ديگرى هم وجود دارد كه داعيه نجات و هدايت انسان را دارند. از اين جهت مى‏توان اينان را نوعى رقيب يا بى بديل براى قرآن دانست. به عنوان مثال برخى ممكن است مدعى شوند با وجود قانون‏هاى بشرى و تأسيس مراكز و نهادهاى قانونگذارى در دنياى امروز، انسان معاصر مى‏تواند به مدد عقلانيت خود و با استفاده از خرد جمعى و ابزارهايى كه در اختيار دارد قانون‏هاى مورد نياز خود را متناسب با نيازها و مشكلاتش طراحى نموده و ديگر به قوانين و آموزه‏هاى كتاب‏هاى آسمانى نيازى نيست. از اين رو بايد گفت مسئله تبيين جايگاه قرآن و كارآيى نگرش‏هاى قرآنى براى جامعه معاصر وقتى كامل مى‏شود كه بديل‏هايى كه در مقابل اين كتاب مطرح شده به خوبى مورد بررسى و نقد قرار گرفته و برترى‏هاى نگرش قرآنى نسبت به آنها بيان شود.
6- انتشارات قرآنى
در زمينه قرآن و جامعه معاصر همچنين لازم است انتشار آثار قرآنى به جد مورد توجه قرار گيرد. اين امر از يك طرف معطوف به اتقان محتوايى آثار منتشر شده درباره قرآن يا از ديدگاه قرآن است و از طرف ديگر ناظر به امور فنى و هنرى مثل صفحه آرايى، چاپ، توزيع و ديگر مسائل زيباشناختى در سطح معيارهاى جهانى.
البته نقد و بررسى و آسيب‏شناسى آثار، نبايد موجب غفلت از نكته مهم ديگر، يعنى تجليل و تحليل از قرآنيان و قرآن پژوهان باشد. اگر امروزه ما بر خوان گسترده معانى و معاريف قرآنى نشسته‏ايم و از جهان شمولى و كارايى آن سخن مى‏گوييم، بى‏ترديد بخشى عمده از اين امر، مرهون تلاش‏ها و مجاهدت‏هاى خالصانه افرادى بى شمار است كه از نخستين روزگاران نزول اين آيات بر پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله وسلم تا عصر حاضر با بذل بى‏دريغ جان، مال و توانايى علمى خود به حراست از اين گنجينه ارزشمند پرداخته‏اند. اين امر به ويژه در زمان هايى كه ايام به كام و امكانات علمى و مادى مثل امروز نبوده ارزش و اهميتى دوچندان مى‏يابد. به نظر مى‏رسد در طول تاريخ درباره هيچ كتاب دينى به اندازه قرآن شرح و تفسير نوشته نشده و كتابى به اين اندازه از زواياى گوناگون مورد كاوش قرار نگرفته است.30 از اين رو يكى از بايسته‏هاى گسترش حيات قرآنى در عصر حاضر، و يكى از راه‏هاى اداى دين و حق‏شناسى به محضر خادمان قرآن در طول زمان، آن است كه با معرفى احوال و انديشه‏ها و انتشار آثار آنان، به زنده نگاه داشتن انديشه و ياد ايشان اقدام نموده و نسل جديد را با تراث علمى و عقيدتى خويش بيش از پيش آشنا نماييم. اين آشنايى مى‏تواند علاوه بر كمك به بازاريابى هويت نسل نوخاسته، آنان را به ادامه راه پيشينيان ترغيب نمايد.
7- منتقدان و مخالفان
به طور قطع در عصر حاضر افرادى هستند كه اعتقادى به امكان بهره‏گيرى از كتابى چون قرآن براى انسان دوران مدرن و پست مدرن ندارند. قرآن باورانى كه در صدد پى‏گيرى پروژه «قرآن و انسان معاصر» هستند بايستى بخشى از توان خود را صرف شناخت و نقد ديدگاه اين مخالفان يا منتقدان نمايند.
8- موانع و مشكلات
همچون هر كار مهم و گسترده ديگر، مسئله نظريه‏ پردازى در زمينه استفاده از آموزه‏هاى قرآن براى انسان امروز نيز چه از جنبه نظرى و چه در حوزه عمل و اجرا با موانع و دشوارى هايى رو به روست. به برخى از اين مشكلات در طى بندهاى مقاله‏هاى حاضر اشاره شد. به عنوان مثال، وجود تنوع‏ها و تكثر شديد فرهنگى و اجتماعى در عصر حاضر يا عدم همگرايى و همراهى مسلمانان در زمينه قرآن پژوهى نمونه هايى از موانع موجود بر سر راه استخراج و تبليغ پاسخ‏هاى قرآنى به نيازهاى انسان معاصر است. يكى از شرطهاى موفقيت در اين راه آن است كه مشكلات و موانع موجود با نگاهى آسيب شناختى شناسايى شده و براى مواجهه درست با آنها چاره انديشى شود.
سخن فرجامين
آنچه آمد نه تمام كلام بود نه كلام تمام. بى ترديد موضوعى با اين اهميت وقتى به سامان لازم خود مى‏رسد كه بيش از پيش در معرض بحث و بررسى انديشوران جهان اسلام قرار گرفته و سويه ‏هاى گوناگون آن مورد كاوش قرار گيرد. اميد كه چنين شود.
پی نوشت‌ها:
1- روسو، ژان ژاك، قرارداد اجتماعى: متن و زمينه متن، مرتضى كلانتريان، اوّل، تهران، آگاه، 496 / 1379.
2- راشد، محمّد، القرآن و تحديدات العصر: رحله الشك و الايمان و فرشات حول المصباح الالهى، چاپ دوّم، دمشق، الاوائل، 2002 م،/ 32-31.
3- بابايى، رضا، ترنم قرآن در سيره معصومان‏عليهم السلام، اوّل، تهران، نشر هستى نما، 46-25 / 1380
4- براى آگاهى از برخى نكته‏ها نك: رحمتى، حسينعلى، «دين در دنياى معاصر: ضرورت‏ها و بايسته‏ها» مجموعه مقالات انسان معاصر، دين و كاركردهاى آن، اوّل، بابلسر، انتشارات دانشگاه مازندران،244-209 / 1385
5- به عنوان مثال وقف و موقوفات يكى از امكاناتى است كه در جهان اسلام وجود دارد و مى‏توان آنها را براى تبليغ و پژوهشهاى قرآنى، و جذب افراد و جوامع به سوى اين كتاب آسمانى به كار گرفت.
6- خرمشاهى، بهاءالدين، قرآن شناخت؛ مباحثى در فرهنگ آفرينى قرآن، دوّم، تهران، طرح نو، 158 / 1375
7. Bangura, Abdul Karim, The Holy Quran and ContemporaryIssues, New York,Iuniverse 2003
8- ابوزيد، نصر حامد، مفهوم النص: دراسة فى العلوم القرآن، چاپ سوّم، بيروت، المركز الثقافى العربى، 1996 م.
9- نيفر، احميده، الانسان و القرآن وجها لوجه؛ التفاسير القرآنية المعاصرة، اوّل، دمشق، دارالفكر، 2000 م.
10- قرآن شناخت،/ 44-15.
11- همان،/ 180-143.
12- قال على‏عليه السلام: «إنّ القرآن، ظاهره انيق و باطنه عميق. لاتفنى عجائبه و لاتنقضى غرائبه و لا تكشف الظلمات الا به» نهج البلاغه، به كوشش صبحى صالح، قم، دارالهجرة،/ 61.
13- از جمله آيه «و يوم نبعث فى كل اُمّة شهيداً عليهم من انفسهم و جئنابك شهيداً على هولاء و نزّلنا عليك الكتاب تبياناً لكلّ شى‏ءٍ و هدىً و رحمةً و بشرى للمسلمين» (نحل،/ 89). برخى معتقدند اين آيه، از صريح‏ترين آيه‏هاى مربوط به جامعيت قرآن است (نك: عابدينى، احمد، ژرفايى قرآن و شيوه‏هاى برداشت از آن، اوّل، اصفهان، مبارك، 59 / 1382).
14- براى پيگيرى اين بحث به گونه‏اى گسترده‏تر، بنگريد به: كلانترى، ابراهيم، قرآن و چگونگى پاسخگويى به نيازهاى زمان، اوّل، قم، نشر معارف، 344-269 / 1382.
15- به عنوان مثال اين موضوع در سخنان اخير پاپ بنديكت شانزدهم، هر چند به نقل از يك امپراطور چند قرن پيش، مطرح شد كه آموزه‏هاى اسلامى و قرآن خلاف عقل و عقلانيت است )اين سخن پاپ از سوى افراد مختلف مورد نقد واقع شد. به عنوان نمونه نك: رحمتى، حسينعلى، «رو در روى حقيقت و مصلحت: به بهانه سخنان اخير پاپ»، روزنامه اطلاعات، شنبه 8 مهر 6 / 1385.
16- «يا ايّها النّاس إنّا خلقناكم من ذكرٍ و أنثى و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا» (حجرات،/ 13)
71. Life styles
18- «انى جاعلك للنّاس إماماً» (بقره،/ 124).
19- مثل كار دكتر نجارزادگان در كتاب تفسير تطبيقى. نك: نجارزادگان، فتح اللَّه، تفسير تطبيقى: بررسى تطبيقى مبانى تفسير قرآن و معارفى از آيات در ديدگاه فريقين، اوّل، قم، مركز جهانى علوم اسلامى، 1383.
20- همان،/ 14.
12. Interdisciplinary
22- «احلّ اللَّه البيع و حرّم الربا» (بقره،/ 275).
32. Mcluhan, Marshall, Gutenberg Galaxy: The Making of Typographic Man, Toronto, University of Toronto Press, 1962
24- كاستلز، مانوئل، عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ، احد عليقليان و افشين پاكباز، چهارم، تهران، طرح نو، 1384.
25- صغير، محمدحسين على، المستشرقون و الدراسات القرآنية، اوّل، بيروت، دارالمورخ العربى، 1420 ه،/ 18-13.
26- قال ابوعبداللَّه‏عليه السلام: «كونوا دعاة للنّاس بغير السنتكم» كلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، چهارم، تهران، دارالكتب الاسلامية، 78/2 1365.
27- قال الصادق‏عليه السلام: «معاشر الشيعه! كونوا لنا زيناً و لا تكونوا علينا شيناً» حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، اوّل، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1409 ه، 194/12.
28- به گفته قرآن، يكى از حسرت‏هاى آدميان در قيامت، غفلت از كتاب خدا و يكى از شكوايه‏هاى پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم هم، شكايت از مهجوريت قرآن است (فرقان،/ 30-29).
29- براى برخى از اين موارد نك: مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404 ه، 151/7 و 55/82.
30- بخشى از تأليف‏هاى قرآنى البته در زمينه علوم مربوط به قرآن است (براى آگاهى از سير تحول و تطورهاى انجام گرفته در حوزه تأليفات مرتبط با علوم قرآنى، نك: اقبال، ابراهيم، فرهنگ‏نامه علوم قرآن، اوّل، تهران، چاپ و تكثير بين‏الملل، 1385).
براى آشنايى با برخى از آثار نگاشته شده درباره قرآن، بنگريد به يكى از بزرگ‏ترين مأخذشناسى‏هاى قرآنى يعنى كتابنامه بزرگ قرآن كريم، نك: بكايى، محمدحسن، كتابنامه بزرگ قرآن كريم، اوّل، تهران، نشر قبله و تراوش قلم، 1374. )تا كنون بيش از هفده جلد از اين مأخذشناسى منتشر شده است).

 

مشاهده 491 زمان
مطالب بیشتر از این مجموعه: سوره ی شریفه ی بقره »

پیام بگذارید

از وارد کردن تمامی اطلاعات ضروری که با علامت (*) مشخص شده اند اطمینان حاصل کنید. وارد کردن کدهای اِچ‌تی‌اِم‌اِل مجاز نیست.

موسسه قرآن و عترت فدک سبز طوس